هو الحق
سخنرانی آیت الله قرهی(حفظه الله)
جلسه هفتم - دهه دوم محرم الحرام 1447
خطبه حضرت زینب (سلاماللهعلیها) و هشدار به نقض عهد با حجت خدا
یک نکته بسیار مهم در خطبه حضرت زینب کبری (که در جلسه گذشته بیان کردیم) وجود دارد که باید در آن تأمل کرد: اگر انسان با خدا و حجت خدا عهد بست، باید پایبند باشد.
حضرت در این خطبه فرمودند:
- شما عهدتان را شکستید، دغلبازی کردید.
- حجت خدا را فراخواندید، اما خون او را ریختید.
بعد فرمودند:
- شما مگر میتوانید پاک شوید؟ شما خون خدا را بر زمین ریختید!
- شما میدانید چه کار کردید؟ وای بر شما! شما چه جگری از رسول خدا پاره کردید؟ آیا میدانید؟ «أَ تَدْرُونَ وَیْلَکُمْ أَیَّ کَبِدٍ لِمُحَمَّدٍ ص فَرَثْتُمْ».
- شما یک عهد بستید، شوخی نیست! عهد با حجت خدا بستید، حالا آن عهد را شکستید. چقدر شما پستید! شما واقعاً پیمان محکمی را شکستید. «وَأَیَّ عَهْدٍ نَکَثْتُمْ» .
- چه زنان و دختران با عفت و وقاری را از خاندان او به کوچه و بازار کشاندهاید، عوض اینکه آنها را در پرده نگه دارید، برعکس کردید، «وَأَیَّ کَرِیمَةٍ لَهُ أَبْرَزْتُمْ».
- چه هتک حرمتهایی که نکردید! «وَأَیَّ حُرْمَةٍ لَهُ هَتَکْتُمْ»
- حالا فکر کرده اید اینها با گریه پاک میشود؟ نه! بعضی چیزها با گریه نیست. شکستن عهد با حجت خداست!
سیلی جنگ تحمیلی به خاطر هتک حرمت شهدای مدافع حرم بود
عزیز دلم! امروز ما هم همینطوریم. تعارف نداریم، تاریخ تکرار میشود. بعضیها چه هتک حرمتهایی کردند! آن موقعی که مدافعین حرم سوریه میرفتند، چه نامردهایی که گفتند: اینها برای بشار میروند! در حالی که مرزمان را آنجا برده بودیم. حالا امروز مشخص شد که وقتی عقب آمدیم، سیلی خوردیم. تعارف ندارد.
شاید کسی اینطور صحبت نکند، شاید بعضیها ناراحت بشوند و بگویند: آقا! این چه رفتاری است؟ من چیزی که بر دوشم است باید بگویم، تبعاتش را هم میدانم. اگر یک موقعی اجازه صحبت نداشته باشم، نمیگویم، در خانهام مینشینم. اما تا وقتی زنده هستم، آنچه تکلیف شرعی است و بر دوشم است و باید بیان کنم، بیان میکنم.
شاید بعضیها به این صورت نگویند، اما بدانید این سیلی که خوردیم برای این است که به این شهدای بزرگوار مدافع حرم بد هتک حرمت کردیم. این جوانهای عزیز که با چه عشقی میرفتند! با چه صفایی میرفتند، بعضی هنوز جنازههایشان نیامده و دیگر بعید است بیاید، تا مگر اینکه آقاجان بیاید انشاءالله آن موقع خبری شود.
حضرت دارد بیان میکند: با اشک که نمیشود این گناه را شست! سیلی میخورید و چه سیلیهایی که کوفیان خوردند! «وَأَیَّ حُرْمَةٍ لَهُ هَتَکْتُمْ وَأَیَّ دَمٍ لَهُ سَفَکْتُمْ» شما چه حرمتی را شکستید! شما چه خونی ریختید؟ کار شما چه کاری بود؟!
چرا به اباعبدالله(علیه السلام)، «ثار الله» میگوییم؟
حضرت در ادامه میفرمایند: «أَ فَعَجِبْتُمْ أَنْ تُمْطِرَ السَّمَاءُ دَماً وَلَعَذابُ الْآخِرَةِ أَخْزى وَهُمْ لا یُنْصَرُونَ» آیا از اینکه آسمان خون باریده تعجب میکنید؟ در حالی که عذاب آخرت در مقایسه با این امر، بسیار شدیدتر و خوار کنندهتر است و در آن روز کسی به یاری شما نخواهد آمد.
پیکارهایی که شما کردید، کار بسیار بزرگی است. کار شگفتی انجام دادید که نزدیک است آسمانها از هول این کار شکاف بگیرد و زمین متلاشی بشود و کوهها از هم بپاشد! چرا؟ چون اباعبدالله (علیهالسلام) یک شخص نیست، اباعبدالله حجت خداست. ریختن خون خدا!
چرا به ایشان «ثار الله» میگوییم؟ خدا که جسم نیست، «لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد» اما چرا عنوان "خون خدا" بیان میشود؟ «ثار الله» یعنی حجت خدا که همه صفات و اسماء خدا در اوست، و این خون اگر ریخته شود، یعنی تمام خون صفات و اسماء خدا ریخته شده. فرد نیست، شخص نیست، حجت است، دلیل است، برهان است. دلیل خدا. حجت الله، حجت خداست. برای همین است که این همه مصائب دارد. فرد عادی نیست.
چقدر زیبا بیان میفرمایند: نزدیک است آسمانها بشکافد، زمین متلاشی بشود، کوهها از هم بپاشد. شما مصیبتی بزرگ برای خود به وجود آوردید، یک کاری کردید، راه چاره را بستید. کاری کردید که انقدر با عظمت است که آسمان و زمین تعجب میکنند. اگر آسمان خون ببارد تعجب نکنید و به راستی که عذاب آخرت برای شما بدترین عذاب است. بیچاره شدید! شما عذاب آخرت را برای خودتان خریدید، خوار شدید، دیگر هم یاری نمیبینید. لذا دیگر حجتهای خدا سکوت کردند: امام زینالعابدین، امام باقر، امام صادق و ... تا اینکه آخرین حجت خدا بیاید.
چرا یزید، صدام و ... با این همه ظلم به سرعت از بین نرفتند؟
بعد فرمود: «فَلَا یَسْتَخِفَّنَّکُمُ الْمَهَلُ فَإِنَّهُ عَزَّ وَجَلَّ لَا یَحْفِزُهُ الْبِدَارُ وَلَا یُخْشَى عَلَیْهِ فَوْتُ النَّارِ کَلَّا إِنَّ رَبَّکَ لَنَا وَلَهُمْ لَبِالْمِرْصادِ» پس مهلتهایی که خدای متعال به شما میدهد موجب خوشی شما نگردد، چرا که خدا در عذاب کردن بندگان خود شتاب نمیکند، چون ترسی از پایمال شدن خون و ازدست رفتن زمان انتقام ندارد و همانا که او در کمینگاه ما و شماست.
حالا شما ممکن است بگویید پس کیفر این همه گناه کجاست؟ حضرت می فرمایند: این مهلتی که خدا به شما داده، شما را خیره نکند. عزوجل در انتقام عجله نمیکند، مهلت میدهد، هر کاری میخواهید بکنید.
یادتان هست بعضیها زمان صدام هم میگفتند: پس این کی میمیرد؟ یزید هم سه سال و خوردهای شد، چرا نمیمیرد؟ خدا میفرماید: ما مهلت میدهیم، هر کاری دلشان خواست بکنند.
اینجا هم حضرت میفرمایند: مواظب باشید! یک موقعی شما تصور نکنید همین که آسمان خون گریه نمیکند، بارانی برایتان قطع نمیشود و ... یعنی شما گرفتار نخواهید شد، خیر، بدانید خدا برای شما عذابی خوارکننده در نظر دارد.
لذا حضرت هم فرمودند: این مهلت و تأخیر در کیفر الهی شما را خیره نکند. عزوجل برای انتقام عجله نمیکند، ترسی هم ندارد که فوت بشود و از دست برود. نه! خدا یادش نمیرود. خدای شما در کمینگاه است و این نکته بسیار مهم است.
اشعار جانسوز حضرت زینب خطاب به کوفیان و اشک و ناله آنان
بعد حضرت این اشعار را خواندند:
مَا ذَا تَقُولُونَ إِذْ قَالَ النَّبِیُّ لَکُمْ
مَا ذَا صَنَعْتُمْ وَأَنْتُمْ آخِرُ الْأُمَمِ بِأَهْلِ بَیْتِی وَأَوْلَادِی وَتَکْرِمَتِی
مِنْهُمْ أُسَارَى وَمِنْهُمْ ضُرِّجُوا بِدَمٍ
اگر پیامبر از شما بپرسد، این چه کاری بود که کردید با آنکه شما امت [پیامبرِ] آخر الزمان بودید [و بر دیگر امتها شرافت داشتید]، چه پاسخ خواهید داد؟ شما چه کردید با اهل بیت و فرزندان و عزیزان من؟! جمعی را به اسارت بردید و گروهی را به خون آغشته کردید.
مَا کَانَ ذَاکَ جَزَائِی إِذْ نَصَحْتُ لَکُمْ أَنْ تَخْلُفُونِی بِسُوءٍ فِی ذَوِی رَحِمِی إِنِّی لَأَخْشَى عَلَیْکُمْ أَنْ یَحُلَّ بِکُمْ مِثْلُ الْعَذَابِ الَّذِی أَوْدَى عَلَى إِرَمٍ
این پاداش من نبود (با آنکه من خیرخواه شما بودم) در حق خویشاوندانم اینگونه به من جفا کنید. من میترسم همان عذابی که قوم «اِرَم» (قبیله ای از قوم عاد) را به نابودی کشاند، بر شما نیز فرود آید.
خدا در قرآن به پیامبرش فرمود: "قل لا أسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی" (بگو یا حبیب من! از شما اجری نمیخواهم مگر دوستی و مودت با نزدیکانم) تازه پیامبر این را هم نمیخواست بگوید. اما حسب روایات شریفه و کلام مفسرین، "قل" در قرآن حکم امر به پیامبر است و طوری نیست که بشود از آن شانه خالی کرد. هر کی هر چه میخواهد بگوید، این امر خداست که تو بیان کنی: "لا أسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی" اما شما چطور تکریم کردید؟ یک عده را اسیر کردید، یک عده را به خون آغشته کردید. این جزایی است که شما به پیامبر میدهید؟ میترسم شما عذابتان مثل عذاب قوم عاد باشد!
راوی میگوید: وقتی زینب کبری(سلاماللهعلیها) اینها را گفتند، مردم انقدر گریه کردند، دستها را گاز میگرفتند، اشک میریختند و بر سر و صورت میزدند، واویلا میگفتند...
فرمایش امام سجاد (علیهالسلام) در پایان خطابه حضرت زینب (سلاماللهعلیها)
در همین حال، وجود مقدس زینالعابدین، امام العارفین، آقا علی بن الحسین(علیهالسلام) رو به عمهاشان کردند و خیلی زیبا بیان فرمودند: «یَا عَمَّةِ اسْکُتِی فَفِی الْبَاقِی مِنَ الْمَاضِی اعْتِبَارٌ وَأَنْتِ بِحَمْدِ الله عَالِمَةٌ غَیْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَیْرُ مُفَهَّمَةٍ إِنَّ الْبُکَاءَ وَالْحَنِینَ لَا یَرُدَّانِ مَنْ قَدْ أَبَادَهُ الدَّهْرُ فَسَکَتَتْ- ثُمَّ نَزَلَ (ع) وَضَرَبَ فُسْطَاطَهُ وَأَنْزَلَ نِسَاءَهُ وَدَخَلَ الْفُسْطَاطَ»، عمه جان آرام بگیر، سرگذشت گذشتگان برای آنان که ماندهاند مایه عبرت است. خدای را سپاس که تو عالمی تعلیم ندیده و خردمندِ خرد نیاموزیدهای. گریه و زاری، آنان را که رفتهاند به ما باز نمیگرداند. با این سخنِ امام چهارم، حضرت زینب (سلام الله علیها) آرام گرفت و حرفی نزد.
حضرت فرمودند: شما عالمهای هستید که کسی به شما علم نداده. یعنی ایشان حتی نزد پدرش درس نخوانده، تالی تلو معصوم است و هر چه دارد، مِن ناحیه الله، از خداست. یعنی او یک خردمندی است که کسی او را فهیمه (خردمند) بار نیاورده و از روز نخست فهیمه بوده است. معلوم است دیگر! وقتی پدر و مادر هر دو معصوم باشند، همین است.
لذا عرفا میگویند: اگر محسن (که به اذن الله باید شهید میشد) بود، او هم باید امام میشد. چون تنها زوج معصوم که در عصمت کامل است، حضرت علی بن ابیطالب(علیه السلام) و حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) بودند. پس معلوم است هر چه از دو معصوم بیاید، خودش هم در عصمت است. چه پسرش، چه دخترش. یک خطبهای امکلثوم خوانده (حالا دیگر وقت نیست، نمیشود وارد شد)، میبینیم مثل حضرت زینب است. هیچکدام فرقی ندارند. "کلهم نور واحد"، همهشان یک نور هستند.
چرا حضرت زینب کبری این قدر عالی خطبه خواندند و این گونه شجاعانه عمل کردند؟! یا خطبههای اباعبدالله را ببینید: خطبههایی که در کربلا خوانده، یا قبلش در راه بیان کرده و ...، تمام آن ها حماسی است. حتی جایی که بیان کرده: «هل من ناصر ینصرنی...» برای همین بود که فردا کسی نگوید ما نمیدانستیم. چون حجت خداست، حجت خدا باید اتمام حجت کند که فردا کسی نگوید: کاش ما یکبار صدایش را میشنیدیم.
آنجا هم که حضرت آمدند طلب آب کردند، برای این بود که در تاریخ ثبت شود که آبی به خیمهها ندادند، حتی به طفل ندادند. و الا این قضایا را منکر می شدند. حضرت میآید که اینها ثبت بشود که آب ندادند.
ما هم اگر اینطور مثل زینب کبری، شجاعانه عمل کردیم، برندهایم.
وصیت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به سپاه
امیرالمؤمنین، اسدالله الغالب، علی بن ابی طالب(صلوات الله و سلامه علیه) به سپاهشان فرمودند: « لَا تَشْتَدَّنَّ عَلَیْکُمْ فَرَّةٌ بَعْدَهَا کَرَّةٌ وَ لَا جَوْلَةٌ بَعْدَهَا حَمْلَةٌ»، جنگ بر شما گران نیاید که برایتان خیلی سنگین باشد. اگر گریختید که دیگر بازگشتی برایتان نیست و اگر صلح را پذیرفتید، میبینید که پس از آن یک حمله شدیدتری است و اگر واپس بنشینید، به شما حمله میشود.
بعد میفرمایند: « وَ أَعْطُوا السُّیُوفَ حُقُوقَهَا»، حق سلاح ها خود را ادا کنید.
امام زینالعابدین یک رسالهای به نام "رساله حقوق" دارد که حق پدر و مادر و حق فرزند و ... را بیان میکند. ایشان در آن جا میفرمایند: این شمشیرهای شما هم یک حقی دارد. حق سلاحها را بدهید! حق سلاح چیست؟ سلاحها را انبار نکنید!
حضرت هم فرمودند: «وَطِّئُوا لِلْجُنُوبِ مَصَارِعَهَا، وَ اذْمُرُوا أَنْفُسَکُمْ عَلَى الطَّعْنِ الدَّعْسِیِّ وَ الضَّرْبِ الطِّلَحْفِیِّ، وَ أَمِیتُوا الْأَصْوَاتَ فَإِنَّهُ أَطْرَدُ لِلْفَشَلِ» با این سلاحها پهلوهای دشمنتان را ببلعید! آنها را بر خاک هلاکت بندازید! همواره تیرهایی - حالا امروزه موشکها - به سمت دشمن بیاندازید که اینها را بشکافند. ضربههایتان باید سخت و کشنده باشد. این آوازها را در سینه حبس کنید و بروید محو جنگ باشید. درو کنید! کفر را از بین ببرید!
ما باید اینطور باشیم. اگر اینطور نباشیم و مدام بگوییم: آقا! ما میخواهیم مصالحه کنیم، بدانید خوار خواهیم شد.
نوای مذاکره از داخلیها در برابر "مکانیسم ماشه" و "هستهای صفر" از طرف دشمنان
صدراعظم آلمان امروز اعلام کرد: "زمان دیپلماسی برای جمهوری اسلامی به پایان رسیده است. مکانیسم ماشه را فعال میکنیم." حالا شما مدام بگو: صلح!
نتانیاهو همین امروز گفت: "ما فقط در صورتی صلح را میپذیریم که:
۱. اصلاً نباید هستهای داشته باشند و کاملاً صفر باشد.
۲. موشک بالستیک با برد بالای ۴۸۰ کیلومتر هم نداشته باشند."
گفته: "اینها یکی از شرایط حمایتم از توافق با ایران است. و الا میجنگم."
راجع به حماس هم گفته: "حماس به هیچ عنوان نباید غزه را ترک کند، الا به اینکه نابود شود. چون اگر آنها بروند، قابلیتهای نظامی خود را بازسازی میکنند."
اینها اینطور میگویند، اما برخی از آقایان داخلی چه میگویند؟!! اللهاکبر! آقای ظریف توییت میزند که:
"امروز بهترین روز برای مذاکره است."
بعد صدراعظم آلمان میگوید: "مذاکرات به بنبست خواهد رسید. ایران به هیچ عنوان حق غنیسازی را نخواهد داشت. مکانیزم ماشه هم تا ۴۸ ساعت آینده فعال میشود و دنیا وارد مرحله جدیدی از درگیریها میشود."
فاکسنیوز آمریکا به ایران اطلاع داده که: "تنها راه جلوگیری از حمله مجدد به ایران، غنیسازی صفر درصد خواهد بود. و الا ما هیچ چیزی را تضمین نخواهیم کرد."
وزارت امور خارجه ما چه میگوید؟ میگوید: "ما به مذاکره میآییم، اما ضمانتنامه میخواهیم که حداقل نزنند."
بعد وزارت امور خارجه آمریکا رسماً اعلام کرده: "ما هیچ ضمانتی برای اینکه مجدد به ایران حمله نظامی نکنیم، نخواهیم داد. ایران باید بپذیرد آمریکا و اسرائیل هر زمان که احساس کنند و نیاز بدانند، به تأسیسات ایران حمله خواهند کرد." یعنی علناً دارد اعلام میکند ما این کار را خواهیم کرد...
به جای مردم، مسئولین باید هیهات من الذله بگویند و فرمایشات امیرالمؤمنین رو نصب العین خود قرار دهند
حالا امیرالمؤمنین(علیه السلام) چه فرمودند؟ زینب کبری(علیها الصلوة و السلام) چه فرمودند؟ امیرالمؤمنین می فرمایند: سلاح های شما باید این ها را بدرد و نابود کند.
بیان کردم که امروز بعضی از شبکه ها مانند فاکس نیوز و العربیه چه مطالبی از آن سمت به ما رسانند اما متأسفانه آقایان داخلی هنوز هم مدام میگویند: مذاکره.... امیرالمؤمنین میفرمایند: بر شما گران نیاید، باید بزنید، حق سلاح خود را ادا کنید، پهلوی دشمن را بشکافید، آن ها را بر خاک هلاکت بندازید، باید کاری کنید تیرهای شما (موشک های شما) تن های آن ها را بشکافد، ضربات سختی به آنها بزند و کشنده باشد. شما اصلاً نترسید، نفس را در سینه حبس کنید، بزنید و جلو بروید.
آقایون چه میگویند؟ امیر المومنین چه میفرماید؟ خوب چطور می شود؟! کدام درست است؟!
این که ما اینجا میگوییم: هیهات من الذله، به چه دردی می خورد؟ مسئولین باید هیهات من الذله بگویند. امیرالمؤمنین میفرماید: باید نیزه هایتان - که امروز موشک است - بزند قلب آن ها را تکه تکه کند، طوری که آن ها به زمین بیافتند و شما خوار نشوید و به درک واصلشان کنید بعد آقایون دم از مذاکره می زنند!
آن وقت رئیس جمهور آلمانی که اندازه یک استان ایران است و چند تا آلمان یک ایران می شود، آنوقت باید برای ما گردن کشی کند و آن آقای مکرون (مضروب النسا) باید برای ما نسخه بدهد!!!
عملکردی خلاف موازین رهبری، سبب ضعیف جلوه دادن کشور خواهد شد
آدم می ماند واقعاً این ها که هستند؟! چه کنیم؟ واقعا مانده ایم چه کنیم؟ چه بگوییم؟! یک عده میگویند: وقتی رهبری نگفته، شما چرا حرف می زنید؟! عجب! ما باید خودمان را سپر بلای امام المسلمین کنیم یا ایشان؟!
ضمن اینکه اصلاً هر کسی میتواند حرفش را بزند و نظر خود را اعلام کند اما آخرین حرف را امام المسلمین میزند و وقتی ایشان آخرین حرف را زدند، دیگر همگی می گوییم: سمعا و طاعتا.
الان هم آخرین حرف ایشان این است: می دانم مذاکرات نتیجه ای ندارد. ضمناً آقا قبل از حمله نکات زیادی در این زمینه فرمودند، حالا شما بعد از حمله هم مجدداً بگو باید با مذاکره پیش برویم. دیگر چه می شود گفت؟! من مانده ام، بعضی مواقع من خودم در قضایا که میخواهم حرف بزنم، به چه کنم، چه کنم، می افتم که به این ها چه باید بگویم؟! از یک طرف می بینی مسئولین نظاممان هستند و اگر تضعیف شوند، خارج از کشور خدایناکرده یک مطالبی پیش می آید. از طرف دیگر می بینی که متأسفانه این آقایان هر طوری که دلشان می خواهد دارند عمل میکنند. این که نشد! شما هر طور دلتان خواست عمل کنید، اما امام جامعه چیز دیگری بگوید و شما با این برخوردتان، ایران قوی و با عظمت را ذلیل جلوه دهید. طوری که رؤسای جمهور کشورهای کوچکی مثل فرانسه و آلمان برای ما تعیین تکلیف کنند!
نتیجه اش هم همین می شود که می بینید. فاکس نیوز راحت بیان کرده: تنها راهی که برای از بین نرفتن و نجات ایران وجود دارد و ما فقط در این صورت به آن ها حمله مجدد نخواهیم کرد، پذیرش غنی سازی صفر است، بعد از آن راجع به موشک های دور برد هم سخن خواهیم گفت!
نقشههای شوم دشمن و وظیفهی ما در مقابله با فتنهی آخرالزمان و نبرد نهایی
این مطالب را ما نمیگوییم، آنها خود بیان میکنند. مشاهده نمیکنیم که چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است؟! جولانی یهودی به امارات رفت و پس از آن الهام به امارات سفر کرد. اکنون جولانی در کجا حضور دارد؟ در آذربایجان.
آیا میدانید رئیسجمهور ترکیه امروز چه گفت؟ امروز بهصورت علنی اعلام کرد که ری همواره بخشی از ترکیه بوده و این موضوع برای آنها مایه افتخار است. چنین ادعایی را مطرح میکند. تمام این موارد در کنار هم جمع میشوند و پیام مشخصی را انتقال میدهند. در این شرایط، مسئولان ما چه اقداماتی انجام میدهند؟ آیا باید دوباره بیتفاوت بنشینیم؟!
در جلسهای که درباره ترکیه برگزار شد، این موضوع مطرح شد و حتی به آن افتخار کردند که تبریز تا ری جزو ترکیه بوده. آنها نقشههایی دارند. حال سؤال اینجاست که ما چه باید بکنیم؟ چگونه میتوانیم سکوت کنیم؟ چه پاسخی داریم؟ از سوی دیگر، آن فرد در تلویزیون ادعا میکند که فلانی با صد و بیست نفر ارتباط داشته است. هدف او از بیان چنین سخنانی چیست؟ چگونه باید به این ادعاها پاسخ داد؟
به راستی در شرایط دشواری قرار گرفتهایم. احساس من این است که فتنهی اکبری که حضرت آیتالله مولوی قندهاری هشدار دادهاند، همان است که اکنون آغاز شده است. ایشان فرمودند: «در زمانی تیرهای بلا به سمت امام المسلمین خواهد آمد، من در میان شما نخواهم بود. شما باید خود را سپر امام المسلمین کنید، بعد از آن هم فتنهی اکبر می آید.» به باور من، این فتنهی اکبر هماکنون آغاز شده است. پیش از این، بحث اقتصاد و مسائل دیگر مطرح بود، اما اکنون در محاصره هستیم و درگیر جنگیم.
وضعیت کردستان عراق را مشاهده کنید؛ مناطق دیگر را نیز ببینید. تحرکات در کردستان عراق یک بازی است و باید هوشیار باشیم. اوضاع سیستان و بلوچستان را نیز بررسی کنید. آیا میدانید برخی از افرادی که به سمت افغانستان میروند، توسط طالبان پذیرفته نمیشوند؟ معاون وزیر کار گفته است که طالبان برخی از این افراد را نمیپذیرد. دلیل آن چیست؟ زیرا مدرک هویتی ندارند. چگونه میتوانیم اثبات کنیم که آنها افغانستانی هستند؟ وقتی خود طالبان به آنها مدرک هویتی نداده است، تکلیف چیست؟ این افراد مجبور به بازگشت هستند...
رویدادهایی در حال شکلگیری است و برنامهریزیهایی در جریان است. مکانیزم ماشه فعال شده و باید منتظر ماند تا ببینیم چه اتفاقی خواهد افتاد.
تنها راه حل همان گفته شهید سلیمانی است که:
۱. نترسیم.
۲. نترسانیم.
دشمن وجود دارد و بارها تأکید کردهام که نمیتوانیم انکار کنیم. نامش آشکار است. حتی زمانی که ادعای صلح میکند، بدانید که هنوز دشمن است. اما نباید بترسیم.
۳. قدرت خود را افزایش دهیم.
۴. مردم باید آمادهی نبرد نهایی باشند، انشاءالله برای نابودی یهود و سپاه شیطان.
السلام علیک یا اباعبدالله