بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
«وَ إِنْ کُنْتُمْ فی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقین»[1]
در آیات قبل بیان شد، ذوالجلال و الاکرام همهی مردم را به بندگی خود دعوت فرمود؛ شاید که متّقی شوند، «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»[2] و مسائلی را تبیین فرمود، از جمله، نگاه به خلقت زمین و آسمانها و آنچه از آسمان بر زمین فرود میآید.
سپس فرمود: مبادا انداد را در مقابل خدا جعل کنید با اینکه خود میدانید و به ناتوانی خود در برابر باریتعالی آگاه هستید «فَلا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ»[3].
در ادامه میفرماید: «وَ إِنْ کُنْتُمْ فی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا» آیات قبل در رابطه با اعتقادات درونی بود اما از اینجا به بعد مربوط به اعتقادات بیرونی است. یعنی چه؟
فرض کنید کسی بگوید من پروردگار عالم را قبول دارم و میدانم مافوق همه بشر است. (این خداشناسی فطری و درونی است، عزّوجلّ میفرماید: «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها لا تَبْدیلَ لِخَلْقِ اللَّه»[4] یعنی همه فطرتها الهی است. بنا به فرمایش قرآن کریم و مجید الهی زمانی که انسان در کشتی نشسته اگر طوفان بیاید و کشتی بشکند، انسان در حال غرق شدن به دنبال دستی مافوق دست بشر میگردد.) امّا از کجا بدانم این قرآن سخن این پیامبر است؟
ذوالجلال و الاکرام چند مطلب را در این آیه شریفه بیان میفرماید:
1- ریب به معنی حالتی است که شک کامل نیست.حتّی کمترین چیزی که به ذهن انسان برسد ریب است. البته به این نکته توجه داشته باشیم که شک اولیه اشکال ندارد به شرط اینکه انسان را به سوی یقین حرکت دهد امّا شک ثانویه یعنی ماندن در شک، انسان را بیچاره میکند.
2- «وَ إِنْ کُنْتُمْ فی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا» اولاً: ذوالجلال و الاکرام در این آیهی شریفه میفرماید: ما بر بندهمان نازل کردیم «عَلى عَبْدِنا» فخر نبی مکرم در همین عبد بودن است. «عَبْدُهُ وَ رَسُولُه» اوّل عبد است بعد رسول. یکی از خصایص این آیه شریفه این است که ذوالجلال و الاکرام از ناحیه بالا نگاه میکند و پیامبر را به عنوان عبد مینامد پس شک و شبهه باید از بین برود.
3- بعد پروردگار عالم به محاجّه دعوت میکند: «فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ» شما هم یک سوره مثل این قرآن که هر زمان مطالب نو داشته باشد، بیاورید.
4- بعد نکته خیلی زیبایی را حضرت حق بیان میفرمایند: که هرچه هم شاهد بیاورید باز از ناحیه خداست. «وَ ادْعُوا شُهَداءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ».
پس این چند مطلب در این آیه نهفته شده: 1- شک 2- نازله بودن این قرآن 3- بر عبد نازل شده 4- محاجه در آوردن سوره 5- شاهدان غیر از خدا 6- صداقت. شش مطلب مهم در این آیه شریفه است که هرکدام از اینها را انشاءالله بررسی میکنیم.
پروردگار عالم بیان میفرماید: شک نکنید که این قرآن از ناحیه خداست. اوّلاً خود قرآن میفرماید: «هُدىً لِلنَّاس»[5] هدایتگر است برای همه مردم، امّا آنهایی که بیهیچ شک و شبههای میپذیرند متّقین هستند. «ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ هُدىً لِلْمُتَّقین»[6].
در سوره آلعمران آیه 8، باز پروردگار عالم «ریب» را آورده است. در آیه قبل راجع به خصایص مؤمنین میفرماید: «رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ»[7] اولیاء الهی دائم با تضرّع بیان میکنند:خدایا! دلهای ما را به باطل راه مده! و ما را از لطف خودت اجر کاملی مرحمت فرما! که تو بینهایت بخشندهای!
این آیه نکات بسیار عجیبی دارد گاه گاهی در قنوتتان بخوانید، بیان فرمودند به خصوص کسانی که در زمان فتنه میخواهند دچار شک نشوند این آیه را بخوانند تا از هدایت دور نشوند. گاه یک لحظه میل به باطل ناگهان انسان را به تباهی میکشد. مثل بعضی از امواج که انسان را یک دفعه درون خودش میکشد.
«رَبَّنا إِنَّکَ جامِعُ النَّاسِ لِیَوْمٍ لا رَیْبَ فیهِ إِنَّ اللَّهَ لا یُخْلِفُ الْمیعادَ»[8] پروردگارا! محققاً تو تمام مردم را در روزی که هیچ شبههای در آن نیست جمع میکنی. گاهی ریب و دودلی نسبت به قیامت برای انسان پیش میآید، امّا مؤمنین میگویند: «لا رَیْبَ فیهِ» ما هیچ شک و شبههای نسبت به محقق شدن قیامت نداریم، میدانیم که قیامت برپا میشود و خدا خلف وعده نمیکند.
پس یک ریب در نزول آیات و یک ریب در قیامت است.
باز در آیه 25 سوره آل عمران، آمده است. «فَکَیْفَ إِذا جَمَعْناهُمْ لِیَوْمٍ لا رَیْبَ فیهِ وَ وُفِّیَتْ کُلُّ نَفْسٍ ما کَسَبَتْ وَ هُمْ لا یُظْلَمُون»[9] اینجا هم از دیدگاه اولیاء دارد صحبت میکند.
پس چگونه خواهد بود،حال کسانی که آن ها را در روزی که هیچ شکّی در آن نیست،جمع آوریم؛ آن روز همه به جزای اعمال خود میرسند و به هیچ کسستم نخواهد شد.
اینجا بحث قیامت نیست، بحث دیدن اعمال است.بیان کردند همه، حتّی مجنون اعمال خودش را میبیند، منتها او متوجّه نمیشود؛ لذا ذوالجلال و الاکرام خطاب میکند که او را وارد جنّت کنید. البته جنّت او متفاوت است و هیچ عذابی برای او نخواهد بود.
عزّوجّل در سوره نساء هم میفرماید: «اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ لا رَیْبَ فیهِ»[10] پروردگار عالم در این آیه نیز در باره قیامت بیان میفرماید: که هیچ شکّی در آن نیست.
گرچه اینجا هم بحث قیامت است امّا در حقیقت بحث جمع آوری همه انسانها در روز قیامت در یک جا است. میلیاردها انسان که از ابتدای خلقت تا روز قیامت به دنیا آمدهاند و از دنیا رفتهاند همه و همه یک جا جمع میشوند و هیچ شکّی در آن نیست.
باز عزّوجّل در سوره انعام آیه 12 میفرماید: «قُلْ لِمَنْ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»[11] ای پیامبر! از مشرکان سؤال کن که آن چه در آسمان و زمین است ملک کیست؟ بلافاصله ذوالجلال و الاکرام میفرماید: «قُلْ لِلَّهِ» بگو متعلق به خداست.آیا کسی میتواند منکر این مطلب شود؟ آیا یک حادثه انفجار میتواند چنین نظم زیبایی را در آفرینش به وجود بیاورد؟ هیچ انسان عاقلی این را نمیپذیرد.
«کَتَبَ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ» پروردگار عالم بر خودش فرض کرده همه چیز را از باب رحمت خلق کند «لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ لا رَیْبَ فیهِ» همه شما را در روز قیامت جمع میکند و شکی در آن نیست.
«الَّذینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لا یُؤْمِنُونَ» این «لا ریب» برای «الذین» هم آمده است؛ یعنی شکی نیست آن کسانی که ایمان نیاوردند به نفس خودشان خسارت زدند. کسی در عالم نمیتواند به عزّوجلّ خسارت بزند!
آیه دیگر در سوره یونس، آیه 37 است ؛که باز پروردگار عالم میفرماید: «وَ ما کانَ هذَا الْقُرْآنُ أَنْ یُفْتَرى مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لکِنْ تَصْدیقَ الَّذی بَیْنَ یَدَیْهِ وَ تَفْصیلَ الْکِتابِ لا رَیْبَ فیهِ مِنْ رَبِّ الْعالَمین»[12] و این قران عظیم که از فصاحت و حجّیت کامل برخوردار است، افترا نیست، وحی است.
امّا ببینید، ذوالجلال و الاکرام چه زیبا بیان می فرماید: «وَ تَفْصیلَ الْکِتابِ لا رَیْبَ فیهِ مِنْ رَبِّ الْعالَمین» تفصیل یعنی توضیح دادن؛ یعنی ما قرآن را مختصر بیان کردیم و قرآن با همه حکمتی که دارد و هدایت برای بشر است، تفصیلش نزد پروردگار عالم است و لذا نیاز به تفسیر دارد. آن هم از ناحیه کسانی که «أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجات»[13].
ملاک «لا ریب» این است که شکی نیست این قرآن تفسیر هم دارد. پس نگویید که قرآن را با قرآن میشود تفسیر کرد!
بعد در ادامه میفرماید: «أَمْ یَقُولُونَ افْتَراهُ»[14] اگر تصوّر کردند که میتوانند به خداوند یا به پیامبر افترا ببندند «قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ» بگو سورهای مثل این بیاورید «وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ» و غیر از خدا از هر کسی که میخواهید کمک بگیرید؛ یعنی خدا با «إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ» میخواهد بگوید شما نمیتوانید و خودتان هم میدانید که نمیتوانید.
در سوره اسراء، آیه 99، پروردگار عالم باز یک «لا ریب» دیگر را میفرماید: «أَ وَ لَمْ یَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ قادِرٌ عَلى أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ وَ جَعَلَ لَهُمْ أَجَلاً لا رَیْبَ فیهِ فَأَبَى الظَّالِمُونَ إِلاَّ کُفُوراً»[15] آیا اینها که منکر معاد هستند،خلقت آسمانها و زمین را ندیدند؟ حالا همان خدای قادر، آیا قادر نیست «عَلى أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ وَ جَعَلَ لَهُمْ أَجَلاً لا رَیْبَ فیهِ» چیزی را مثل خود آنها خلق کند؟
«وَ جَعَلَ لَهُمْ أَجَلاً لا رَیْبَ فیهِ». بدانید اجل هرکسی معلوم است و هیچ شکی در آن نیست. اگر اجل فرا برسد قرآن میفرماید: «لا یَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا یَسْتَقْدِمُون»[16] عقب و جلو نمیرود. پس یکی از چیزهایی که نباید شک کنید همین اجل است.
آیه بعدی آیه 21 سوره کهف است: «وَ کَذلِکَ أَعْثَرْنا عَلَیْهِمْ لِیَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ أَنَّ السَّاعَةَ لا رَیْبَ فیها»[17] وعده خدا حق است - قیامت یک زمان و نشور زمان دیگری است، به نظر میرسد این جا بحث نشور است گرچه اکثر مفسّرین بیان کردند، قیامت است.
نشور آن لحظهای است که زمین زیر و رو میشود و استخوانها از زمین بیرون میآید و این استخوانها و ذراتی که متعلق به انسانها بوده و در طول میلیونها سال در اطراف زمین پراکنده شده است هر کدام به سمت دیگری حرکت میکند و مثل آهنربا استخوانها و ذرّات متعلّق به خود را از اطراف زمین جذب میکند. عجیبترین و وحشتناکترین لحظه همین نشور است و عزّوجلّ میفرماید: در آن شک نکنید!
و السلام علی من اتبع الهدی
نکات برگزیده
v «وَ إِنْ کُنْتُمْ فی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا» آیات قبل در رابطه با اعتقادات درونی بود اما از اینجا به بعد مربوط به اعتقادات بیرونی است.
v چند مطلب در این آیه نهفته شده: 1- شک 2- نازله بودن این قرآن 3- بر عبد نازل شده 4- محاجه در آوردن سوره 5- شاهدان غیر از خدا 6- صداقت.
v گاهی ریب و دودلی نسبت به قیامت برای انسان پیش میآید، امّا مؤمنین میگویند: «لا رَیْبَ فیهِ» ما هیچ شک و شبههای نسبت به محقق شدن قیامت نداریم، میدانیم که قیامت برپا میشود و خدا خلف وعده نمیکند.
v پس یک ریب در نزول آیات و یک ریب در قیامت است.
v «الَّذینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لا یُؤْمِنُونَ» این «لا ریب» برای «الذین» هم آمده است؛ یعنی شکی نیست آن کسانی که ایمان نیاوردند به نفس خودشان خسارت زدند. کسی در عالم نمیتواند به عزّوجلّ خسارت بزند!
v ملاک «لا ریب» این است که شکی نیست این قرآن تفسیر هم دارد. پس نگویید که قرآن را با قرآن میشود تفسیر کرد!
v نشور آن لحظهای است که زمین زیر و رو میشود و استخوانها از زمین بیرون میآید و این استخوانها و ذراتی که متعلق به انسانها بوده و در طول میلیونها سال در اطراف زمین پراکنده شده است هر کدام به سمت دیگری حرکت میکند و مثل آهنربا استخوانها و ذرّات متعلّق به خود را از اطراف زمین جذب میکند. عجیبترین و وحشتناکترین لحظه همین نشور است و عزّوجلّ میفرماید: در آن شک نکنید!