«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ»
«وَ إِنْ کُنْتُمْ فی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقین»[1]
«فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتی وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکافِرین»[2]
«وَ بَشِّرِ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ کُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً قالُوا هذَا الَّذی رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً وَ لَهُمْ فیها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فیها خالِدُون»[3]
دلیل اصلی مخالفت با قرآن
قرآن کریم و مجید الهی در سوره فصلت در رابطه با مخالفت با آیات قرآن اینگونه بیان میفرماید: «إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا بِالذِّکْرِ لَمَّا جاءَهُمْ وَ إِنَّهُ لَکِتابٌ عَزیزٌ»[4] همانا کسانی که به این قرآن که برای آنها آمده است کافر شدند در حالیکه این کتاب به حقیقت صاحب عزّت و معجزه بزرگ است. «لا یَأْتیهِ الْباطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ»[5] هیچ موقع از پیش و پس او؛ یعنی چه حال و چه در آینده، باطل در آن نمیبینی، «تَنْزیلٌ مِنْ حَکیمٍ حَمید» نازل شده از خدایی است که حکیم است و تمام صفات ستوده متعلّق به اوست.
بعد در ادامه میفرماید: «ما یُقالُ لَکَ إِلاَّ ما قَدْ قیلَ لِلرُّسُلِ مِنْ قَبْلِکَ»[6] ای رسول ما! بر تو وحی نمیشود جز آنچه به رسولان پیش گفته شده است. قرآن و کتب الهی همه از ناحیه پروردگار عالم هستند. ذوالجلال و الاکرامی که احد است کلامش هم یکی است، در اصل همه کتب الهی یک چیز هستند امّا به دلیل تحریف آنها، دیگر حقیقت ندارند.
کفّار که خود، باطل هستند طغیان میکنند و با این قرآن کریم و مجید الهی مخالفت دارند. بعد میفرمایند: «إِنَّ رَبَّکَ لَذُو مَغْفِرَةٍ وَ ذُو عِقابٍ أَلیم» حضرت حق هم صاحب مغفرت است - «ذُو» را هم به معنای صاحب بیان کردهاند و هم به معنای دارای دو شأن بودن، مثلاً میگویند طرف ذوالرّیاستین است یعنی دارای دو ریاست است. این ذال که با واو میآید یعنی تأکید بر اینکه او دارای چنین شأن و مقامی است - و هم دارای عقاب دردناک است.
باز ذوالجلال والاکرام بیان میفرماید: «وَ لَوْ جَعَلْناهُ قُرْآناً أَعْجَمِیًّا لَقالُوا لَوْ لا فُصِّلَتْ آیاتُهُ ءَ أَعْجَمِیٌّ وَ عَرَبِیٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذینَ آمَنُوا هُدىً وَ شِفاءٌ»[7] اگر این کتاب را با زبان عجمی بر رسول و امّت عربی نازل میکردیم، کافران میگفتند: چرا این کتاب صورت روشن نیامد، آیا کتاب عجمی بر رسول و امّت عربی نازل میشود؟ به آنها بگو این قرآن برای اهل ایمان، هدایت و شفا میآورد.
«وَ الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ فی آذانِهِمْ وَقْرٌ وَ هُوَ عَلَیْهِمْ عَمًى أُولئِکَ یُنادَوْنَ مِنْ مَکانٍ بَعیدٍ» امّا یک عده هم کارشان این است که گوشهایشان را میگیرند و کر و کورند، کأنّ از مکان دوری این مطلب را میشنوند.
باز قرآن میفرماید: «وَ مَنْ أَساءَ فَعَلَیْها»[8] بر خودشان بدی میکنند. پس کسانی که با قرآن نیستند، طبیعی است که همیشه مخالفت میکنند؛ چون همیشه دنبال هوای نفس خودشان هستند و لذا هیچ موقع نمیپذیرند.
آیه دیگری در سوره سباء آمده که دلیل این مطلب را بیان میکند. عزّوجلّ میفرماید: «وَ إِذا تُتْلى عَلَیْهِمْ آیاتُنا بَیِّناتٍ قالُوا ما هذا إِلاَّ رَجُلٌ یُریدُ أَنْ یَصُدَّکُمْ عَمَّا کانَ یَعْبُدُ آباؤُکُمْ وَ قالُوا ما هذا إِلاَّ إِفْکٌ مُفْتَرىً وَ قالَ الَّذینَ کَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جاءَهُمْ إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ مُبینٌ»[9] وقتی برای کافران آیات روشن را تلاوت میکنند، برای اینکه مردم به دنبال حق نروند و اینها هم از باطل خود بهره ببرند، میگویند: این مردی است که میخواهد شما را از دین پدرانتان دور کند و هیچ مزیّت دیگری هم ندارد؛ یعنی از ناحیه خدا نیست، بعد هم میگویند قرآن او دروغ است و وقتی میبینند آیات بیّنات الهی است و نمیتوانند در مقابلش بایستند، میگویند اینها سحر است.
همه اینها برای این است که دشمنان قرآن و انبیاء به طور کلی دوست ندارند باطل از بین برود و میخواهند به باطل و هوی و هوس خود مشغول باشند.
خداوند میفرماید: شما که میگویید این از ناحیه خدا نیست، اگر میتوانید یک سوره مثل سورههای قرآن بیاورید. پس معلوم شد دلیل اصلی مخالفت با قرآن این است که آنها نمیخواهند از طغیان و گناه خود دست بردارند و میخواهند جامعه به فساد کشیده شود. وقتی هم به آنها اعتراض میکنی: «وَ إِذا قیلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ»[10] میگویند: ما اصلاحگر هستیم، کجا فساد میکنیم؟!
با لفظ آزادی مردم را به بیبندوباری دعوت میکنند، با لفظ آزادی در جمهوری اسلامی کتابهایی چاپ شد که در زمان طاغوت اگر شاه میخواست چاپ کند جرأت نداشت!
در زمان رئیس جمهور سابق کتابی چاپ شد که در آن اسماء ایرانی، خیلی عالی ترجمه شد امّا اسماء مسلمانان مثل بتول و امّ کلثوم را با یک معنای زشت ترجمه کردند و وزارت ارشاد همین نظام اجازه چاپ داد! آن وقت این مفسدها میگویند ما اصلاحگران هستیم.
الآن این لباسهای مفتضح که به نام آزادی از همان زمان رایج شد آیا برای جوانها محرّک نیست؟ جوان بیچاره، الآن هم نمیتواند ازدواج کند، وضعیت اقتصادیش خوب نیست، چه باید بکند؟
گرچه این هم ضعف ایمان است و الّا ذوالجلال و الاکرام بیان فرمود: «وَ أَنْکِحُوا الْأَیامى مِنْکُمْ وَ الصَّالِحینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیم»[11] مردان و زنان بیهمسر را همسر دهید، اگر فقیر باشند، خدا به فضلش آنها را غنی میکند. وعده خدا که دروغ نیست، نعوذٌبالله خدا دروغ میگوید؟!
خدای متعال می فرماید:«فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتی وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ»[12] بترسید و بپرهیزید از آتشی که هیزمش مردم بدکار هستند. یعنی شما میخواهید قرآن تعطیل شود تا امیال نفسانی خودتان در دنیا بارور شود و الّا چه دلیلی دارد که بخواهید با مخالفت با قرآن، بگویید این اصلاً از ناحیة ذوالجلال و الاکرام نیست. شما میخواهید با نادیده گرفتن قرآن و مبارزه و مخالفت با قرآن به امیال خودتان برسید و جامعه را به سمت فساد بکشانید.
«وَ بَشِّرِ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ»[13] - به کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام میدهند، بشارت بده باغهایی را که از زیر درختان آن رودهایی جاری میباشد - اینجا بشارت بر اهل ایمان برای کسانی است که عمل صالح انجام میدهند؛ یعنی بدون عمل صالح نمیشود، اصلاً اگر کسی واقعاً ایمان بیاورد عمل صالح هم انجام میدهد، آن وقت دنیا هم گلستان میشود.
قرآن کریم و مجید الهی میفرماید: انبیاء برای تزکیه آمدند. تزکیه یعنی چه؟ تزکیه یعنی صاف کردن همه غرائز به نحوی که فقط در راه اعتلای انسان و در صراط مستقیم باشد.
آن کسانی که مخالف با قرآن و مخالف با کتب الهی و انبیاء هستند، میخواهند به امیال نفسانی خودشان پاسخ بدهند، میگویند: مؤمنین با زیباییها و خوبیهای دنیا مخالف هستند، اتّفاقاً خود خدا این خوبی ها را برای بشر قرار داده است؛ یعنی ما با ازدواج مخالفیم؟! ما با بهره بردن از نعمتهای الهی مخالفیم؟! خود قرآن میفرماید: «سیرُوا فِی الْأَرْضِ»[14] آنوقت با مسافرت مخالف است؟! با کنار دریا و کوه و دشت رفتن مخالف است؟! اتّفاقاً انسان گاهی باید کنار دریا، کوه و دشت برود و عظمت خدا را ببیند. به خدا قسم هیچ نبیای نیامده نعم الهی را از بندگانش بگیرد. خنده و گریه را خدا داده، شهوت را هم خدا داده، منتها کنترل مهم است، شهوترانی حرام است.
میدانید چرا شیطان قوی است؟ چون ما ضعیف هستیم. اگر ما قوی شویم، به خدا قسم شیطان ضعیف است. ما قوی نیستیم همه امور را به شیطان دادهایم، حاضریم گناه کنیم امّا آنچه که خدا فرموده حلال الهی است را انجام ندهیم!
قرآن میفرماید: «یُضِلُّ بِهِ کَثیراً وَ یَهْدی بِهِ کَثیراً»[15] چه کسانی ضلالت و گمراهی پیدا میکنند؟ «وَ ما یُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفاسِقین» آنهایی که در فسق و فجور هستند.
لذا قرآن میفرماید: فقط باید به آنهایی بشارت داد که اهل عمل صالح هستند «وَ بَشِّرِ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ کُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً قالُوا هذَا الَّذی رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً وَ لَهُمْ فیها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فیها خالِدُون» - ... هر گاه از میوههای آن باغها بهرهمند میشوند، میگویند: همان است که قبلاً از آن بهرهمند بودیم و به آنها میوههای شبیه به هم داده میشود و نیز همسران پاک برای آنها خواهد بود و برای همیشه در آنجا میمانند –
خیلی جالب است، اتّفاقاً مؤمنین میگویند: این رزق و روزیها از قبل بوده، یعنی چه؟ یعنی نعمتهای بهشت در همین دنیا هم هست، مؤمنین هم از دنیا استفاده میکردند، منتها بهترینش آنجاست.
با بهینه استفاده بردن از دنیا، دنیا و آخرتت را به هم گره بزن. تنها راهش هم این است: فسق نکن، فساد نکن. اگر گناه نکنیم، خود به خود در ثواب هستیم.
طوری از مسلمانها و مؤمنین تبلیغ میکنند که اینها اصلاً با همه چیز مخالفند. اسلام از ما فقط همین را خواسته که گناه نکنیم.
کسی که دختر و یا همسرش با آن وضعیت بیرون میآیند و چشمها به دنبال آنها میرود و این عامل هوسبازی میشود، بعد خود او هم دوست دارد هر روز با یکی باشد، آن وقت ببینید آمار طلاق در کشور چه وضعیت بدی دارد!
من اجمالاً اشاره کردم، به خدا قسم اگر این برنامه فسق و فجور زیاد شود، یک موقع میبینی آقایمان به اولیاء دستور میدهند که چند روزی تهران را ترک کنند تا یک بلایی نازل شود و بعد برگردند.
آن مرد الهی، آیتالله خوشوقت وقتی آن حرف را زد که زلزله میآید، همه اعتراض کردند که این چه حرفی است؟! زلزله علمی است.
اگر علمی است به قول خودشان از صد سال پیش بنا بود زلزله بیاید. پس چرا نیامده؟ بله علمی است از این باب که همه در ید خداست و خدا هم علیمٌ حکیم است، خدا همه چیز را روی علم و حکمت برنامهریزی میکند امّا علم و حکمتش اقتضا میکند که اگر اینگونه شد دوباره از راه علمی تغییر کند. همان گونه که شقّالقمر را درست کرد و دانشمندان علم نجوم هم بر این موضوع صحه گذاشتند.
خدا نفرمود خانه و همسر و ... بد است ـ تنها برای جهاد در راه دین است که انسان باید از همه چیز بگذرد ـ خدا تنها میخواهد که ما سالم زندگی کنیم.
مراقب باشیم از راه حلال به دست بیاوریم و مسئله دیگر این که به آن وابسته نشویم. دنیا برای ماست نه ما برای دنیا، اگر وابسته شدیم یعنی ما برای دنیاییم.
آنهایی که با قران مخالفند به خاطر فساد است، بعد میآیند تبلیغ میکنند که مؤمنین و مسلمین با دنیای مردم مخالفند. در حالیکه اسلام با دنیای کسی مخالفت ندارد الّا با فساد، در قران هم آمده «کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ»[16] انسان باید از همه چیز بهره ببرد فقط گناه نکند!
«وَ السَّلامُ عَلى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدی»