نکته جالب این است که دحوالأرض از مکّه و از بیتالله شروع شد. حضرت ثامنالحجج(صلوات اللّه و سلامه علیه) میفرمایند: «وَ عِلَّةُ وَضْعِ الْبَیْتِ وَسَطَ الْأَرْضِ أَنَّهُ الْمَوْضِعُ الَّذِی مِنْ تَحْتِهِ دُحِیَتِ الْأَرْضُ وَ کُلُّ رِیحٍ تَهُبُّ فِی الدُّنْیَا فَإِنَّهَا تَخْرُجُ مِنْ تَحْتِ الرُّکْنِ الشَّامِیِّ وَ هِیَ أَوَّلُ بُقْعَةٍ وُضِعَتْ فِی الْأَرْضِ لِأَنَّهَا الْوَسَطُ لِیَکُونَ الْفَرْضُ لِأَهْلِ الشَّرْقِ وَ الْغَرْبِ فِی ذَلِکَ سَوَاءً» الله اکبر! حضرت، خیلی زیبا علّت این را که بیتالله وسط زمین قرار گرفته است، تبیین میکنند.
میفرمایند: علّت این که بیت در وسط زمین قرار گرفته است، این است که آنجا موضعی است که زمین از زیر آب بیرون آمد «مِنْ تَحْتِهِ دُحِیَتِ الْأَرْضُ» و همه بادها از زیر رکن شامی است.
ما معمولاً میگوییم این باد، باد شرقی است یا از شمال یا از جنوب است، امّا حضرت میفرمایند: همه بادها از زیر رکن شامی است. این یک بحث علمی است، بشر باید آن را پیگیری کند، شاید بتواند خیلی از بادهای مضر را با بعضی از چیزها کنترل کند. چون نفرمودند: باد منفعتزا یا باد مضرّ، بلکه فرمودند: همه بادهایی که در دنیا است، از زیر رکن شامی آغاز میشود. «وَ کُلُّ رِیحٍ تَهُبُّ فِی الدُّنْیَا».
«وَ هِیَ أَوَّلُ بُقْعَةٍ وُضِعَتْ فِی الْأَرْضِ» اینجا وقتی از آبها بیرون آمد، آغاز خشکی از همینجا بود. شاید به همین خاطر است که خشکترین جا هم عربستان است. البته زمین، آب را زیر کشیده است. یکی از خصایص کره زمین این است: آنجایی که آب دارد مثل دریاها و اقیانوسها و کوهها، که دارد، امّا تمام آبی که در زمین بوده است، همه دوباره به خود زمین وارد شده و یک قطرهاش هم هدر نرفته است. مثل این که یک شیئی را پشت و رو کنی، برگردانی. خود زمین است و تغییری هم نکرد، یکدفعه برگشت و همه چیز هم داخل خودش است. پس همه آن آب بوده، بعد آب درون رفته، خشکی بالا آمده، این دحوالارض است. آبها جایی نرفتند، همه درون خود کره است. خشکیها رو آمده و آب زیر، در درون زمین رفته است.
پس علّت این که محلّ بیت در اینجا قرار گرفته، این است که اینجا وسط زمین است، در اینجا زمین از آب بیرون آمده و همه بادها از زیر رکن شامی بیرون میآید.
فرض ساکنین بر این است که اینجا، از شرق و غرب و جنوب و شمال یکسان است. به همه اطراف احاطه دارد؛ یعنی خدا، بیت را یک طوری قرار داده است که همه بیایند. حالا یکی مثل ایران نزدیکتر به آنجاست، یکی دورتر است. امّا اگر میخواهی حساب کنی، میبینی از شرق و غرب و همه طرف، وسط قرار گرفته است.
لذا وجود مقدّس ثامنالحجج(علیه آلاف التّحیة و الثّناء) میفرمایند: خدا اینجا را وسط زمین قرار داد تا مردم از همه طرف بیایند. «فِی ذَلِکَ سَوَاءً» یعنی پروردگارعالم اینجا را طوری قرار داد تا از هر سو بیایند، یکسان باشد؛ یعنی برایشان فرقی نکند که یکی از شرق بیاید، یکی از غرب بیاید، یکی از جنوب و یکی از شمال. خدای متعال میخواهد یکسان نگاه کند، میگوید: من این را وسط قرار دادم که هر کس به صورت ظاهر از جای خوش آب و هوا یا از جای بد آب و هوا یا از هر جا میآید، برای او یکسان باشد.
«فِی ذَلِکَ سَوَاءً» یعنی اینجا بین غنی و ثروتمند، شرق و غرب، پولدار و غیر پولدار، خوش آب و هوا و بد آب و هوا، سیاه و سفید، زرد و سرخ و ... هیچ فرقی نیست. لذا در حجّ، همه هستند. «فِی ذَلِکَ سَوَاءً» یعنی این. خدای متعال اینجا را مساوی قرار داد، وسط قرار داد که همه جا در مقابل آن یکسان باشد. در مقابل پروردگارعالم همه یکسان هستند، هیچ فرقی نمیکند. پروردگارعالم همه را یکسان دیده است، بیت را وسط قرار داد که فرقی بین سرخ و سفید و سیاه و عرب و عجم و ترک و لر و انگلیسی و غربی و شرقی نگذارد، همه یکسان هستند.
اتّفاقاً برای همین هم باید دور بیت طواف کنی، نه این که هر کس یک جایی بایستد عبادت کند. شما نماز را یک جا پشت مقام ابراهیم میایستی و میخوانی که دلیل آن هم پشت امام نماز خواندن است، امّا پروردگارعالم طواف را برای چه قرار داد؟ برای این که بگوید همه در مقابل این بیت یکسانند. دیگر آنجا شرق و غرب ندارد. یعنی تو شمال و جنوب و شرق و غرب، همه را در بیتالله سیر میکنی. همه، شرق و غرب عالم باید دور خدا بگردند، همه یک طور هستند، نه این که شمالیها بیایند سمت خودشان نماز بخوانند، شرقیها بیایند شرق و... .
برای همین هم هست که در بیتالله دیگر نمیشود زن و مرد را از هم جدا کرد. در جایگاههای زیارتی زن و مرد جدا هستند، بعضی جاها کارهایی کردند مثلاً یک روز زنها این طرف هستند، یک روز مردها این طرف. در مشهدالرّضا اینطوری نیست امّا بعضی جاهای زیارتی مثل حرم امام حسین(علیه الصّلوة و السّلام) همین کار را میکنند که خانمها هم بتوانند آنجایی که شهدا هستند و یا پایین پای حضرت را که حضرت علی اکبر(علیه الصّلوة و السّلام) هستند، زیارت کنند. امّا در بیتالله اصلاً نمیتوان این کار را کرد. آنجا فرقی بین زن و مرد نیست. اگر آنطور بود یعنی باید بگویی فعلاً غرب خانمها باشند، شرق آقایان، امّا همه باید دور بزنند. پس علّت این که زن و مرد را نمیشود جدا کرد، این است. همه یکسانند و همه در مقابل خدا باید دور بزنند.
حجّ عارفان، جلسه دهم، 20/7/90