|
پایگاه اطلاع رسانی یاوران امام مهدی
(عج)
www.emammahdy.com
شنبه 3 آذر 1403
نکات قرآنی 27/رابطه مستقیم تقوا و علم
خود تقوا و طهارت، علم میآورد.همانطور که خداوند فرموده: «إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقانا» با تقوا، حقّ و باطل را میفهمید. ..
خود تقوا و طهارت، علم میآورد.همانطور که خداوند فرموده: «إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقانا» [1] با تقوا، حقّ و باطل را میفهمید. یکی دیگر هم این است که خداوندفرموده: اگر شما متّقی شوید، خداوند علم را میدهد «وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ یُعَلِّمُکُمُ اللَّه» [2] . چون علم از ناحیه خدا است. کما این که ملائکه هم گفتند: « لا عِلْمَ لَنا إِلاَّ ما عَلَّمْتَنا » .
پس اگر خود تقوا هم میتوانداین علم را بیاورد و انسان هم که فجور و تقوا دارد، اگر به تقوا تمسّک بجوید، علم هم برایش میآید، پس چرا پروردگار عالم میفرماید: «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِکَةِ » ؟
شاید عمده مطلب در همین « کُلَّها» باشد. در مقام تقوا، هر چه که درجات تقوا بالا رود، علم هم بیشتر میشود. همانطور که بارها بیان کردم، پروردگار عالم نفرموده: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ عُلَمائکم» ، نفرموده: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَاللَّهِ أُمنائکم» یا «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أُمرائکم» و ...، بلکه فرموده: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُم» . معلوم میشودکه این « کَرَّمْنا » در تقوا نهفته شده است «وَ لَقَدْکَرَّمْنا بَنی آدَم» . هر که متّقی است، کریم است؛ امّاهرکه میخواهد أکرم باشد، باید أتقی باشد. میخواهی أکرم باشی، پس باید درجات تقوا را هم بالا ببری.
چون که صد آمد نود هم پیش ماست، وقتی میگوییم: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَاللَّهِ أَتْقاکُم» معلوم است به خودی خود، علم هم هست.یعنی اینطور نیست که بگوییم: این که پروردگار عامل گفته: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُم» ، منظورش، «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ عُلَمائکم» نبوده و علماء عندالله تبارک و تعالی، أکرم نیستند. بلکه اصلاً اهل تقوا خودشان اهل علمند. «وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ یُعَلِّمُکُمُ اللَّه» [3] اگر تقوا پیشه کنید، خدا به شما علم میدهد، امّا هرچه تقوا بیشترشد، علم هم بیشتر و بیشتر میشود.
لذا اگر شما اهل تقوا شدی،امین هم هستی. اگر اهل تقوا شدی، امیر هم هستی، ولی امیر بر قلوبی. در امارتهاظاهری که بالاخره دو روز این مدیر است، دو روز آن مدیر است، دو روز این رئیسجمهوراست، دو روز آن رئیسجمهور است و .... بالاخره یک رئیسجمهور، نهایتاً خیلی بخواهدریاست کند باشد، دو تا چهار سال، رئیسجمهور است، امّا کسی که اهل تقوا شد، امیربر قلبهاست. امیر بر قلبها نیاز ندارد که امارت ظاهری داشته باشد و در آنجاحکومتی کند و ... .
پس معلوم میشود که مقام تقوا خودش علم میآورد و هر چه تقوایت بیشتر شد، علمت هم مدام بیشتر میشود.
|
|
|