بسمه تعالی
شرح دعای روز دوم ماه مبارک رمضان
2 رمضانالمبارک1435 جلسه: اوّل 09/04/93
قرب دوطرفه
اولاً همانطور که عرض کردم، دعای روز اوّل را هر روز چند مرتبه بخوانید. امروز نکاتی را راجع به دعای روز دوم بیان میکنیم. «اللَّهُمَّ قَرِّبْنِی فِیهِ الى مَرْضاتِکَ، وَ جَنِّبْنِی فِیهِ مِنْ سَخَطِکَ وَ نَقِماتِکَ، وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِقَراءَةِ کِتابِکَ، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ»[1]
مهمترین چیز بین ما و ذوالجلال و الاکرام، قرب است. قرب، افضل مطالب برای انسان است. تمام عبادات هم برای ما وسیله است، هدف نیست.خود نماز خواندن و یا روزه گرفتن هدف نیست، همه اینها ابزار هستند. مثلاً - چون ما با ملموسات و محسوسات سر و کار داریم، عیب ندارد اینگونه مثال بزنیم - یک بنّا، یک نجّار و یا یک مکانیک به ابزار نیاز دارند، ابزار ما هم برای قرب، که اصل، برای ما قرب است، نماز، روزه و ادعیّه است.
خیلی عجیب است، یکی از مطالب این است که قرب باید دوطرفه باشد؛ هم ذوالجلال و الاکرام و هم ما؛ چون ما مخلوق ذوالجلال و الاکرام هستیم و صفات ذوالجلال و الاکرام را هم داریم. هر دو دارای عقل هستیم.گرچه اول به نظر میرسد حرف بیخودی است؛ چون ما کجا، خدا کجا؟! بله، صد در صد، ما کجا و پروردگار عالم کجا! امّا چون ما «نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی»[2] هستیم، از آن رشحات نفخاتی پروردگار عالم هستیم، لذا یک مطلب این است که آنچه که ذوالجلال و الاکرام دارد، نازله آن در حدّ بسیار پایین متعلّق به ما هست، از جمله عقل. عین عبد، عقل است، گرچه عبد، عدم هم هست؛ یعنی در عقل حقیقی میفهمد خودش هیچ است و هیچ ندارد، همه چیز از ناحیه خداست، ولی این عقل سلیم است که انسان را بالا میبرد.
گفتیم: قرب از هر دو طرف باید باشد، منتها قرب من ناحیة الله تبارک و تعالی دائمی است. خودش فرمود: «وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید»[3] ما از رگ گردن به شما نزدیکتریم. پس از ناحیه خدا قرب هست.
بالاترین ابزار قرب
در این دعای امروز، طلب رضا نمیکنیم، طلب قرب میکنیم، پس معلوم میشود قرب بالاتر است؛ چون همه چیز باید برای قرب باشد.منتها به بالاترین ابزار، طلب قرب میکنیم.
عرض کردم تمام اعمال ما، عبادات ما و رفتار ما، ابزار است. وقتی شما نماز میخوانید، ولو این نیّت به ذهن بگذرد - گرچه بهتر است به لسان هم گفته شود، امّا اگر به لسان گفته نشد، اشکال ندارد و نماز باطل نیست - در ذهنت این را میگویی که مثلاً چهار رکعت نماز ظهر میخوانم قربة الی الله. این ابزار است برای اینکه ما را مقرّب کند، خودش هدف نیست.
بهترین و بالاترین ابزار قرب، رضاست؛ راضی شدن به رضای پروردگار عالم - حرف بسیار بزرگی است - «اللَّهُمَّ قَرِّبْنِی فِیهِ الى مَرْضاتِکَ» خدایا! من را به سمت خودت مقرّب کن. تو که مقرّبی! من هستم که دارم دور میشوم. تو که خودت فرمودی: «وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید» ، اگر اشکالی هست، این اشکال از ناحیه ما است، نه از ناحیه حضرت حق. کشش و جذبه من ناحیة الله، فراوان است. از جمله همین ماه مبارک رمضان.
پروردگار عالم، ماه مبارک رمضان را قرار داد که ما نزدیک شویم، نه او نزدیک شود. اگر از من و شما سؤال کنند: ماه مبارک رمضان که ماه نزدیکی انسانها با خداست، آیا خدا به انسان نزدیک میشود؟ میگوییم: نه، خدا که نزدیک است، ماییم که دوریم.
حالا در خود این مطلب، بالاترین مقام، مقام رضاست. «قَرِّبْنِی فِیهِالى مَرْضاتِکَ» من را در این ماه مبارک مقرّب کن که به رضای تو راضی شوم که بالاترین مقام در ابزار - نه بالاترین مقام در معنا، بعضیها اشتباه میگویند، اینها کدهای اساسی است - رضایت از ناحیه او است.
این که میگویند: بهترین مقام، مقام رضا است، برای این است که قربآورتر است، ما را سریع به خدا نزدیک میکند، ما میشویم و خودش، ما میشویم و همان نفس مطمئنّه؛ «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ، ارْجِعی إِلىرَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً، فَادْخُلی فی عِبادی، وَ ادْخُلی جَنَّتی»[4] .
پس این رضا که بالاترین مقام، مقام رضاست، از ناحیه ماست؛ یعنی حالت ابزاری است که ما را به قرب برساند.
ماه مبارک رمضان، ابزار و جایگاه امتحان
لذا هرکس در مقام رضا مدّعی شد، پروردگار عالم او را امتحان میکند «وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ »[5].شما موقعی که اذان صبح را گفتند، دست از حرام و شبههناک نکشیدید، بلکه دست از حلال کشیدید، پروردگار عالم فرمود: لقمه حلال خودت را دیگر نخور، با همسر حلال خودت دیگر همبستر نشو؛ یعنی در باب مقام رضا، این ماه مبارک رمضان یک ابزار است؛ یعنی جایگاه امتحان و وسیله است برای این که اگر مواقع دیگر هم پروردگار عالم، به فرض رزقت را تنگ قرار داد، ببیند که راضی هستی یا نه.
البته این هم به مصالحی است که ما نمیدانیم، کما اینکه قرآن هم بیان فرموده:«َ عَسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ»[6]شما به مطلبی کراهت دارید و از آن بدتان میآید، امّا آن برای شما خیر است «وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُم» و از یک چیزی خوشتان میآید امّا برای شما شرّ میشود. نگاه بیجا شرّ ایجاد میکند. ما گاهی دنبال لقمهای میرویم که شرّ ایجاد میکند. لقمههایی که شبههناک میشود و خود انسان هم میداند. گاهی هم وجدان درونی - که به تعبیری میگویند: همان از ناحیه خداست که بندهاش را دوست دارد و نمیخواهد در لجنزار گناه قرار بگیرد – او را عذاب میدهد، خودش هم بدش میآید، میفهمد در این معامله شک و شبههای است، با پارتیبازی و ...، به وجود آمده، امّا «وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُم» وقتی مبتلا شد، دیگر شرّ است، دست و پایش را میگیرد و دیگر نمیتواند از آن دست بکشد؛ چون معامله شیرین است. حالش را عوض میکند.
لذا این «اللَّهُمَّ قَرِّبْنِی فِیهِ الى مَرْضاتِکَ» که تبیین میشود، بهترین جایگاه قرب در رضای خداست؛ چون امتحان میکند، از جمله در صیام امتحانش این است که آیا در آینده هم همین حال را داری که راضی به رضای من باشی که اگر رزقت تنگ شد - که آن هم من مصلحت تو را میدانم، نه اینکه تصوّر کنی نعوذبالله خدا دشمن است، خدا که به ما مقرّب است «وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید» -باز هم راضی هستی؟
پس بالاترین جایگاه قرب الیالله، رضاست. «اللَّهُمَّ قَرِّبْنِی فِیهِ الى مَرْضاتِکَ» این را میخواهد بگوید که انسان به رضای پروردگار عالم راضی شود.
ماه مبارک رمضان این جایگاه تمرین است. الآن نمیخورم، آیا بعد هم میتوانم نخورم؟ اذان صبح را که گفتند، گفتند: حلال را نخور، نگفتند: حرام نخور. گفتند: به همسر حلالت نزدیک نشو. آیا میتوانم بعد از این هم دیگر اصلاً از شبههناک چشمپوشی الی الابد کنم؟ آیا میتوانم چشمم را دیگر برای همیشه محافظت کنم؟ چون باعث قرب میشود و مقام رضای خدا در این است.
بالاترین مطلب در مقام رضا، در ترک حلال است
پس بیان کردیم: بالاترین مقام، مقام رضا است، البته نه مقام معنوی حقیقی، بلکه مقام ابزاری. مقام رضا، ابزار برای انسان میشود تا مقرّب پروردگار عالم شود. همانطور که میگوید: چهار رکعت نماز ظهر میخوانم قربه الی الله، تا مقرّب پروردگار عالم شود، بالاترین مطلب در مقام رضا در ترک حلال است، نه در ترک حرام و شبههناک.
هر چه انسان از حلال کم بهرهبرداری کند، بهتر است، آن هم فقط در حدّ نیاز، خیلی کم. الان من و شما آب نمیخوریم، آیا آب حرام است؟ نعوذبالله، میگویند:مشروب نخور که حرام است، من آبی را که غصبی نیست، پولش را میدهم، برای خودم است، به تعبیری با پول زحمت کشیده، با آن رزقی که از عرق جبین به دست آوردم، تهیّه کردم، نمیخورم.
با لقمه حلال افطار کنید
لذا دقّت کنید، خیلی جالب است، میگویند: با لقمه حلال افطار کنید. آقا شیخ عبّاس قمی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) هم در مفاتیح، وقتی میخواهد بحث افطار را بیان کند، میفرماید: لقمه حلال.
لذا بنده یک توصیهای را به بعضی از دوستان داشتم، به شما هم عرض میکنم. اگر بتوانید در ماه مبارک رمضان، نمیدانم به چه سبک و سیاقی، حالا هر کس هر طور که شده، ولو یک کسی - این را مثال میزنم، نمیگویم همه اینطور باشند - رانندگی کند، دو نفر را سوار کند، به مقصد برساند، پول کمتر بگیرد، ولی افطارش حدّاقل با یک لقمه حلال باشد؛ چون لقمه حلال مهم است، لقمهها شبههناک است، خدا به دادمان برسد.
لذا خیلی عجیب شد، قربآورترین رضای پروردگار عالم، در ترک حلال است، نه در ترک حرام و یا شبههناک.اگر در این مطلب تأمّل کنیم، خیلی از چیزها حل شده است.
حبّ بیش از حد به حلال
«وَ جَنِّبْنِی فِیهِ مِنْ سَخَطِکَ» طبیعی است، آن کسی که به مرضای پروردگار عالم در باب قرب رفت، از سخط دور میشود. امّا چه کند سخط نیاید؟ ای بسا به این که حبّ بیش از حدّ به حلال، که قرآن میفرماید: «أَشَدُّ حُبًّا لِلَّه»[7]، باعث میشود انسان به سخط بیافتد و به نقمت گرفتار شود.
لذا حبّ ما نسبت به حضرات معصومین(علیهم صلوات المصلّین)، حبّ الهی است؛ چون خود پروردگار عالم فرمود: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى»[8] . «قُل»ها هم در قرآن به وجود مقدّس پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم)، امریّه است - چون هم صیغهاش، صیغه فعل امر است و هم خودش امریّه است. فقط نه از باب این که چون «قُل» فعل امر است، امر یک بحث دیگری هم درونش دارد. بحث ماده ادبیاش، فعل امر است امّا از باب امریّه یک بحث دیگری هم هست که اینجا جایش نیست- میخواهم این را بگویم که اگر پروردگار عالم نگفته بود: حبیب من! امر است، «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً»؛ یعنی امر مِن ناحیه الله تبارک و تعالی است که بگو: اصلاً اجر نمیخواهم «إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى»؛ یعنی اگر پروردگار عالم این را بیان نمیفرمود، طبیعی است که این مودّت و محبّت ما، این محبّتی که باید باشد، اگر این محبّت نباید میبود و بیش از حد میشد، موجب سخط پروردگار عالم میشد - شاید ابتدا که این مطلب را بشنوید، ترش کنید، از بس انسان حبّ به اهل بیت دارد، امّا عیبی ندارد - یعنی همه اینها مِن ناحیهالله است.
پس اتّفاقاً خلاف آن چیزی که وهّابیّت ملعون میگوید، نه تنها شرک نیست بلکه عین توحید میشود؛ چون ذوالجلال و الإکرام امر کرده است.
وقتی شما میخواهی مطیع امر خدا شوی، وقتی پروردگار عالم بیان میفرماید: «قُلْ»، امریّه هم هست «لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى»، این مودّت عین حبّ به پروردگار عالم میشود.
امّا از آنها بگذریم، حبّ های ظاهری هم اگر بیشتر شد، طبق فرمایش پروردگار عالم که در قرآن میفرماید:«أَشَدُّ حُبًّا لِلَّه»، باید حبّ انسان نسبت به پروردگار عالم شدیدتر شود، طبیعی است این همان نقمت و سخط میشود. که انسان باید دقّت کند.
پروردگارا! به اولیاء و انبیائت ما را جزء مقرّبین خودت قرار بده.
در باب ابزار اتّصال به خودت، از جمله این ابزار صیام، ما را موفّق بدار.
«اللَّهُمَّ اجْعَلْ صِیَامِی فِیهِ صِیَامَالصَّائِمِینَ وَ قِیَامِی فِیهِ قِیَامَ الْقَائِمَیْنِ وَ نَبِّهْنِی فِیهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغَافِلِینَ »[9] خدا به اولیاء و انبیائت ما را از خواب غفلت بیدار بگردان.
اسلام و مسلمین پیروز بگردان.
خدایا! دشمنان بشریّت، انسانیّت، دشمنان دین و قرآن و جوانان عزیزمان، رأس این دشمنان، صهیونیسم جهانی، یهود، نیست و نابود بگردان.
خدایا! دو بازوی یهود، وهابیّت ملعون و تکفیریها و بهائیّت ملعون را قلع و قمع و نیست و نابود بگردان.
خدایا! نصارای یهودی تبشیری را –که به ظاهر تبشیری هستند- قلع و قمع و نیست و نابود بگردان.
پروردگارا! کسانی که ما را در صراط مستقیم خودت قرار میدهند، علمای اعلام ربّانی، مراجع عظام، خاصّه امامالمسلین، رهبر عزیز و عظیمالشّأن و فرزانهمان را محافظت بفرما.
دشمنانشان را منکوب بگردان.
خدا! آنچه به خوبان عالمت مرحمت کردهای - ماه مبارک است و ماه اجابت دعا«دُعَاؤُکُمْ فِیهِ مُسْتَجَاب» - و مرحمت میفرمایی، تفضّلاً به همه ما مرحمت بفرما.
آن چه خوبان عالمت دعا بلدند – بارها عرض کردهام، خوبان عالم دعاهایی را میدانند که ما بلد نیستیم- خدایا! تمام آن ادعیّه را تفضّلاً در حقّ همه ما مستجاب شده قرار بده.
یکی از آن دعاهایی که اولیاء خدا میدانند و کشف شده، این است که بیان میکنند: پروردگار عالم! ای قادر متعال! تو قادری، ظهور آقاجان را در عمر ناقابل ما قرار بده.
ما را جزء یاران و سربازان حقیقیاش قرار بده.
خدا! ما را مشمول ادعیّه زاکیّه آن حضرت قرار بده.
امام راحل عظیم الشّأن ما درجاتش عالی است، متعالی بگردان.
شهدا و اموات، بالأخص اموات و شهدای این جمع را غریق رحمت واسعهات بگردان.
بی وارث و بد وارث، تمام محبّین اهلبیت در اقصی نقاط این عالم، در این ماه مبارک رمضان، از این دعای ماه مبارک رمضان بهرمند بگردان «أَدْخِلْعَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُور»
پروردگارا! به اولیاء و انبیائت، به خصّصیصین درگاهت، هر چه دعا مدّنظر داریم و بر لسان جاری نگردید و در آینده مدّنظر میآید، به ادعیه زاکیّه آقاجانمان امام زمان، به هدف اجابت برسان.
[1]. دعای روز دوم ماه مبارک رمضان – مفاتیحالجنان
[9]. دعای روز اوّل ماه مبارک رمضان – مفاتیحالجنان