شرح دعای ابوحمزه ثمالی
حضرت آیتالله قرهی(مدّ ظلّه العالی)
شب بیست و ششم رمضانالمبارک 1438
جلسه: بیست و دوم
در صورت عدم ایستادگی در برابر ظالم، عذاب، تمام مردم را دربرمیگیرد
96/03/31
فَإِنْ عَفَوْتَ فَخَیْرُ رَاحِمٍ وَ إِنْ عَذَّبْتَ فَغَیْرُ ظَالِمٍ
کتابی برای جواب به شبهاتی که در اسلام میاندازند
چند جلسه در مورد این که خدا، چرا «خیر راحم» هست، نکاتی را بیان کردیم و بعد هم در مورد این که آیا خدا عذاب میکند یا خیر و این که عذابش، غیر از ظلم است؛ یعنی چه، مطالبی را بیان کردیم.
امّا بیان کردیم: چون عوامل عذاب به دست خود ما هست، چه چیزهایی عامل برای عذاب میشود؟ حتّی در جلسهی گذشته بیان کردیم: حیوانآزاری، عامل عذاب است. روایتی را در مکارم الاخلاق و ثواب الاعمال بیان کردیم که امام جعفر صادق(صلوات اللّه و سلامه علیه) از پیامبر اکرم(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) نقل فرمودند: « إِنَّ امْرَأَةً عُذِّبَتْ فِی هِرَّةٍ رَبَطَتْهَا حَتَّى مَاتَتْ عَطَشاً »، زنی گربهای را به این خاطر که جوجههایش را خورده بود، گرفته بود و بسته بود و این گربه، تشنه از دنیا رفت و خدای متعال، به این علّت او را عذاب کرده است.
این مطالب، زیبایی دین ما را میرساند. در مورد دین، خیلی تحقیق کنید. این که بیان میشود: اصول دین، تقلیدی نیست، تحقیقی است؛ چون اگر انسان با تحقیق جلو برود؛ اگر همهی عالم هم کافر شوند، او نمیشود. اگر بخواهیم شمّهی کوچکی از مطالب ناب دین خود را مثال بزنیم، رسالهی حقوق امام زینالعابدین(صلوات اللّه و سلامه علیه) است. به نظر بنده، همهی شما باید این کتاب را بخوانید، فقط مخصوص منِ طلبه و آقایان اعزّه روحانی نیست. همه باید بخوانیم. بعد که در این فضای مجازی و ... رفتید و شبهاتی را که بیان میکنند، دیدید؛ متوجّه میشوید اسلام تا چه حدّی جلو است. یک عدّه که فقط ادّعای حقوق بشر میکنند، میبینید که چگونه دارند با مردم برخورد میکنند. مثلاً در ترکیه - که إنشاءالله زمانی بیاید که اینها هم گوشمالی درست و حسابی شوند - هم ضدّ انقلابها دارند علیه ما کار میکنند و هم بچّههای سوری و عراقی را آنجا میبرند، ذبح میکنند و اعضاء و جوارحشان را میفروشند! معالأسف هیچ کسی هم سخن نمیگوید. معلوم میشود اینجا به نفعشان هست و خودشان اینها را پرورش دادند. امّا اسلام در مورد حقوق دیگران به قدری سفارش میکند که حتّی کسی که حقوق حیوانات را هم رعایت نکند، عذاب میشود.
عدم ایستادگی در برابر ظالم و عذاب تمام مردم!
پس عذاب، اعمال انسان است. یکی از مطالب دیگر که شرایط عذاب را فراهم میکند و باید خیلی مواظب باشیم؛ در روایت دیگری اشاره شده که حضرت صادق القول و الفعل، امام جعفر صادق(صلوات اللّه و سلامه علیه) از پیامبر اکرم(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) نقل میفرمایند: «إِنَّ النّاسَ إِذا رَأَوُا الظّالِمَ فَلَمْ یَأْخُذوا عَلى یَدَیْهِ أَوْشَکَ أَنْ یَعُمَّهُمُ اللَّهُ بِعِقَابٍ مِنْهِ»، مردم آن موقعی که ظالم را ببینند که دارد ظلم میکند، ... . مانند همین مطالبی که الآن در عالم هست، دقّت کنید که نفرمود این ظالم، کیست. در برخی موارد عنوان «مؤمن» بیان میشود، امّا جالب است که در اینجا «ان الناس» بیان شده و کلیّت همهی انسانها را بیان میفرماید.
وقتی مردم ببینند که ظالمی، ظلم میکند، امّا او را بازندارند و اعلام نکنند که چرا این کار انجام میشود و بگذارند او ظلم کند؛ آن موقع درد این است که انتظار میرود همهی مردم دچار عذاب شوند (خدا عمومیّت میدهد و عامّهی مردم معذّب به عذاب الهی میشوند)!
به تعبیری امر به معروف و نهی از منکر همین است. وقتی میبینید دارد ظلم میشود، نباید سکوت کرد و إلّا خداوند همه را به عذاب دچار میسازد.
هویّت حاکمیّت دینی
اصلاً میدانید هویّت حاکمیّت دینی چیست؟ هویّت حاکمیّت دینی این است که نه تنها خودش ظلم نکند، بلکه در مقابل ظالمین در عالم بایستد.
حالا یک عدّه میگویند: به ما چه که آن طرف دنیا یک عدّه دارند با هم میجنگند؟! البته سوریها که مسلمان هستند و ما به عزیزانی که برای کمک به آنجا میروند، مدافع حرم میگوییم. امّا اسلام به ما میگوید: ظالم هر کجایی که باشد، باید در مقابلش ایستاد. اصلاً هویّت حاکمیّت دینی، این است.
به فضل الهی من یک مرتبه بحثی در این باره بیان میکنم و روایاتی را که در این مورد داریم، بررسی خواهم کرد. بارها شنیدید که امیرالمؤمنین بیان میفرمایند: شنیدهام دشمنان از پای دختر یهودی، خلخال کَندهاند. اگر مَرد مسلمانی به خاطر این غصه، دِق کند و بمیرد، کار ارزشمندی انجام داده است. آنوقت رابطه با مسلمین که چیز عجیبی است. حالا یک عدّه همچنان میگویند: به ما چه که به سوریه و عراق و ... کمک کنیم؟! البته به اینها نشان داده شد که حضور مدافعان حرم در آنجا چه منافعی برای ما دارد. بحمدلله و المنّه اقتدار این نظام به رخ جهانیان کشیده شد.
من نمیدانم اینها که این مطالب را قبول نمیکنند، آیا قرآن هم نمیخوانند؟! من احساس میکنم سالی به دوازده ماه، اینها قرآن را هم باز نمیکنند و یادشان رفته قرآن بخوانند. امام صادق(صلوات اللّه و سلامه علیه) میفرمایند: اگر کسی حداقل روزی پنجاه آیه از قرآن نخواند، شیعهی ما نیست. بعد فرمودند: بیشتر را نگفتم تا با تأمّل و تدبّر بخوانید.
در قرآن به صراحت آمده: «و اعدوا لهم ما استطعتم من قوة»، این آیه نکات زیادی دارد که در همان بحث هویّت دینی که بیان کردم، اشاره خواهیم کرد. امّا به صورت گذرا بیان کنم؛ چون بحث ما این است که خدا ظالم نیست و این برخی از اعمال خود ماست که سبب عذاب میشود. مانند همین که یک عدّه میگویند: به ما چه ربطی دارد، یک طرف دیگر عالم با هم درگیر هستند، ما چه کنیم؟! پیامبر به صراحت میفرمایند: اگر شما با آن کسی که ظالم است، مقابله نکنید، بر شما عذاب میآید. بعد هم مسلمان و غیر مسلمان نمیفرماید، عنوان «ان الناس» هست، یعنی همهی مردم گرفتار خواهند شد.
لذا وقتی بیان شده: «و اعدوا لهم ما استطعتم من قوة»، یعنی شما باید همیشه با قوّت و قدرت باشید و هر چه میتوانید، خودتان را قویتر کنید. حالا یک زمانی بود که مدام بیان میکردند: چرا باید بودجهمان را خرج امور نظامی میکنیم؟! برویم کارهای علمی و زیرساختی انجام بدهیم و ... . البته اگر واقعاً بخواهند چنین کارهایی انجام دهند، با همان بودجهها هم میتوانند، امّا انجام نمیدهند؛ چون این همه اختلاس و ... وجود دارد.
بعدها صدایش درمیآید که چه کردند. بعضی از اینها واقعاً روی طاغوت را از باب مالی سفید کرده اند، حالا بحث فسق و فجور و ارتباط با موساد و سی آی ای و جاسوس بودن اینها و ... به کنار، امّا در باب مالی، واقعاً خراب کردند و عجیب بخور بخوری راه انداختند که بعدها صدایش درمیآید.
آن بنده خدا هم که بیان کرد: دوره، دورهی موشک نیست و ... . در حالی که امروزه میبینیم که چگونه سوریه، عراق و ... را خلع سلاح کردند. اگر حشدالشعبی و ... نبودند، عراق هم از بین رفته بود. سوریه چون حشدالشعبی نداشت، از دست رفت. امّا در عراق، حشدالشعبی و فرمان ولایت و فتوای مرجعیّت عامل شد که پیروز شوند و جلو بروند. امّا اگر کسی توان دفاعی نداشته باشد، او را بیچاره میکنند. ولی دیدید که تا دو تا ترقهبازی در ایران انجام دادند، ما آنها را شش تایی کردیم! اگر این امنیّت نبود، من و شما در این ساعت از شب میتوانستیم دور هم جمع شویم و مناجات کنیم؟! همین الآن در بغداد نمیتوانید در این ساعت به راحتی بیرون بروید. امّا در تهران، نیمه شب ماه مبارک را میبینید که یک عدّه در پارکها هستند، بعضیها فوتبال بازی میکنند، جام رمضان(؟) و ... . یک عدّه هم مثل شما مشغول دعا و مناجات هستند.
لذا معنای این روایت، این است که اگر به ظالم سیلی نزنید، خودتان به عذاب گرفتار میشوید. این که در دعا عرضه میداریم: «فإن عفوت فخیر راحم و إن عذبت فغیر ظالم»، اگر عذاب کنی، ظالم نیستی، یعنی عذاب عمل خود ماست، از جمله اینکه در مقابل ظالم نایستیم که در این صورت معذّب به عذاب خواهیم شد، هم در این دنیا و هم در آخرت ما را گوشمالی میدهند.
موارد اجتماعی، دو بار عذاب دارد!
من در باب مباحث فردی مطالبی را اشاره کردم و روایتی را بیان کردم که مردی همسرش را چندین بار خدمت حضرت فاطمه زهرا فرستاد و در آخر حضرت فرمودند: خدای متعال عادلتر از این است که بخواهد کسی را دو بار عذاب کند. حالا یا در این دنیا، به مریضی، فقر و ... عذاب میشود، یا در عالم برزخ و یا در قیامت. محبّین ما در آخرت عذاب نمیشوند، مگر این که حقّ النّاس داشته باشند که دیگر به آخرت میکشد (حقّ النّاس را خیلی مراقبت کنید، وحشتناک است).
امّا خیلی عجیب است آنجایی که اجتماعی باشد، دو بار عذاب میکند، یکی دنیا و یکی آخرت (در عالم برزخ نه). خیلی جالب است اگر فردی باشد، یک بار و اگر اجتماعی باشد، دوبار عذاب میکند. لذا انسان باید نوع ایدئولوژیک دینی را بداند تا در این موارد مواظبت و مراقبت کند و او را فریب ندهند.
فتنی در راه است که برای ما زحمت دارد، ولی إنشاءالله خیر است!
لذا بحث کمک ما به سوریه که اوّلاً مدافعین حرم هستند و ثانیاً به نفع ماست، چون مرزمان را در آنجا بردیم و داریم آرامش را میبینیم. امّا در این روایت میفرماید: هر جا ظلمی دیدید، باید بایستید و إلّا عذاب خواهید شد.
در اینجا هم دیدید که با یک ترقهبازی کوچک، چگونه جوابشان را دادیم و شش تاییشان کردیم. البته این سیلی کوچک برایشان بود. البته فتنی در راه است و همانطور که در بحث قرائت حدیث کساء بیان کردم، ما هیچوقت این حدیث را قبل از سخنرانی نمیخواندیم، امّا چون فتنی در راه است، میخوانیم که إنشاءالله از بین برود. البته این را هم بدانید که خیلی از اینها هم با همین حدیث کساء از بین رفته است. اینقدر این حدیث عجیب است که شب اوّل بیان کردم، حتّی ارمنی با این حدیث، شفا گرفته است و ... . امّا خیلی از فتن هم در راه است. البته خود اینها هم باعث خیر است، «عسی ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم». ناراحت دارد، امّا خیر است، گفت: ای مگس عرصهی سیمرغ نه جولانگه توست، عرض خود میبری و زحمت ما میداری. برای ما زحمت دارد، امّا بدانید اینها و حتّی حامیانشان(سعودیها) إنشاءالله به فضل الهی سیلی محکمی خواهند خورد و شما این را به فضل الهی خواهید دید، فقط به این خاطر که انسان رعایت کند هر جا ظالمی بود، در مقابل او بایستد و إلّا گرفتار میشود، «إِنَّ النّاسَ إِذا رَأَوُا الظّالِمَ فَلَمْ یَأْخُذوا عَلى یَدَیْهِ أَوْشَکَ أَنْ یَعُمَّهُمُ اللَّهُ بِعِقَابٍ مِنْهِ».
اگر در مقابل ظالم نایستی، خدا عذاب میکند. اگر ایستادی، عزّت داری که امروز هم ما این را به چشم خودمان دیدیم، اما روحیهی سازش، نمیتواند مملکت را اداره کند. بروید خدا را شکر کنید که ولایتفقیه، امامالمسلمین هستند. خدا گواه است من نماز شکر خواندم. هر کس دوست دارد نماز شکر بخواند که ما در این نظام، غیر از رئیسجمهور، ولیّفقیه و امام داریم و إلّا خیلی وقت بود که ممکلت از دست رفته بود و داعش اینجا بود. چون اینها که همه چیز را میخواستند با صلح حل کنند، در حالی که خود آن کشورها مدام دارند اسلحه تولید میکنند و میفروشند و ... . صهیونیست و یهود که فلسطین عزیز را اشغال کردند، تا خرخره که هیچ، تا بالای سرشان هم سلاح در دست دارند و چقدر بمبهای اتمی و ... میسازند. نمونهاش را هم دیدید که برای یکی از زرادخانههایشان حادثهای اتّفاق افتاد و در موشکسازیهایشان انفجار صورت گرفت و ... . در همه جا دارند کار میکنند. خدا نیاورد اتّفاقی بیافتد.
ما یکی از مطالبی که به دنبالش هستیم، این است که وقتی خواستیم به فضل الهی فلسطین را آزاد کنیم، با چه ترفندی این کار را انجام بدهیم که آنجاها در امان باشد، چون کلّ منطقه رو هوا میرود، اینقدر که اینها سلاح دارند. چون میدانید آقا هم فرمودند که اینها تا 25 سال دیگر نیستند. حالا چند سالش هم گذشته و ما به دنبال راههایی هستیم که چه کار کنیم با وجود این سلاحها انفجار صورت نگیرد؛ چون در همهی منطقه هست.
اینها این همه سلاح دارند، آنوقت ما بگوییم: بیاییم صلح کنیم ولازم نیست توان دفاعی خود را بالا ببریم و با مذاکره حل میشود و ... . در حالی که اگر با ظالم برخورد نکنیم، دچار عذاب خواهیم شد.
فقیه حقیقی از لسان امیرالمؤمنین
در تحف العقول باز از وجود مقدّس مولیالموالی، امیرالمؤمنین، اسدالله الغالب، علیبنأبیطالب(صلوات اللّه و سلامه علیه) روایتی آمده که حضرت میفرمایند: «أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِالْفَقِیهِ»، میخواهید بگویم فقیه کیست؟ «حَقِّ الْفَقِیهِ مَنْ لَمْ یُرَخِّصِ النَّاسَ فِی مَعَاصِی اللَّهِ وَ لَمْ یُقَنِّطْهُمْ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ وَ لَمْ یُؤْمِنْهُمْ مِنْ مَکْرِ اللَّهِ وَ لَمْ یَدَعِ الْقُرْآنَ رَغْبَةً عَنْهُ إِلَى مَا سِوَاهُ».
· عدم جواز به معاصی
«حَقِّ الْفَقِیهِ مَنْ لَمْ یُرَخِّصِ النَّاسَ فِی مَعَاصِی اللَّهِ»، فقیه، کسی است که در معاصی خدا، به مردم جواز ندهد.
نگوید: ما چه کار داریم؟! مگر قرار است به زور مردم را به بهشت ببریم؟! باید گفت: قرار نیست کسی را به روز به بهشت ببریم، امّا شما نباید اجازه بدهید که مملکت به گناه کشیده شود، چون دشمن این را میخواهد.
امیرالمؤمنین میفرمایند: فقیه کسی است که اجازه ندهد مردم گناه کنند. بیان کردم در گناه فردی، اگر کسی رفت و خدای ناکرده در خانهاش شرب خمر کرد، حتّی در ماه مبارک هم بود، به کسی ربطی ندارد. امّا اگر آن خانه، در محلّه مشهور شد، دیگر فردی نیست؛ چون شهره شده که جوانها برای گناه به اینجا میآیند و این عامل میشود که نعوذبالله جوانان دیگر هم بروند. این مطلب دیگر فردی نیست و اجتماعی است. لا تجسسوا برای امر فردی است. امّا در بحث اجتماعی ابداً نباید کوتاه آمد.
مثلاً کسی که مریض است، روزه بر او حرام است. امّا همین مریض نمیتواند جلوی عموم در ماه مبارک رمضان روزه بخورد. بیان کردیم: حتّی اگر کسی هم دائم عطش دارد و باید مدام آب بخورد، باید پشتش را به مردم کند و رو به دیوار بایستد و بدین ترتیب اعلان کند که من رحمت ماه مبارک رمضان و روزهداران را رعایت میکنم و إلّا چنین کسی هم تعزیر میشود.
کسی هم هست که مریض نیست، امّا دلش نمیخواهد روزه بگیرد، این، به من و شما هیچ ربطی ندارد. شما مؤمن هستی، شما تحقیق کردی، شما دین را می شناسی، امّا او میگوید: من نمیخواهم روزه بگیرم، به شما ارتباط ندارد، امّا باید در خانه برود و هر کاری میخواهد انجام دهد، حتّی مشروب هم بخورد، کسی کاری ندارد. ولی وقتی علن در جامعه این کار را انجام بدهی، تعزیر دارد.
«حَقِّ الْفَقِیهِ مَنْ لَمْ یُرَخِّصِ النَّاسَ فِی مَعَاصِی اللَّهِ» یعنی همین که اجازه ندهی جامعه به گناه دچار شود. فردی برای خودش هست، هر طور خودش میخواهد انجام دهد. امّا در موارد اجتماعی نباید اجازه بدهی.
· ناامید نکردن مردم از رحمت خدا
دومین مطلب در مورد فقیه حقیقی این است: وَ لَمْ یُقَنِّطْهُمْ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ، از رحمت خدا نا امیدشان نکند. اینقدر سخت نگیرد که امید مردم ناامید شود. بلکه باید خیلی از مطالب را بخشید.
کما اینکه دیدید این نظام مقدّس هم خیلی از موارد را بخشید. همینطور هم باید باشد و فقیه باید ببخشد. حتّی در مورد این فتنه 88 که خیلی خطرناک بود، عفو رهبری را دیدید. من خواهشی که دارم جوانها مطالب و مستندات فتنه 88 را بروند بخوانند و فراموش نکنند. خود آن طرفیها اعتراف کردند که ما کمک کردیم و ... . بعضی هم گفتند: زود بود، زود دخالت کردیم و ... . خیلیها در آن قضایا دخیل بودند که رهایشان کردند. حتّی سرانشان هم که در حضر هستند، ظاهری است، و إلّا تمام کارهایشان را دارند انجام میدهند، استخرشان را هم میروند و خیلی از خبرها هست که روی منبر نمیشود بیان کرد. به هر حال اینطور نیست که حضر آنچنانی باشد و ... . این، رحمت است و اشکال ندارد. البته هر جا این رحمت زیاد شود هم خراب میکند.
مانند منافقین که ابتدا آمدند مردم بیگناه را به راحتی کشتند، مثلاً بقّالی را به جرم این که ریش دارد، کشتند. یک اعلان عمومی کردند و گفتند: هر کسی ریش داشت، یا در مغازهاش عکس امام (آنها به لفظ خمینی میگفتند) هست، او را بکشید. یک دوچرخهساز بیچاره را کشتند. آمار شهدای ترور را ببینید که قریب به هفده هزار نفر هستند. اغلب از سران نیستند، سرانشان، هفتاد و دو تن بود و دفتر نخستوزیری. موارد دیگری مانند شهید آیت هم بودند که شهادت ایشان قضیّه دیگری داشت و منافقین، ایشان را نکشتند. امّا منافقین اکثراً مردم عادی را کشتند.
بعد یک عدّه از منافقین گفتند: ما توبه کردیم و از توّابین هستیم، امّا باز که بیرون میآمدند دو مرتبه فرار میکردند و در عراق با صدام همکاری میکردند و با ... .
امّا علی ایّ حال میفرمایند: فقیه کسی است که مردم را از رحمت خدا نامید نکند.
· ایمنی ندادن از مکر خدا
در ادامه هم فرمودند: وَ لَمْ یُؤْمِنْهُمْ مِنْ مَکْرِ اللَّهِ، فقیه نباید به مردم از مکر و عذاب خدا اطمینان بدهد. فقیه باید بگوید: اگر هوشیار نباشید، «و مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین». فقیه نباید کاری کند که آنها فقط به رحمت خدا دل ببندند، بلکه باید در کنار بیان رحمت خدا، به آنها هشدار مکر خدا را هم بدهد. از آن طرف اجازه ندهد که جامعه به سمت گناه برود؛ چون «الناس علی دین ملوکهم».
· رها نکردن قرآن و رغبت نداشتن به غیر از آن
در ادامه میفرمایند: «وَ لَمْ یَدَعِ الْقُرْآنَ رَغْبَةً عَنْهُ إِلَى مَا سِوَاهُ»، فقیه کسی است که قرآن را باز نگذارد و سراغ مطالب دیگر برود. ما منشور به این خوبی به نام قرآن و فرمایشات معصومین داریم، به دنبال منشور 2030 و ... برویم.
بارها بیان کردم که فرمایشات حضرات معصومین مانند قرآن، هیچ موقع کهنه نمیشود و به درد همهی ازمنه میخورد. لذا کأنّ این روایت برای همین زمان ماست. حضرت میفرمایند: فقیه آن کسی که قرآن را نگذارد و سراغ چیزهای دیگری برود.
آیا ما باید فرمایشات خدا و ائمّه را کنار بگذاریم و برویم ببینیم سازمان ملل چه میگوید؟! «وَ لَمْ یَدَعِ الْقُرْآنَ رَغْبَةً عَنْهُ إِلَى مَا سِوَاهُ»، یعنی کسی که وقتی قرآن هست، به چیزی غیر از آن رغبت کند، فقیه نیست.
لذا میفرمایند: فقیه کسی است که:
1. اجازه ندهد جامعه به سمت گناه برود
2. مردم را از رحمت خدا ناامید نکند
3. کاری هم نکند که مردم مکر خدا را یادشان برود
4. قرآن را رها نکند و سراغی چیزی غیر از آن برود
پس نباید طوری هم برخورد کرد که مردم خود را از عذاب و مکر خدا در امان بدانند. مثلاً مدام بگویند: جوان هستند دیگر، تفریح میکنند، حالا چه اشکالی دارد؟! کسی با تفریح و جوانی کردن مخالف نیست، امّا تا کجا میخواهید پیش برود؟! در خیابانها بزنند و برقصند و بگویند: جوان هستند دیگر، چه اشکال دارد؟! روسریهایشان را هم بردارند، باز بگویند: جوان هستند دیگر، چه اشکال دارد؟! ما بدانیم حدّ یقف این کجاست؟! تا کجا اشکال ندارد؟!
در زمان طاغوت تئاتری در شیراز درست کردند که شهید دستغیب ناله زد، عمامهاش را برداشت و گفت: من کفن میپوشم. این مطلب از همین جوان است، اشکال ندارد، شروع شد و بدان جا رسیدند که فحشا و فسق و فجور را به صورت تئاتر زنده بازی کردند و برهنه شدند و در آغوش هم رفتند. حالا باز هم بگوییم: جوان هستند، اشکال ندارد؟! به هر حال باید یک جایی حدّ یقف داشته باشد. مدام نمیشود یک قدم یک قدم عقب رفت. مدام که نمیشود عقبنشینی کرد. هر چیزی اندازهای دارد. حساب و کتاب دارد.
لذا میفرمایند: فقیه کسی است که از فرامین قرآن دست برندارد. به خدا قسم قرآن برای ما رفاه و آرامش را میخواهد، آن هم آرامشی که یک دختر هم به تنهایی بتواند برود و بیاید، امّا گناه نباشد. اسلام با تفریح، ورزش و ... مخالف نیست. ما با فحشا مخالفیم و معتقدیم باید با اشاعه آن مقابله کرد. نیروی انتظامی باید در این موارد با قدرت عمل کند. البته مطالبی درست کردند که مردم برای اختلاسهایی که در شرکتها شده، راهپیمایی میکنند، نیروی انتظامی باید هشیار باشد که در آن موارد، وارد نشود که یک عدّه سوء استفاده کنند. امّا معالأسف به خاطر این مطالب، گاهی در مواردی هم که فسق و فجور علن صورت میگیرد، نیروی انتظامی دخالت نمیکند، مثلاً در شهرک غرب، به مناسبت انتخابات و ...، علن مشروب میخورند و مست میکنند و نیروی انتظامی کنار ایستاده و دخالت نمیکند. پس این دین کجا رفت؟! اینطور که نمیشود.
پس باید مواظب بود؛ چون خدای ناگرده دچار مکر و عذاب خدا میشویم. لذا باید مراقب باشیم از قران به سمت دیگری رو نکنیم، «وَ لَمْ یَدَعِ الْقُرْآنَ رَغْبَةً عَنْهُ إِلَى مَا سِوَاهُ». چنین کسی که این مطالب را رعایت کند، فقیه است. خدا شاهد است ما غرض فردی با کسی نداریم، امّا نمیدانیم چرا یک عدّه به راحتی در مقابل احکام الهی میایستند و میگویند: شما میخواهید مردم را زوری زوری به بهشت ببرید! در حالی که ما اجباری نداریم، هر کسی میخواهد جهنّم برود، بفرما، برود! امّا در حکومت دینی نباید اجازهی این مطالب داده شود؛ چون حکومت دینی واقعاً میخواهد آرامش ایجاد کند. چون واقعاً یکی از خصوصیّات جامعهای که به فسق و فجور کشیده شد، این است که ناامنی روحی و اجتماعی به وجود میآورد. چون کسی که مست کرده، متوجّه نیست، میآید، میرود، شاید یک تیزی هم دستش بگیرد و به کسی بزند، یا نعوذبالله به کسی هم تجاوز کند و ... . چون عقل پریده و دست خودش نیست. پس این مطالب، فردی نیست، ناامنی به وجود میآورد. اگر کسی در خانهاش هر کاری کند، کاری نداریم، امّا وقتی به اجتماع کشیده میشود، نمیتوان بیتفاوت بود.
یکی از اشکالات ما هم این است که اطلاعات دینی ما کم است، بعد آنها هم میآیند با دو حرف به ظاهر قشنگ و اتو کشیده، ما را فریب میدهند و با به وجود آوردن امثال داعش ملعون، دین را هم خشن جلوه میدهند.
بیان کردم: اسلام از سلم و دوستی است. چرا در اسلام، عقد اخوّت میخواندند؟! چون وقتی کسی رفت مجاهدت کرد، زن و بچّهاش را به برادر دینی خود بسپارد و او، اینقدر مرد باشد و در مطالب دینی رشد کرده باشد که وقتی زن و بچّهی برادر دینیاش تحتالحمایه او هستند، در امنیّت باشند. زن و دختر نترسند که یک موقعی اتّفاقی بیافتد و ... . پس مراقب باشیم که اگر غیر از این باشد، عذاب میآید. خدا ظالم نیست و عذاب از اعمال ماست.
خدایا، ما اشتباه کردیم، همه ما خطاهایی داریم، قلم عفو بر اعمال ما بکش و ما را به حال خودمان وامگذار.