بسمه تعالی
گزیده سخنرانی حضرت آیتالله قرهی(مدّ ظلّه العالی)
در شب ولادت حضرت ثامن الحجج(علیه آلاف التّحیة و الثّناء)
15/06/93
نشستن در مجالس احیای امر حضرات معصومین و حیات جاودانه قلب!
قال مولانا علی بن موسی الرضا(علیه الصّلوة و السّلام): «مَن جَلسَ مَجلسا یُحیا فیهِ أمرُنا لَم یَمُتْ قلبُهُ یَومَ تَموتُ القلوبُ»[1]، چقدر عالی، زیبا و بشارت دهنده!
احیای کلام و امر آن حضرات، خصوصیّت بسیار عالی مراسمی است که برای حضرات معصومین برگزار می شود. احیای امر آنها هم احیای قلب انسان است.
حیات جسم به تغذیه و نفس کشیدن است، امّا حیات قلب و روح، به ذکر پروردگار عالم است، ولی یاد پروردگار عالم میسور نمیشود الّا به یاد حضرات معصومین. چون پروردگار عالم، حلقه بین اتصال عبد و خودش را، وجود مقدس حضرات معصومین و بعد هادیان الهی قرار داده است.
لذا حیات قلب، با حیات جسم فرق میکند. جسم از نطفه شکل میگیرد و بعد از خروج از رحم و گذراندن دوران کودکی به نوجوانی و جوانی و بعد هم میانسالی و کهنسالی و کبر سن رسیده و دیگر تمام میشود. یعنی جسم، رشد و سقوطی دارد که هر دو، تدریجی است. اگر کسی در نوجوانی و جوانی نمیرد، بالاخره حیاتش، اندازه ای دارد. بعد هم قاعده کلّی این است که این جسم درون قبر از بین میرود (البته اولیاء خدا را کنار میگذاریم).
امّا خصوصیّت قلب و روح، برعکس است. در مورد قلب، هر چه میگذرد، حیاتش بیشتر میشود و مطالبش، صعودی است. لذا حیات و شادابی روح، روز به روز بیشتر میشود و نه تنها برای آن مرگی نیست و بعد از این صعود، افولی نیست؛ بلکه این صعود تا قرب الی الله هست. امّـــــــــــا به شرط این که حیاتش از طریق عصمت باشد.
لذا یکی از خصوصیّات این مجالس اهلبیت، مانند امشب که شب میلاد حضرت ثامن الحجج(علیه آلاف التّحیة و الثّناء) است، این است که حیات ما را تا قیامت تضمین میکند.
لذا خود حضرت میفرمایند: «مَن جَلسَ مَجلسا یُحیا فیهِ أمرُنا» هر کسی در مجلسی بنشیند که در آنجا، امر ما را زنده میکنند، «لَم یَمُتْ قلبُهُ یَومَ تَموتُ القلوبُ».
قلب، مرکز تفکّر و حرم الهی است که اگر بمیرد، جسم یک مرده متحرّک است. امّا اگر زنده شود، هم دنیا را درک میکند و هم آخرت را. یعنی هم دنیای او دنیای نیک است و هم آخرتش، «ربّنا آتنا فی الدّنیا حسنة و فی الاخرة حسنة».
اولیاء خدا خلاف آنچه به ظاهر تبیین میشود، لذّتی را از دنیا می برند که هیچ احدی نمی برد. چون آنها می دانند دنیا، مزرعه آخرت است. لذا وقتی با مشکلات روبه رو میشوند، آرامش دارند و با قلب آرام و مطمئن برخورد میکنند، «الا بذکر الله تطمئن القلوب».
لذا اگر در مجلس اهلبیت بنشینیم، قلبمان تا روز قیامت نمی میرد. کسی که در دنیا در مجالسی نشسته باشد که امر حضرات احیا میشود، در روز قیامتی که روز حسرت و اضطراب است، قلبش زنده است. یعنی حیات قلبش از این دنیا آغاز می شود و تا عالم برزخ و بعد هم تا قیامت ادامه خواهد داشت. حیات این دنیا، حیات جاودانه خواهد بود. مثل شهید که در موردش آمده: «لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون».
علّت زنده ماندن جسم خاکی اولیاء خدا درون قبر هم همین حیات قلبشان است. یعنی چون قلبشان حیات پیدا کرده، جسمشان هم حیات دارد. اثر وضعی حیات قلب، حیات جسم است. وقتی به صورت ظاهر می میرد، «إنّک میّت و إنّکم میّتون»، به خاطر حیات قلب، فقط فراق بین روح و جسم اتّفاق میافتد و مرگ نیست. لذا جسم همانگونه میماند.
بهترین عمل بعد از انجام واجبات و ترک محرّمات
حالا این احیاء چیست؟
حضرت ثامنالحجج(علیه آلاف التّحیة و الثّناء) در روایت دیگری میفرمایند: «لا تَدعُوا العَمـلَ الصّالِـحَ وَ الاِجتهادَ فِى العِبادَةِ اتِّکالاً عَلى حُبِّ آلِ مُحَمدٍ (ص) وَ لا تَدعُوا حُبَّ آلِ مُحَمـدٍ (ص) لامرِهـم اِتِّکـالاً عَلـى العِبـادَةِ فَـاِنَّـهُ لایَقـبَلُ اَحـدَهُـمـا دونَ الآخَر»[2].
مبادا اعمال نیک را فقط و فقط به اتّکای به این که حبّ محمّد و آل محمّد(ص) را دارید، رها کنید و یا نکند به خاطر عبادت، حبّ محمّد و آل محمّد(ص) را ترک کنید که هیچیک بدون دیگری پذیرفته نیست.
کسی فکر نکند که چون خودش اهل عمل صالح است، دیگر نیازی به حبّ ندارد. حتّی اگر آن عمل، مشکل گشایی از مردم باشد که بسیار به آن سفارش شده است و روایتی هم از حضرت ثامن الحجج داریم که می فرمایند: «مَن فَرَّجَ عن مُؤمِنٍ فَرَّجَ اللّه ُ عن قَلبِهِ یَومَ القِیامَةِ»[3].
اولیاء خدا از جمله آیت الله بهجت و آیت الله بهاءالدینی تأکید بسیاری داشتند که بعد از انجام واجبات و ترک محرمات، هیچ عملی بهتر از رسیدن به خلق خدا نیست. لذا حضرت میفرمایند: هر کس از مؤمنی مشکل گشایی کند، پروردگار عالم آن گرهی را که در قلبش هست، در روز قیامت می گشاید.
مرحوم رجبعلی خیاط از گناه دوری کرد و عنایت اوّلیّه که همیشه بابت دوری از گناه است به ایشان مرحمت شد . امّا بعد از آن، دیگر به جایی رسید که خودش هم فهمید که اگر از اینجا به بعد هم دارد به او عنایت می شود، به خاطر دوری از گناه نیست، بلکه بخاطر مشکل گشایی از مردم است. لذا ایشان نه تنها مانند بعضی که در مغازه خود می نویسند: نسیه ممنوع، عمل نکرد، بلکه نوشت: «قرض هم داده می شود»! یکی از اولیاء خدا هم فرمودند: فلانی، عمده رشدش برای این بود که دست خلق را می گرفت.
گروه خوردن حبّ و عمل صالح!
لذا عمل صالح و حبّ محمّد و آلش به هم گره خوردهاند و حبّ بدون عمل و عمل بدون حبّ به درد نمیخورد. اینها لازم و ملزوم یکدیگرند. این طور است که قلب احیا می شود.
علّت مجلس گرفتن برای اهل بیت هم همین احیای امر حضرات است. احیای امری که قلب را احیا می کند و اگر قلب احیا شد، جسم بعد از آن افتراقی که با روح پیدا می کند، باز هم به حیاتش ادامه خواهد داد و نمی پوسد!
لذا دقّت کنید که بحث وعظ و احیای امر حضرات خیلی مهم است. مبادا طوری شود که حتّی در مراسم ختم هم - که یک عدّه در آن شرکت می کنند که شاید در حالت عادی اصلاً به مسجد نیایند – وعظ تعطیل شود و فقط مداحی مختصری انجام شود. اگر کسی شعور پیدا کند، به خودی خود شور هم پیدا می کند. بعضی از اولیاء خدا از بس قلبشان با معرفت است، تا سلامی به حضرات می دهند، شروع به گریه می کنند.
پس عزیزان! با نشستن در این مجالس آنقدر ثواب برایمان نوشته می شود که عجیب است. حالا نمی فهمیم. وقتی رفتیم، می فهمیم که چه مفت از دست دادیم. الآن مثلمان مانند ماهی در آب است که قدر آب را نمی داند.
خدایا! قلوب ما را به امر حضرات معصومین احیا بگردان.
[1] الأمالی للصدوق : ١٣١/١١٩.
[2] بحارالانوار، ج78، ص348