|
پایگاه اطلاع رسانی یاوران امام مهدی
(عج)
www.emammahdy.com
یکشنبه 9 دی 1403
کد اساسی اخلاق 57/کلید واژه انسان شدن
کلید انسان شدن، بندگی است و اگر عبد بشوی، انسان میشوی
پروردگار عالم اگر به کسی، دین داد و او را دیندار کرد، در حقیقت او را به یک خیر با عظمت رسانده است! آنقدر این مطلب مهم است که بیان کردند: پروردگار عالم به هر کس که بخواهد خیر بدهد، سینهاش را نسبت به اسلام و دین فراخ میگرداند. مباحثی را راجع به خیر داشتیم و عرض کردیم: خیر و نیکی این نیست که تصوّر کنیم دنیا باید به رویمان باز شود و مُلک، وسیله نقلیّه و شغل آن چنانی داشته باشیم؛ بلکه حسب روایات شریفه اکثر مواردی که تبیین به خیر میگردد، نکاتی است که انسان را به اوج انسانیّت و آن مقام خلافت اللّهی میرساند و روح تقوا و روح دین در او زنده میشود تا جایی که بنده خدا عبد میگردد و اگر اینطور شد؛ یعنی در حقیقت او به خیر رسیده است. وجود مقدّس خاتم الأنبیاء، حضرت محمّد مصطفی(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) در روایتی بسیار زیبا بیان میفرمایند: «أَنَّ اللَّهَ إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ خَیْراً شَرَحَ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ»[1]. در ابتدا، مجدّداً به آن کد مهمّی که در این جلسات عرض کردم، اشاره میکنم و آن این که همه حضرات معصصومین(علیهم صلوات المصلّین) وقتی میخواهند بگویند خدا به چه کسی خیر میدهد، اینگونه بیان میکنند: «إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ خَیْراً»؛ یعنی همه عبد را تبیین فرمودند؛ لذا این بنده بودن، رمز و کلید است. پس کلید انسان شدن، بندگی است و اگر عبد بشوی، انسان میشوی. اگر خاطر شریفتان باشد، عرض کردم یک روایت داریم که مولی الموالی(علیه الصّلوة و السّلام) فرمودند[2]: مردم، سه گروه هستند: یک عدّه به ترس از جهنّم عبادت میکنند که اینان مانند غلامانند. یک عدّه هم به طمع جنّت عبادت میکنند که اینها تجّارند. امّا یک عدّه دیگر احرارند. عرض کردیم منظور حضرت از احرار این است که از دنیا حرّند و برای خدا عبدند. مثل حرّ که ابیعبدالله(علیه الصّلوة و السّلام) در روز عاشورا به او فرمودند: مادرت، به حقّ، اسمت را حرّ گذاشت. منظور حضرت این است که او از دنیا آزاد بود. نه این که بگوییم چون حضرت فرمودند: «فَتِلْکَ عِبَادَةُ الْأَحْرَار»؛ پس انسان نباید بنده باشد، بلکه منظور از عبادت آزادگان، آزادی از دنیا هستند و إلّا آنها عبدالله و بنده خدا هستند. لذا این بندگی خدا، کلید واژه و کد اساسی است. عزیزم! اگر عبد شدیم، همه چیز مرحمت میشود امّا تا عبد نشویم، اصلاً نمیفهمیم چه خبر است. در این زمینه یک روایتی داریم که به فضل الهی عرض خواهم کرد، مفهوم آن، این است: آنجا که دیگرخدا نخواهد کسی عبد باشد، ولو موعظه انبیاء و بهترین مطالب هم بیان شود، وقتی بیان میشود، گوش میدهد امّا حقیقتاً سمیع نیست و شنوای حقیقی نیست.
|
|
|