|
پایگاه اطلاع رسانی یاوران امام مهدی
(عج)
www.emammahdy.com
یکشنبه 9 دی 1403
کد اساسی اخلاق 104/فقط عبادت کن، اینجا تفکّر ممنوع!
پروردگارعالم که از ما میخواهد تفکّر کنیم ولی یک جاهایی میگوید تفکّر نکن، فقط اطاعت کن که خواب از چشمت بپرد و از خواب غفلت بیرون بیایی، انسان نباید در خواب باشد.
پروردگارعالم همانطور که ملائکه را امتحان کرد و همانطور که شیطان ملعون را به وسیله ما امتحان کرد، ما را هم به وسیله چیزهای دیگر امتحان میکند. به خصوص که ما مدّعی هم هستیم. شیطان هم همین حالت را داشت، جنّ و انس برتر هستند، اجنّه از ملائکه برترند، «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُون»[1] اوّل ما انسانهاییم بعد اجنّهاند. شیطان هم به ظاهر کمی قدرت تفکّر داشت، فکر کرد، گفت: برای چه به این سجده کنم؟
ما هم اینطوریم، برای خودمان فکر میکنیم. اولاً این تفکّر را چه کسی به ما داده است؟ خدا میگوید: عبادت کن، اینجا تفکّر ممنوع! پروردگارعالم که از ما میخواهد تفکّر کنیم ولی یک جاهایی میگوید تفکّر نکن، فقط اطاعت کن که خواب از چشمت بپرد و از خواب غفلت بیرون بیایی، انسان نباید در خواب باشد.
حالا کسی بیاید بگوید: چرا دور سنگ میگردید؟! این کسانی که عالم و بزرگوارند برای چه میروند؟ چه لزومی دارد برویم حجرالاسود را استلام کنیم، ببوسیم و ببوئیم؟! آن کسی هم که دارد میرود مجبور است. تازه میگویند: اگر شانهات کمی از چپ بگردد باطل است! این کارها را رها کنید، اصل این قضیه هم معلوم نیست درست باشد!
این فرد اظهار و ادّعا میکند که من قدرت تفکّر دارم و میتوانم فرق بین حق و باطل را بفهمم، این دور بیت گشتن کار عبثی است، منتها روی اظهار کردن این را ندارد و اگر زمانی بتواند، میگوید.
امام صادق(صلوات اللّه و سلامه علیه) میفرمایند: اتّفاقاً خدا امتحان ما انسانها را اینگونه قرار داد که ببیند چه کسی واقعاً فرمانبردار است و سرتعظیم فرود میآورد. در اوج به ظاهر تفکّر و تعقّل، در اوج دانستن علم و آگاهی و پیشرفت و تکنولوژی و ...، ببیند وقتی به او بگوید: سر به سجده بگذار، عمل میکند یا نه؟! من به تو میگویم: دور این بگرد، چشم. همانطور که به ملائکه گفت: به آدم سجده کنید و به شما ربطی ندارد که آدم تازه وارد است یا نیست، ملائکه هم گفتند: چشم، چون یکبار امتحان شده بودند، امّا ابلیس خواست هر چیزی را با تفکّر و عقل و برهان و دلیل بپذیرد.
کدام برهانی بالاتر از این که وقتی پروردگارعالم من و شمایی را که هیچ بودیم و اسپرمی بودیم که اصلاً دیده نمیشدیم، خلق کرد، کجا قدرت تفکّر و تعقّل داشتیم؟ وقتی به دنیا آمدیم فقط بلد بودیم گریه کنیم، پستان دهان ما بگذارند و ما بخوریم، از آن طرف هم قدرت کنترل خودمان را نداشتیم و خودمان را خراب میکردیم. من و تویی که از اوّل این گونه بودیم و بعد آرام آرام رشد کردیم و بزرگ شدیم و دو کلمه خواندیم، حالا ادّعا میکنیم که مثلاً ما میدانیم که دور بیت گشتن چیست. اینجاست که پروردگارعالم به زبان بیزبانی به ما میگوید: خفه شو، کارت را انجام بده، به تو چه ربطی دارد که ادّعای عقل میکنی، عقل آن است که مطیع خدا باشی، نه این که بگویی من نمیدانم دلیل این چیست. خدا علیم و حکیم است، خیلی از مطالب در قضیه دور بیت گشتن و حج هست که من و تو به آنها نرسیدیم.
آیا من و شما از اوّل میدانستیم که پروردگارعالم برای زمین قوّه جاذبه قرار داده است؟ آیا میدانستیم که کره زمین هم مثل کرات دیگر در آسمان معلّق بود؟ چه میدانستیم، فقط میدانستیم این زمین است و آن آسمان است و همیشه این را در مقابل آن قرار میدادیم، در حالی که یادمان رفته بود ما خودمان هم در آسمانیم، خودمان هم در این طومار هستیم. حال ادّعا میکنیم که چنین است.
حضرت میفرمایند: کوردل این گونه است«وَ صَارَ الشَّیْطَانُ وَلِیَّهُ یُورِدُهُ مَنَاهِلَ الْهَلَکَةِ ثُمَّ لَا یُصْدِرُهُ».
حج عارفان – 19/6/92
|
|
|