حضرت میفرمایند: دیگر آن موقع که من ظهور کردم، توبه فایدهای ندارد، بازگشت دیگر معنایی ندارد. لذا اگر میخواهیم جدّی یار و ناصر آقا باشیم، کد را خود حضرت حجّت(صلوات اللّه علیه و عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف) فرمودند. آن امری که محبّ باید انجام دهد اجتناب از گناه است و به فرموده خود حضرت: «مِن کِراهَتِنا» نه گناه، هر چیزی که من بدم بیاید و خوشایند من نیست، آن را انجام ندهد.
معمولاً انسان، دنبال این میگردد که محبوب من از چه چیزی خوشش میآید؟ از هر چه بدش بیاید، آن را گناه میداند. هر چه محبوب دل بدش بیاید، گناه میشود. همین است که عرض کردم اولیاء الهی میگویند: گناه، کبیره و صغیره ندارد. خود مولا کد را داده است: از هر چه ما کراهت داریم، باید دور شوید تا اسمتان در طومار نوشته شود و بتوانید جزء سربازان باشید. چون موقع ظهور دیگر دیر است و توبه و پشیمانی از گناه دیگر فایدهای هم ندارد، تازه برعکس انسان کیفر میبیند. «و لا اُنجیهِ بِالٛعِقابِنا» نجات دهندهای از عقاب ما نیست. مولا میگوید: تو که یک عمر میگفتی من سرباز آقا هستم، تو و گناه؟! نمیدانستی ما از آنچه کراهت دارد، بدمان میآید؟
آن کنز خفی الهی، آیتالله مولوی قندهاری به نقل از آیتالله آسیّد ابوالحسن اصفهانی(اعلی اللّه مقامهما الشّریف)، آن مرجع عظیمالشّأن و یکّه تاز که از وجود مقدّس آقا توقیع دارند، نکته جالبی را میفرمودند. ایشان میفرمودند: من حداقل مکروهات را برای اهل علم حرام میپندارم.
به ایشان میگفتند: آقا جان! مکروه اسم آن رویش است، مکروه، حرام هم حرام است. چطور میفرمایید: مکروه، حرام است؟ فرمودند: برای اینکه مکروه باعث میشود ما از سربازی آقا خط بخوریم؛ چون خود مولا فرمودند: «کراهتنا». بعد فرمودند: نمیتوانم، جرأت ندارم، مردم به عسر و حرج میافتند و الّا برای همه فتوا میدادم مکروه حرام است.
بعد حضرت فرمودند: «واللّه یُلهِمُکُم الرُّشد بِرَحمَته» خداوند رشد و هدایت مطلوب را به شما الهام فرمود. یعنی بفهمید چه خبر است؟ بفهمید این گناه است که شما را از من دور کرده است. کارهایی را که دوست ندارم انجام ندهید، آنها شما را از من دور کرده است. «وَ یُلطِفُ لَکُم بِتَوفیق الرَّحمَةِ» و پروردگار عالم به لطف خودش، شما را به بهرهوری از رحمتهایش توفیق بخشیده است.
حضرت شیخناالاعظم، مفید عزیز(روحی له الفدا و سلام اللّه علیه) فرمودند: منظور از بهرهوری از رحمتهای مولا، وجود مقدّس خودشان است؛ یعنی خدا لطف کند بفهمید و با دوری از گناه و هدایت مطلوبی که خدا به شما الهام میکند، بتوانید از من بهره برداری کنید.
حیف است حجّت خدا روی زمین باشد، انسان نتواند از او بهره وری کند. اولیاء الهی، چرا حجّتهای ما هستند؟ چون آن حضرات متّصل به حجتالله هستند. خود مولا فرمودند: اینها حجّت بر شما هستند «و أَنَا حُجَّه اللّه» این فرمایش خود مولاست. که در باب حجّت شناسی عرض کردیم.
عزیزان! اگر می خواهیم جدّی سرباز آقا باشیم، از همین الان تصمیم بگیریم آنچه که دل مولا را میلرزاند و نگرانش میکند، انجام ندهیم و آنچه مولا را خوشحال میکند انجام دهیم.
مثلاً دیدید، وقتی کسی ازدواج میکند، از قبل غذایی را دوست نداشت امّا حالا که خانم درست میکند، آن را میخورد یا قبل عطری را دوست داشت امّا حالا خانم میگوید: این عطر را دوست ندارم، ترکش میکند، با اینکه آن عطر محبوبش بوده است. ما بیبینیم مولایمان چه میخواهد، همان را انجام دهیم. چه چیزی دل مولایمان را میرنجاند و وجود نازنینش را ناراحت میکند، انجام ندهیم.
حضرت شیخنا الاعظم، مفید عزیز(روحی له الفدا و سلام ﷲ علیه) به سیّد مرتضی فرمودند: اینکه انسان از مولا دور میشود به دلیل این است که مولا را میرنجاند، دلیل این است که هفتهای دو بار پرونده به دست مولا میرسد، ملک پروندهها را دانه دانه میدهد آقا نگاه کند، به سرعت نور میماند. مولا پروندههای محبّین و شیعیان را میبیند، انتظار ندارد، گاه حضرت برای اینکه آن ملک، پرونده محبّین را نبیند، آن را از چشم او دور نگه میدارد، ولی آرام گریه میکند که تو چرا؟ این دل آقا را میرنجاند.
پس اگر گناه کردیم بدانیم از طومار، حذف میشویم. بدانیم سربازی را الان میگیرند نه زمان ظهور. هشدار بزرگ، بیدار شویم. اگر میخواهیم جزء سربازان آقا باشیم، باید از کبیره و صغیره فرار کنیم، همانطور که اولیاء فرار میکردند.