|
پایگاه اطلاع رسانی یاوران امام مهدی
(عج)
www.emammahdy.com
یکشنبه 9 دی 1403
کد اساسی اخلاق 164/عبادتی توأم با اخلاق
کدام عبادت شیطان را آزار می دهد؟
. گروهی از بنی هاشم در مجلس باشکوهی کنار وجود مقدس حضرت صادق القول و الفعل امام جعفر صادق صلوات الله و سلامه علیه نشسته بودند ،
هشام بن حکم در حالی که جوان بود شاید 16 یا 17 سال بلکه نوجوان وارد شد. همین که وارد شد وجود مقدس آقا در مقابل این نوجوان تمام قد به احترام بلند شدند. برای بعضی از بزرگان بنی هاشم فعل آقا خیلی خوشایند نبود اینکه قطب عالم امکان آن زمان، حضرت صادق القول و الفعل کاشف الحقایق تمام قد جلوی یک نوجوان بلند شود.حضرت او را صدا زد لبهای او را بوسید و بعد در کنار دست خود نشاند. نگاه ها خیلی نگاه های متعجبی بود وقتی بزرگ های قوم ،آن هم بنی هاشم هستندآن وقت این چه عملی است که این نوجوان بیاید آقا تمام قد به احترام بلند شود بعد او را در آغوش بگیرد و لبان او را ببوسد کنار خود بنشاند. حضرت دید اینها متوجه نیستند . لذا نکته ای که حضرت می خواست با این عمل نشان دهد این بود که شما جاهل هستید گر چه بنی هاشم هستید و منتسب به ما ، اما مع الاسف عالم نیستید .حضرت دید اینها خیلی مغرورند خیلی به خودشان غره می روند ،ما بنی هاشمیم ما کِبَر بنی هاشمیم ، آن وقت یک کسی که از ما نیست غریبه است نوجوان است حضرت این گونه به او احترام می گذارند. (ببینید حضرت چه فرمود و این برای ما درس است که مواظب باشیم . اگر من طلبه احساس کردم که با آمدن در این لباس دیگر از همه برترم خاک بر سر من. گاهی متأسفانه ما می گوییم خوب تر هستیم، اصلاً از کجا معلوم خوب هستیم که بگوییم خوب تر، هر کسی به قول قرآن کریم و مجید الهی به نفس خودش واقف است اگر کسی به من و شما عناوینی بدهد مطالبی بدهد آقا شما چنینی شما چنانی شما که دیگر بله ،دست ما را هم آن طرف بگیر چنین و چنان . هی برای انسان غرور و تکبر به تعبیر عامیانه هندوانه هایی که زیر بغل انسان بگذارند اما خودمان که خودمان را می شناسیم.کیست که واقعاً به نفس خودش آگاه نباشد؟ کیست علی نفسه بصیره نباشد؟ به خودمان دروغ نگوییم. اینکه می گویند در دل شب قیام کنید یکی از علل دل شب قیام کردن این است که دیگر مردم خواب هستند دیگر انسان در اجتماع نیست دیگر در تنهایی خودش است.آنجاست که انسان به خودش می گوید من کیستم؟) وقتی این موضوع برای بنی هاشم گران تمام شد. امام رو کرد به آنها فرمود مگر شما نمی دانید این جوان چنان در بحث، عمرو بن عبید را که از اساتید بزرگ فن کلام بود ، شرمنده کرد که عمرو گفت مادامی که این جوان در جلسه درس است من صحبتی نمی کنم (خیلی هم مفصل است من نمی خواهم اینکه در آن مناظره چه شد و چه مطالبی رد و بدل شد را بیان کنم بحث من چیز دیگری است)جالب است حضرت از علم غیب هم بیان می کنند چون هشام تازه از آن مجلس آمده بود، بعد حضرت یک نکته ای را فرمود : تمام این مطالب بخاطر این است که او هم اهل علم است و هم خلق و خوی او خلق و خوی الهی است. یعنی در حقیقت تفسیر همین روایت شریف پیامبر اکرم که عرض کردیم« فقیه واحد اشد علی الشیطان من الف عابد» خیلی برای شیطان سخت می شود و گران تمام می شود .هزار سال عابد باشد شیطان کاری ندارد، عبادتی که بناست ضرر بزند، عبادتی که بناست جامعه را تغییر و تحول اساسی ندهد این عبادت عبادت نمی شود و بدرد نمی خورد. اما عبادتی که توأم با اخلاق باشد توأم با علم حقیقی باشد این عبادت شیطان را می رنجاند اذیت می کند. آن وقت این عبادت بدرد می خورد .
|
|
|