|
پایگاه اطلاع رسانی یاوران امام مهدی
(عج)
www.emammahdy.com
یکشنبه 9 دی 1403
کد اساسی اخلاق 173/نفوذ شیطان در عمل
کیست در عالم مثل تو کهاینقدر اشتیاق به عمل خیر داشته باشد؟
برای همین است که وجود مقدّس مولیالموالی، امیرالمؤمنین، اسداللهالغالب، علیبنأبیطالب(صلوات اللّه و سلامه علیه) مجدّداً بیان میفرمایند: «تَصْفِیَةُ الْعَمَلِ أَشَدُّ مِنَ الْعَمَلِ تَخْلِیصُ النِّیَّةِ عَنِ الْفَسَادِ أَشَدُّ عَلَى الْعَامِلِینَ مِنْ طُولِ الْجِهَادِ»[1] تفصیه و خالص کردن عمل، سختتر از خود عمل است.
نفس امّاره، وسوسهگران و شیطان ملعون میآیند؛ وقتی مأیوس شدند، دیدند که نمیشود او را منحرف کرد، او اهل عبادت شده است و عمل او عمل خوبی است، هر چه تلاش و کوشش میکنند، او گناه نمیکند و دست از عمل خوب برنمیدارد، راه را در این میبینند که نفوذ در عمل کنند و به این مطلب امید میبندند.
لذا یک مطلب این است که میگوید: کیست در عالم مثل تو که اینقدر اشتیاق به عمل خیر داشته باشد؟ نفوذ در عمل! - عزیزم! این مطلب کد است، به آن توّجه کن! -
آیتالله آمیرزا جواد آقا ملکی تبریزی(اعلی اللّه مقامه الشّریف)، آن مرد عظیمالشّأن و الهی فرمودند: اگر از عملت زیاد خوشت آمد، بدان این مطلب از شیطان است ولو به اینکه به کسی نگویی، امّا خودت از عملت خوشت آمده باشد!
یک موقع انسان میگوید: الحمدلله، خدا را شاکرم، او لطف کرد. امّا یک موقعی از عملش خیلی خوشش میآید. ایشان میفرمایند: آن موقعی که از عملت زیاد خوشت آمد، بدان این وسوسه شیطان و نفوذ او در عمل تو است. او میخواهد تو را منحرف کند و بگوید: چه کسی بهتر از تو؟! آنوقت است که عُجب، انسان را میگیرد و به عملش مغرور میشود.
اینکه اولیاء الهی هر لحظه احساس میکنند دستشان خالی است، برای همین است. فکر نکنید آنها تعارف میکنند، خیر، جدّی جدّی هیچ عمل خیری را نمیبینند و برای همین دستشان را خالی میبینند.
شاید یک معنی این که پروردگار عالم هم پروندهشان را خالی میگذارد، همین است؛ چون وقتی خودش جدّی گفت: من چیزی ندارم، دستم خالی است. پروردگار عالم هم به این بندهاش لطف و محبّت میکند و پرونده خالی را پر میکند. امّا اگر ولو به لحظهای احساس کرد که من یک عمل خوبی دارم، پروردگار عالم هم آن عمل را ثبت میکند.
خدا کند انسان احساس کند پروندهاش تهی است، آنوقت است که وقتی مابین یدالله قرار میگیرد، پروردگار عالم پرونده او را پر میکند «مَلَأَهَا».
آمیرزا جواد آقای ملکی تبریزی(اعلی اللّه مقامه الشّریف)، آن عارف عظیمالشّأن میفرمایند: اگر ولو به لحظهای احساس کردی که از عملت خوشت میآید، بدان آن لحظه، لحظهای است که شیطان آمده است؛ چون دید نمیتواند تو را از عمل خیر بازدارد و به عمل شرّ وادار کند، در آن عمل خیر نفوذ پیدا کرد و گفت: عجب عمل خیری داری! که تو خوشت بیاید.
لذا یکی از نالهها و گریههای اولیاء الهی در دل شب این است: خدا! ولو به لحظهای من از هیچ عمل خودم خشنود نگردم. تا جایی میرسند که دیگر عملی نمیبینند که بگویند خدا من از عمل خودم خشنود نگردم.
آن مرد عظیمالشّأن و الهی، آیتاللهالعظمی آخوند خراسانی(اعلی اللّه مقامه الشّریف)، صاحب کفایه، در آن لحظات آخر عمرشان وقتی متوجّه شدند دارند میروند، گریه کرند. پرسیدند: آقاجان! چرا گریه میکنید؟ فرمودند: خالی بودن پروندهام را میبینم، امّا امید به لطف و کرم پروردگار عالم دارم.
آنها میبینند خالی است. خدا کند انسان به آنجا برسد که دیگر هیچ نبیند. برای همین دائم عمل را برای خدا خالص میکند. وقتی عمل تصفیه شد - که فرمودند: «تَصْفِیَةُ الْعَمَلِ أَشَدُّ مِنَ الْعَمَلِ» - میرسد به جایی که دیگر از عمل هیچ نمیبیند. برای همین همیشه احساس میکند دستش خالی است.
اگر انسان بهواسطه اخلاص، عمل را صیقل داد؛ یعنی برای خدا کار کرد، میفهمد دست خالی است.
[1] فروع کافی، ج: 8، ص: 24
|
|
|