|
پایگاه اطلاع رسانی یاوران امام مهدی
(عج)
www.emammahdy.com
یکشنبه 9 دی 1403
کد اساسی اخلاق 179/لازمه درک فرمایشات معصومین(علیهم صلوات المصلّین)
درک فرمایش حضرات معصومین حتماً نیاز به این دارد که انسان باتقوا باشد و قلب سلیم داشته باشد
آیتالله مرعشی نجفی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) به نقل از استادشان، آمیرزا جواد آقا ملکی تبریزی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) میفرمودند: آنچه که در ابتدا در فهم فقه، اصول و فرمایشات معصومین(علیهم صلوات المصلّین) لازم است، همانطور که قرآن می فرماید، تزکیه است و هوش فایدهای ندارد. در مطالب دیگر بالاخره انسان یک چیزی میفهمد امّا درک فرمایش حضرات معصومین(علیهم صلوات المصلّین) حتماً نیاز به این دارد که انسان باتقوا باشد و قلب سلیم داشته باشد. با قلب سلیم است که انسان بالجد میتواند به اجتهاد برسد؛ یعنی درک حقیقی از کلام معصوم(علیه الصّلوة و السّلام) داشته باشد. این حرف بسیار عالی است چون خود قرآن هم فرموده: «وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَة»[1]. لذا امکان دارد بعضی از مواقع ما سخنان حضرات معصومین(علیهم صلوات المصلّین) را نفهمیم. پذیرش تعبّدی پس در اینجا حضرت میفرمایند: کلام حضرات معصومین(علیهم صلوات المصلّین) سخت است منتها در جای دیگری پیامبر اکرم(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) میفرمایند: «لا تُحَدِّثوا اُمَّتى مِن أحادیثى إلاّ بما تَحْمِلُهُ عُقولُهُم»[2]. فرمودند: احادیث و صحبتهایی از من را برای امّتم بگویید که عقول و اندیشههای آنها تحمّل شنیدن و پذیرش آنها را داشته باشد. لذا ما یک مواقعی میبینیم که اینگونه نیست، بعضی از احادیث «صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ» است و ما کلام حضرات را متوجّه نمیشویم. این مطلب دلایل مختلفی دارد امّا در اینطور مواقع باید این مطالب را به عنوان تعبّدی بپذیریم. البته بزرگان در مورد پذیرش تعبّدی میفرمایند: یعنی پشت سر آن حکمت خوابیده است امّا ما هنوز به حکمت ان نرسیدیم. لذا به این معنا نیست که در آن حکمت و علم نیست. مگر میشود پروردگاری که «علیمٌ حکیم» است یا فرستادهاش که خودش او را یاری میکند، نعوذبالله همین طوری چیزی را بگویند؟! خودش هم فرموده: «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی»[3] از روی هوی و هوس صحبت نمیکند. ما حسب ادلّهای که داریم این آیه را در مورد حضرات معصومین(علیهم صلوات المصلّین) هم میدانیم. لذا اتّفاقاً برای همین آنها را در پرده عصمت میدانیم. منتها ما گاه مطلب را درک میکنیم و گاه درک نمیکنیم که این مطلب صددرصد دلایل و براهینی دارد. [1] آل عمران/ 164، جمعه/ 2
|
|
|