|
پایگاه اطلاع رسانی یاوران امام مهدی
(عج)
www.emammahdy.com
دوشنبه 18 فروردین 1404
کد اساسی اخلاق 189/مخلصین؛ بیداران عالَم
دوری کن از غفلت به واسطه خلوص عمل
وجود مقدّس باقرالعلوم(علیه الصّلوة و السّلام) میفرمایند: «ادْفَعْ عَنْ نَفْسِکَ حَاضِرَ الشَّرِّ بِحَاضِرِ الْعِلْمِ وَ اسْتَعْمِلْ حَاضِرَ الْعِلْمِ بِخَالِصِ الْعَمَلِ» اگر میخواهی علم را که دفعکننده شرّ است، نه علمی که خودش شرّ میآورد؛ داشته باشی، باید عملت خالص باشد؛ یعنی بندگان خالص پروردگار عالم، عالِم میشوند.
حضرت در ادامه روایت میفرمایند: «وَ تَحَرَّزْ فِی خَالِصِ الْعَمَلِ مِنْ عَظِیمِ الْغَفْلَةِ بِشِدَّةِ التَّیقُّظِ». اللهاکبر! امّا عزیزم! دوری کن از غفلت به واسطه خلوص عمل. چرا؟ برای این که بیدار و هشیار باشی. مخلصین عالم غافل نیستند. مدام میترسند و دائم در اضطراب هستند.
اتّفاقاً آن که عملش خالصتر است، هم وحشت و اضطرابش و هم بیداری و هشیاریاش بیشتر است - اصلاً این شرط اخلاص است، این شروط را به ذهن خود بسپارید - امّا آن که خلوص عمل ندارد، با یک عمل پیش پا افتاده فکر میکند چه خبر است؟! خیلی هم به خودش غرّه میرود که ما دیگر چنین و چنان شدیم امّا مخلصین دائم هشیار و بیدار هستند که نکند یک لحظه این ابلیس ملعون، شیاطین جنّ و انس و مهمتر از همه أعدی عدوّ، آن نفس امّاره، بیچارهشان کند.
لذا اینها با این خلوص عمل در یک مطلب بسیار دقیق هستند و آن این است که شدیداً هشیار هستند «بِشِدَّةِ التَّیقُّظِ».
من گریههای نیمهشب بعضی از این اعاظم مثل آیتالله مولوی قندهاری(اعلی اللّه مقامه الشّریف) را شنیدهام و توفیقی هم داشتم که در محضر آن ابوالعرفا، آیتالله العظمی ادیب(اعلی اللّه مقامه الشّریف) باشم و شدّت رعشه در بدنشان را دیدم. شاید ما بگوییم: ایشان با آن محاسن سفید که بالای صد سال سن داشتند، دیگر چه میخواستند؟! آنها که دیگر راه را رفته بودند! آنها که دیگر پاکها درست کرده بودند امّا خودشان اینطور فکر نمیکنند که بگویند: کار ما دیگر تمام شد، بلکه وحشت، ناله، گریه و مراقبهشان بیشتر است. چون آنها حقیقتاً بیدارتر از عالم و آدم هستند.
منِ غافل تا یک عمل انجام میدهم، تازه از خدا هم طلبکار هستم و میگویم: مگر تو بهتر از من هم در عالم داری؟! تازه اگر رویم بشود میگویم: بیا جایمان را عوض کنیم، من خدا بشوم، تو بندهام شو!!! تا دو تا عمل انجام میدهم که آن هم پر از نقص و به قول ما طلبهها پر از إنقلت است؛ ادّعا میکنم و فکر میکنم خبری شده است.
امّا آنها یک عمر تلاش، یک عمر اتّصال به علم الهی، یک عمر اخلاص و ... داشتند امّا بیشتر از ما در ترس و اضطراب هستند. من دیدهام، هرچه بیشتر از عمرشان میگذرد، هرچه بیشتر نزدیک میشوند به زمانی که میدانند دارند میروند، بیشتر مضطرب، نالان، گریان، مراقب، بیدار و هشیارند. مدام مواظب هستند که این شیطان ملعون یا این نفس، از کدام سمت میخواهد به من حمله کند.
آیتالله مولوی قندهاری(اعلی اللّه مقامه الشّریف) به ضعف جسمانی مبتلا بودند، یکی از آقایان، از سرداران بزرگ سپاه ایشان را دعوت کرده بودند و در دو وعده غذای گوشتی برای ایشان آورده بودند، بار دوم ایشان گفته بودند: مگر من حیوان درّندهام که دائم گوشت بخورم، میخواهی من را قسیالقلب کنی؟!
لذا اینها حتّی در خوراک هم مواظبت دارند. چنان اشک میریزند و ناله میکنند و یک طوری به هق هق میافتند و فغان میکنند که انگار تمام عمرشان را به گناه سپری کردند. چون مخلصین عالم میترسند، مراقبه میکنند و شدیداً بیدارند (همان چیزی که باقرالعلوم(علیه الصّلوة و السّلام) میفرمایند و ما نمیفهمیم).
|
|
|