|
پایگاه اطلاع رسانی یاوران امام مهدی
(عج)
www.emammahdy.com
جمعه 7 دی 1403
☀️چرا در نماز امام زمان، صد مرتبه «ایّاک نعبد و ایّاک نستعین» میگوییم؟☀️
#گزیده_های_درس_اخلاق #حضرت_آیت_الله_قرهی_مد_ظله_العالی
☀️چرا در نماز امام زمان، صد مرتبه «ایّاک نعبد و ایّاک نستعین» میگوییم؟☀️
✳️ @emammahdy81✳️
لذا اثر تلقین، فقط این نیست که انسان یک چیزی را به خودش القا کند، امّا در آن، حقیقت نباشد. در معارف (در موارد دیگر یحتمل اینگونه نیست که حالا توضیح خواهم داد)، هر چه به خودت القا کنی و تبیین کنی، این باور وجودی درست میشود. اتّفاقاً نه از این باب که چون خودت گفتی، این باور، ساختهی ذهن توست؛ بلکه این، به یک حقیقت تبدیل میشود. یعنی در معارف، بعد از تلقین، پرده برداشته میشود و آن حقیقت را به شما نشان میدهند.
لذا میدانید چرا در نماز آقا جان، تبیین میشود که صد مرتبه بگویید: ایّاک نعبد و ایّاک نستعین؟ در تفسیر سورهی حمد، در سال 80 یا 81 هم بیان کردم که به قول اولیاء خدا و عرفای عظیمالشّأن، هر ایّاک نعبد و ایّاک نستعین، باید با ایّاک نعبد و ایّاک نستعین بار قبلی متفاوت باشد. بعد هم چون صد، اکمل است ، این ایّاک نعبد و ایّاک نستعین را باید صد مرتبه بگوییم.
گاهی انسان همینطور تند تند این «ایّاک نعبد و ایّاک نستعین»ها را میگوید و متوجّه هم نمیشود که صد تا شد یا نه، میگوید: إنشاءالله گفتم. نه خودش میفهمد چه میگوید و نه ملائکه متوجّه میشوند. به هر حال ملائکه هم باید بفهمند تو چه میگویی تا ببرند و به آقا تقدیم کنند و بگویند: این برای تو نماز خوانده است. به قول یکی از اولیاء خدا، اگر انسان فقط بنشیند و نگاه کند، بهتر از این است که اینطور تند تند بگوید و خودش هم نفهمد چه خوانده است. امّا تبیین این صد مرتبه «ایّاک نعبد و ایّاک نستعین»، اثر معنوی را در وجود انسان میگذارد. لذا این تکرار و تذکار، اوّل از همه، فکر و بعد روح و وجود او را تسخیر میکند و بعد از آن، از حقیقت «ایّاک نعبد و ایّاک نستعین» برای او پردهبرداری میکند، ولو این حقیقت برای هر کسی نسبی معلوم شود. به هر حال ظرف وجودی انسانها متفاوت است. ظرف وجودی من که هیچ هستم، با مؤمنین و آنها هم با ابرار و اولیاء خدا و آنها هم با تالیتلوان معصوم فرق میکند. امّا به هر حال به حد ظرف وجودی طرف، پرده برای او بالا میرود و میفهمد.
مثلاً انسان با تبیین «افوض امری الی الله إنالله بصیر بالعباد»، آرام آرام تفویض امر میکند و میفهمد این سپردن امور به خدا یعنی چه و باورش میشود. یا وقتی مدام میگوید: «وَ ما تَوْفیقی إِلاَّ بِاللَّه»، این را میفهمد و آن موقع دیگر متوجّه میشود این شعار نیست و بالجد اگر حضرت حقّ، ذوالجلال و الاکرام، یک لحظه، توفیق ندهد، انسان هیچ چیزی را به یاد نمیآورد، نمیتواند هیچ چیزی یاد بگیرد و یا یاد بدهد. لذا همه از اوست و انسان، با بیان «وَ ما تَوْفیقی إِلاَّ بِاللَّه»، این را میفهمد. البته در ابتدا شاید به این دلیل باشد که مغرور نشویم و تکبّر نکنیم، امّا بعدها به حقیقت «وَ ما تَوْفیقی إِلاَّ بِاللَّه» میرسد.
📚برگرفته از جلسه 372 درس اخلاق حضرت آیت الله قرهی(مد ظلّه العالی) در تاریخ 95/11/27
📖برای مطالعهی متن کامل این جلسه میتوانید به لینک زیر مراجعه نمایید: http://www.emammahdy.com/Content/Content.aspx?PageCode=64626
|
|
|