|
پایگاه اطلاع رسانی یاوران امام مهدی
(عج)
www.emammahdy.com
دوشنبه 3 دی 1403
روایات حکیم از سلوک عرفا 74/سیاست به معنای حقه بازی؟
سیاست چیزی که اینها به عنوان مکر و حقّهبازی میگویند، نیست و ما نباید به واسطه این که لفظ سیاست را دزدیدند، از این لفظ استفاده نکنیم.
آیتالله العظمی شاهآبادی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) در کتاب شذراتالمعارف که در باب حکومتداری دینی است و ولایتفقیه امام(اعلی اللّه مقامه الشّریف) در بستر شذراتالمعارف ایشان رشد پیدا کرده است، نکتهای را در باب سیاست میفرمایند. میفرمایند:سیاست چیزی که اینها به عنوان مکر و حقّهبازی میگویند، نیست و ما نباید به واسطه این که لفظ سیاست را دزدیدند، از این لفظ استفاده نکنیم. ما راجع به معصومین در زیارت جامعه میگوییم: «وساسة العباد». وجود مقدّس آقاجانمان، علیبنموسیالرضا(علیه الصّلوة و السّلام) در مورد سلطان، روایت دارند که سلطان همین است که بیان شد. إنشاءالله آن روایت را بیان میکنم که خیلی جالب است و شیخنا الاعظم، حضرت مفید عزیز بیان فرمودند که آن روایت، نکتهای بسیار عالی دارد. حضرت ثامنالحجج(علیه الصّلوة و السّلام) بیان میفرمایند: « إِنَ الْإِمَامَةَ زِمَامُ الدِّینِ» امامت تسلّط یافتن بر دین است.یعنی امام کسی است که بتواند همه زوایا را داشته باشد و این تسلط است، نه این که رئیس باشد. رئیس از کجا میداند نظم دین چگونه است. امّا امام باید سلطان دین باشد. یعنی او همه زوایا را بداند و اینقدر مسلّط باشد که بداند کجا، چگونه و چطور شد؟ امیرالمؤمنین(علیه الصّلوة و السّلام) مسلّط به دین بود. گفت: قرآن را بزنید. چون بعد خراب میشود و کار بدجوری پیش میرود. این را در تاریخ بخوانید، جالب است تاریخ طبری اهل جماعت هم این را بیان کرده است که حتّی وقتی به امیرالمؤمنین(علیه الصّلوة و السّلام) گفتند: به مالکاشتر بگویید بیاید، فرمودند: نه، من نمیگویم بیاید. دیگر وقتی فشار زیاد شد و دید همینهایی که بعد خوارج شدند، ایشان را محاصره کردند، حضرت تنها شدند و بعد دنبال مالک فرستادند که اگر میخواهی من را زنده ببینی، بیا که مالکاشتر درنگ نکرد و همانطور که گفتیم: این اطاعت محض او بود که مالک، مالک شد، نه به خاطر قدرت بازویش، چون امیرالمومنین خودش خیبرشکن بود. حضرت از اوّل هم نمیخواست اینها بیایند. میخواست کار تمام شود و معاویه را بکشد. حضرت از خدایش بود که ریشه فتنه کنده شود. کما اینکه عمروعاص وقتی دید نمیتواند حقّه بکند، کشف عورت کرد. شاید من و شما در احساسات قرار بگیریم و بگوییم: ای کاش حضرت سر او را میزد، امّا امیرالمومنین با من وشما فرق میکند.
|
|
|