روایات حکیم از سلوک عرفا93/پسندم آنچه را جانان پسندد
آن کسی میتواند بر بلا صبر کند که «الرّضا بالقضاء» را در جان خودش بهوجود آورده باشد.
جدّی اگر کسی میخواهد مقام الهی را به دست بیاورد، هر چه خدا گفت، راضی میشود. وقتی رضای حضرت حق پیش آمد، طبیعی است دیگر صبر در مقابل بلا آسان میشود. چون همان چیزی است که بیان میشود:پسندم آنچه را جانان پسندد. دیگر چرا ناراحت باشد؟!
بنده یکی از جانبازانِ سرافراز که پیشرفت بسیار عجیبی داشت و میتوانست در حدّ مرجعیت و بیشتر هم بالا برود، در آن ساعات آخری که به لقاءالله پیوست، ملاقات کردم. ایشان شیمیایی بود.خیلی هم درصد شیمیایی او بالا نبود، امّا یک دفعه عود کرد. به من خبر دادند که حدود یک هفته است که ایشان بیمارستان ساسان است. به ملاقات ایشان رفتم. در عرض این مدّت کوتاه، دیگر نمیتوانست حرف بزند، ورقه کنارش بود، مینوشت. بعد از حال و احوالپرسی، گفتم: در چه حالی؟ ایشان متوجّه شد چه میخواهم بگویم. مطلبی را نوشت که آن نوشته را دارم. نوشت: در مقامی هستم که میدانم هر آنچه که اربابم بپسندد، جانم و جسمم میپسندد. خندیدم، لبخندی زد، گفتم: دوباره میآیم، نوشت: نمیتوانی، چون نیستم که بیایی. مجدّد گفتم: فردا میآیم. فردا صبح تماس گرفتم، گفتند: تمام شده است.
راضی بود. شِکوه و ناله و فغان نمیکرد که من جوانم، دو بچّه دارم، چنین است و ... . چون روایات داریم:شیطان در این مواقع میآید. حتّی میآید به او میگوید: خدا عادل نیست، - نعوذبالله- اگر خدا عادل بود، تو دو بچّه داری، یا مثلاً دختر دَمِ بخت داری، چرا اجازه نداد دخترت یا پسرت را سر و سامان بدهی؟! کارهایت مانده و ... . حتّی گاهی بعضیها بیدین از دنیا میروند، که پناه بر خدا از آن لحظات.
اتّفاقاً یکی از مطالبی که داریم این است که در آن لحظات سکرات موت، تا میتوانید برای بعضیها تلقین بخوانید. چون آن لحظات، لحظاتی است که هم شیطان، قوی عمل میکند، هم خلجان روحیای که او دارد، وحشتی که در او هست، نمیداند چه کار کند. از آن طرف هم خبر ندارد چه میشود امّا، این طرف را میداند که دارد میرود، بچّههایش جلویش میآیند، زندگی و مشکلاتش جلویش میآیند.مسائل مختلف به او فشار میآورد، اذیّت میشود. همین لحظه است، که گاهی در روایات داریم دینش را از دست میدهد. خیلی باید مواظب بود.
لذا آن کسی میتواند بر بلا صبر کند که «الرّضا بالقضاء» را در جان خودش بهوجود آورده باشد.
صبر – 10/12/86