|
پایگاه اطلاع رسانی یاوران امام مهدی
(عج)
www.emammahdy.com
یکشنبه 2 دی 1403
روایات حکیم از سلوک عرفا 120/احساس منیت در مقابل مولا؟!
آنهایی که در بستر اخلاق بزرگ شدهاند منیّت ندارند و میگویند هرچه مولا گفت.
حاج آقای حلوایی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) به نقل از آیت الله العظمی ادیب فرمودند: در نجف اشرف بودیم یک آشیخ محمود مشکات نامی بود. ایشان یک روز محضر مولی الموالی آمده بود. عمامه را باز کرده بود و آن را به ضریح مطهر دخیل بسته بود. ظهر شد؛ بیرون نیامد، شب شد؛ بیرون نیامد.گفته بود یک چیزی بیاورید بخورم من دخیلم. دو روز در همین حال بود. وضع او طوری شد که به گوش آیت الله العظمی آقا سیّد ابوالحسن رسید که آقای مشکات این کار را کرده است. گفت: بگویید که سیّد میگوید بیا. همین که شنید، تحت الحنک را باز کرد، پیش آقا رفت ؛گریه کرد. آقا گفت چه شده؟ حالی درست کردی، حرم را برهم زدی؟! برای امثال ما درست نیست. ما خلوت داریم، نه در عموم. آن وقت مباحثی پیش میآید. (مطالب عرفان را هم میدانید بالاخره زمان ایشان؛ یعنی آیت الله آسید علی آقای قاضی (اعلی اللّه مقامه)، آن مطالبی را که بعضی ها نمی فهمیدند، شماتت می کردند. حتّی آیت الله آسیّد محمّد اصفهانی به مسقط تبعید شدند که معروف به آیت الله مسقطی شدند.) ایشان فرمودند: ما این حال ها را نداشتیم. چرا این کار را کردی؟ گفت: آقا امر کردید دویدم –ادب را ببینید- امّا میدانید چرا این کار را کردم؟ من وضعم خراب شده. چرا چه شده؟ گفت: آقا یک لحظه تصوّر کردم که اگر امر دائر شود بین اینکه مطلبی را خودم فهمیدم و مطلبی را آیت الله العظمی آسید ابوالحسن فرمودند، کدام را باید بگیرم یک لحظه، فقط در ذهنم گذشت، گفت: بالأخره تو هم دارای عقل هستی دیگر، برای همین که احساس کردم به منیّت رسیدهام رفتم خودم را تنبیه کنم و به مولی الموالی(صلوات اللّه و سلامه علیه) پناه بردم.گفتم: نایبت آقا سیّد ابوالحسن(اعلی اللّه مقامه الشّریف) هست و من گفتم بالأخره من هم دارای عقلم! آیت الله العظمیادیب(اعلی اللّه مقامه الشّریف) فرموده بودند: آیت اللهالعظمیآسید ابوالحسن(اعلی اللّه مقامه الشّریف) اشک ریخته بودند و فرموده بودند: چه اخلاصی داری مشکات؟! چه اخلاصی!
این از لحاظ ظاهر عقلانیاش اشکال ندارد وقتی انسان در یک بحثی است میگوید این هم نظرمن است، آقا هم این نظرش است، امّا میگوید من چرا پیش خودم گفتم بالأخره تو هم یک نظری داری، به کسی هم اظهار نکردم ولی باید مطیع امر مولا باشم، مطیع امر ولیام باشم. اگر مطیع امر ولی خودم شدم، میتوانم الهی باشم. این خلق و خوی الهی میشود.
حاجآقای حلوایی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) میفرمود: کمتر میدیدیم آقا وقتی مطلبی و جریانی را بیان کنند، خودشان هم زار زار گریه کنند؛ آقا وقتی این را میگفت، دیدم گریه میکنند و اشک روی محاسن سفیدشان میریخت و فرمودند: آقاجان! امام زمان! ما هم میتوانیم در مقابل شما این طور باشیم؟ مطیع محض باشیم؟ آنهایی که در بستر اخلاق بزرگ شدهاند منیّت ندارند و میگویند هرچه مولا گفت.
|
|
|