|
پایگاه اطلاع رسانی یاوران امام مهدی
(عج)
www.emammahdy.com
دوشنبه 3 دی 1403
روایات حکیم از سلوک عرفا129/نگاه به بیت الله
نگاه به درب خانه آیتالله قاضی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) نگاه به بیتالله است!
یک نکته بسیار عالی را آسیّد ابوالحسن اصفهانی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) راجع به آقای قاضی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) بیان فرمودند. ایشان فرمودند: نگاه به درب خانه آیتالله قاضی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) گناهان انسان را میریزد - ببینید این جمله را چه کسی بیان میکند؟ مرجع بزرگورار آیتالله آسیّد ابوالحسن اصفهانی(اعلی اللّه مقامه الشّریف)، تعابیر عجیب دیگری هم دارند که بعضی از آنها را ما اصلاً نمیفهمیم -
آیتالله مولوی قندهاری(اعلی اللّه مقامه الشّریف)، آن کنز خفی الهی فرمودند: نگاه به درب خانه آیتالله قاضی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) نگاه به بیتالله است!
وقتی من این جمله را شنیدم، به آیتالله العظمی مرعشی نجفی(اعلی اللّه مقامه الشّریف)، استاد عظیمالشّأنمان عرض کردم: ایشان چنین چیزی فرمودند! ایشان فرمودند: هیچ شکی در این مطلب نیست که آن مرد الهی فقط آن مرد الهی شناخت!
آن وقت این آقای قاضی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) باعظمت، این موّحد عظیمالشّأن وقتی آمدند و شماتت کردند، فرمودند: اگر کسی ولایت افقه زمان خودش را نپذیرد، بداند به گناهان دیگر مبتلا میشود. علّت مبتلا شدن به گناه همین است که انسان نمیفهمد بدون ولیّ حرکت کردن، بیچارگی میآورد.
ما نفهمیدیم. یک موقعی یک ولیّ خدایی دست من را در دست آن عارف عظیمالشّأن، عارف دامغانی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) نهاد و فرمود: در حصنی به شرط اطاعت محض از ولیّ خدا! بعد توضیح داد: وقتی میگویم در حصن هستی، بدان که گناه بر تو غلبه پیدا نمیکند. راه غلبه بر گناه این است! من که به خودی خود نمیتوانم با گناه مبارزه کنم، روح تقوا و روح عالی می خواهد که انسان گناه را برگرداند!
عارف دامغانی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) تعبیر زیبایی داشتند، میفرمودند: چه کسی میتواند مثل باب الحوائج، موسیبنجعفر(صلوات اللّه و سلامه علیه) بشود که وقتی آن فاحشه را در زندان میآورند فقط سجدههای وجود مقدّس باب الحوائج(صلوات اللّه و سلامه علیه) او را متحوّل کند؟! آن فاحشه آمده بود که برقصد و به اصطلاح خودش آقا را عوض کند امّا خودش عوض شد!
البته گفتیم که آن اولیاء هستند. بیان کردیم آیتالله دزفولی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) وقتی عبای مبارکش را روی بدن آن فاحشهای که آن گونه در خیابان جمهوری فعلی و شاه سابق افتاده بود، انداخت، او دگرگون شد! مؤمنه خانم شد. ولیّ خدا این است،حصن حصین!
|
|
|