|
پایگاه اطلاع رسانی یاوران امام مهدی
(عج)
www.emammahdy.com
یکشنبه 2 دی 1403
روایات حکیم از سلوک عرفا138/اهمیت اخلاص در عبادات
مخلصین دوست ندارندحتی ملائکه از سرّ بین آنها و پرودگار عالم باخبر شوند
فقط یک لقمه دنیا؟! اهمیت اخلاص در عبادات وجود مقدّس حضرت امام حسن عسگری(صلوات اللّه و سلامه علیه) بیان میفرمایند: «لَوْ جَعَلْتُ الدُّنْیا کُلَّهَا لُقْمَةً وَاحِدَةً»[4] اگر کاری کنم که همه دنیا یک لقمه شود، «وَ لَقَّمْتُهَا مَنْ یعْبُدُ اللَّهَ خَالِصاً» و دهان کسی بگذارم که خدا را خالص عبادت کرده است - که در روایتی که قبل خواندیم معنی کردیم یعنی آن عملی که ولو به لحظهای هیچ احدی، حتّی ملک نفهمد - «لَرَأَیتُ أَنِّی مُقَصِّرٌ فِی حَقِّهِ» دارم به تحقیق میبینم که در حقّ بنده مخلص پروردگار عالم قصور و کوتاهی شده است. عرض کردم علّامه آسیّد محمّدحسین حسینی طهرانی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) به نقل از آسیّد هاشم حدّاد(اعلی اللّه مقامه الشّریف)، آن عارف بزرگوار فرموده بودند: نیمه شبی خصّیصین دور هم جمع شده بودند، نافله میخواندیم و آقا جلو بودند، من دیدم که آیتالله قاضی(اعلی اللّه مقامه الشّریف)، آن موحّد عظیمالشّأن و عارف بزرگوار در نماز دست را دائم تکان میدهند و اشاره میکنند. بعد از نافلهها عرضه داشتم: آقا! این دست تکان دادن و این حالت در نماز چه بود؟ فرمودند: هیچ. اصرار کردم گفتم: آقا سرّی هم دارم اگر نفرمایید، آنوقت مجبورم آن سرّ را افشاء کنم. گفتند: میگویم امّا تا زندهام راضی نیستم افشا شود. درحالیکه اللهاکبر میگفتم میدیدم ملائکه هم اللهاکبر میگویند، منتها آنها رو به قبله نبودند، رو به سمت من ایستاده بودند، به رکوع و سجده میرفتم، آنها هم رو به من به رکوع و سجده میرفتند؛ چون دوست نداشتم آن حال عبادت بین من و خدا خراب شود، به اشاره دست گفتم: بروید. «وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا «[5]. حال مخلصین عالم اینگونه است. حتّی دوست ندارند ملک باخبر باشد. آیا اینها از این که ملائکه بفهمند خوششان میآید؟! ابداً. اینها بخواهند معامله کنند و طیالأرض بگیرند! ابداً. آنها این مسائل را آب نبات و شکلات میدانند، میگویند: خدا! یک موقعی با این چیزها سر ما گرم نشود، ما خودت را میخواهیم. دیگر کدام مقام بالاتر از این که انسان با حضرت حق مأنوس شود، جز او نبیند و پروردگار عالم هم جز او نبیند؟ آنقدر این مقام برتر و عالی است که میفرمایند: ملائکه هم وقتی آنها را میبینند، اینها ناراحت هستند، دوست ندارند ملائکه از سرّ بین آنها و پرودگار عالم باخبر شود. اینقدر عشق به خدا دارند. لذا حضرت میفرمایند: اگر دنیا را یک لقمه کنم و دهان بنده خالص پروردگار عالم قرار بدهم «لَرَأَیتُ أَنِّی مُقَصِّرٌ فِی حَقِّهِ» دارم به تحقیق میبینم که در حقّ بنده مخلص پروردگار عالم قصور شده است! این فرمایش یک امام معصوم(علیه الصّلوة و السّلام) است. گرچه آنها نه دنیا و نه اخری میبینند. پس اگر اخری نمیبینند، چه میبینند؟ آنها فقط خدا میبینند و خدا میبینند و خدا. «فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی» اینها دنبال جنّات و رضوان نیستند، «جَنَّتِی» یک بار بیشتر در قرآن نیامده، آنها دنبال آن هستند. «جَنَّتِی» آن جایگاه خلوت بین خودشان و حضرت حق است و آنها آن جایگاه خلوت را میخواهند. طالب آن هستند، نه طالب بهشت، نه طالب حوری، نه طالب انهار و ...! آنها طالب خودش هستند. معلوم است کسی که طالب اوست، خدا هم همانطور که در روایت خواندیم دوست ندارد حتّی ملک بفهمد کار اینها چه خبر است.
|
|
|