|
پایگاه اطلاع رسانی یاوران امام مهدی
(عج)
www.emammahdy.com
یکشنبه 2 دی 1403
روایات حکیم از سلوک عرفا145/دعای مخلصین
دعای آنها لله است که جزء مخلصین عالم میشوند.
پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) میفرمایند: «طُوبَى لِمَنْ أَخْلَصَ لِلَّهِ الْعِبَادَةَ وَ الدُّعَاءَ» خوش به حال آن کسی که عبادت و دعایش را برای خدا خالص کند. صورت ظاهر عبادت معلوم است؛ این که نمازش، روزهاش و هرچه که هست فقط و فقط برای خدا باشد و خلّص کلام، بندگیاش برای خدا باشد.
امّا منظور از دعا چیست؟ مخلصین چگونه دعا میکردند؟ دعا چطور باید برای خدا باشد؟ مِن ناحیه اللّه تبارک وتعالی امر به دعا شده «ادْعُونی أَسْتَجِبْ لَکُمْ»[1] امّا دعای مخلصین چیست که وجود مقدّس نبیّ مکرّم، خاتم رسل(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) برای آنها عنوان طوبی بیان میفرماید؟
دعای آنها لله است که جزء مخلصین عالم میشوند. آیتاللهالعظمی مرعشی نجفی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) به نقل از آمیرزا جواد آقا ملکی تبریزی(اعلی اللّه مقامه الشّریف)، آن عارف بزرگوار میفرمایند: دعای مخلصین این است: خدا! تو امر کردی دعا کنم، من هم گرفتاری دارم و دعا میکنم، امّا هر چه تو صلاح میدانی، آن را برای من قرار بده.
گرچه در باب دعا داریم درب خانه خدا مصرّ باشید، امّا نهایت اصرار این است که هرچه تو برای من مقدّر کردی، هرچه صلاح من است؛ چون بعضی مواقع ما به چیزی علاقه و محبّت داریم و آن را میخواهیم، امّا آن برای ما شرّ است. به تعبیر قرآن کریم و مجید الهی «عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ»[2] یک موقعی به چیزی علاقهمند هستید و به نظر شما خیر است، امّا این برایتان شرّ است. میگویید: إلّا و بلّا باید این باشد امّا نمیدانید در آن خیر نیست، بلکه شرّ است.
مثلاً اصرار به این داری که حتماً بافلان دختری که به او علاقهمند هستی، ازدواج کنی، یک موقعی خیر در آن نیست، بعدهامیفهمی که عجب گرفتاری شدی. اصرار به این داری که تو را در فلان شغل بپذیرند، بعدمیبینی که آن شغل برای تو جز وزر و وبال چیز دیگری نبود.
بشر خیلی مواقع صورت ظاهر خیر را برای خودش تبیین میکند، چون خام است و نمیداند فلان مسئلهای که اصرار بر آن دارد امکان شرّ در آن هست. لذا انسان باید خیلی مواظبت کند.
گاهی نسبت به یک مطلب کراهت دارید، امّا آن برای شما خیر است. قرآن کریم و مجید الهی میفرماید: «عَسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ» برای تو مکروه است و خوشت نمیآید، امّا خیر است «وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ».
لذا مخلصین عالم - به تعبیر آن عارف بزرگوار - در نهایت میگویند: خدا خودت فرمودی: دعا کنید، اجابت از من، در روایات هم فرمودند اصرار بر دعا داشته باشید، چشم، امّا هرچه تو میپسندی، هرچه تو صلاح من را میدانی و بنده صلاح خود را نمیداند، إلّا به این که بگوید: «أُفَوِّضُ أَمْری إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصیرٌ بِالْعِبادِ»[3] خدا بینای به بندگانش هست، پس تفویض امر به حضرت حق میکنم.
گرچه حضرتش ما را در مقام اختیار قرار داده است، امّا عرفای عظیمالشّأن، خلّصین و مخلصین عالم، همه و همه میگویند: پسندم آنچه را جانان پسندد. هرچه حضرت حق بگوید، آن را میپسندم، پس دعایم هم این است که خدا نهایت، آنچه را که تو صلاح بندهات میدانی، همان را قرار بده. اگر بناست من بهواسطه ثروت به گناه بیافتم، آن را نمیخواهم. اگر بناست بهواسطه فقر به گناه بیافتم، اینطور نباشد. هرچه تو میپسندی، تو بصیر به بندگان هستی، آنگونه که تو میخواهی بهترین بندگان تو باشم، آنگونه برای من رقم بزن.
آنوقت چقدر زیبا و عالی میشود! بنده خدا، خودش را در دعا به حضرت حق، ذوالجلال و الاکرام بسپارد. دیگر آنوقت آرام میگیرد و میگوید: شد، شد. نشد، نشد؛ چون تفویض امر به او کردم، حتماً حضرتش برای من نپسندیده است.
آنوقت ببینید انسان با این راه، به کجا و چگونه خواهد رسید. دیگر آرامش و طمأنینه قلبی پیدا میکند، در دنیا دغدغه خاطر ندارد. اولیاء الهی و عرفای عظیمالشّأن میگویند: امکان دارد انسان در دنیا مشکل داشته باشد، امّا آن که خودش را به خدا بسپارد، دغدغه خاطر ندارد؛ یعنی آرام است و خودش را به پروردگار عالم سپرده است. چه چیزی بهتر از این که انسان آرام شود.
اگر انسان بخواهد در این زندگی که معلوم نیست چه مدّت است و بناست پنجاه سال، شصت سال، صد سال کمتر یا بیشتر زندگی کند - کسی که عمرش را تضمین نکرده است و اطّلاع از عمرش ندارد - همیشه ناراحت، غمگین و غصّهدار باشد و دغدغه خیال داشته باشد، این دنیا چه فایدهای دارد؟!
امّا مخلصین عالم و عرفای عظیمالشّأن میگویند: انسان غرق مشکلات ظاهری دنیا هم باشد، چون خدا را دارد و چون تفویض امر به حضرت حق کرده است و ذکرش دائم این است: «أُفَوِّضُ أَمْری إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصیرٌ بِالْعِبادِ»، یقیناً آرام است. اگر غرق مشکلات هم باشد، یک آرامش خاطر باورنکردنی دارد؛ چون خودش را به خدا سپرده است.
پس منظور از این که حضرت میفرمایند: «طُوبَى لِمَنْ أَخْلَصَ لِلَّهِ الْعِبَادَةَ وَ الدُّعَاءَ»، این است: اینها در دعا هم - به قول آن عارف عظیمالشّأن، آمیرزا جواد آقای ملکی تبریزی - میگویند: خدایا! هرچه تو صلاح میدانی، من خودم را به تو میسپارم.
|
|
|