|
پایگاه اطلاع رسانی یاوران امام مهدی
(عج)
www.emammahdy.com
یکشنبه 2 دی 1403
روایات حکیم از سلوک عرفا183/دردناکترین موقعیّت برای بندگان خدا
خدا را شکر که از چشم مردم افتادم!
حضرت میفرمایند: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنْ أَنْ تُحَسِّنَ [تَحْسُنَ] فِی لَامِعَةِ الْعُیُونِ عَلَانِیَتِی»[1] خدا! پناه میبرم به تو از این که در چشم مردم ظاهرم زیبا جلوه دهد. در بین مردم بگویند: امیرالمؤمنین(صلوات اللّه و سلامه علیه) خوب است «وَ تُقَبِّحَ [تَقْبُحَ] فِیمَا أُبْطِنُ لَکَ سَرِیرَتِی» امّا باطنم در محضر مبارک تو زشت باشد. ظاهرم خوب، امّا باطنم قبیح! «مُحَافِظاً عَلَى رِثَاءِ [رِیَاءِ] النَّاسِ مِنْ نَفْسِی بِجَمِیعِ مَا أَنْتَ مُطَّلِعٌ عَلَیْهِ مِنِّی» - این جملات کوبنده است، دردناک است، چه کسی اینها را بیان میکند؟! مولیالموحّدین، امیرالمؤمنین، مولیالمتّقین. آن حضرت دارند اینگونه بیان میکنند، وای بر ما! ایشان دارند اینها را به ما یاد میدهند -
حضرت میفرمایند: و خود را ریاکارانه نزد مردم جلوه دهم، طوری که تمام وجودم را بگیرد، آن هم موقعی که تو باطنم را بهتر میدانی که من چه کردم و من مفتضح در مقابل تو هستم «فَأُبْدِیَ لِلنَّاسِ حُسْنَ ظَاهِرِی وَ أُفْضِیَ إِلَیْکَ بِسُوءِ عَمَلِی».
وای! عمل زشتم را تو میشناسی، تو میدانی در مقابل مردم ریا میکنم «فَأُبْدِیَ لِلنَّاسِ حُسْنَ ظَاهِرِی»، مردم همین که ظاهر من را میبینند، ظاهر نیکو میبینند، امّا «وَ أُفْضِیَ إِلَیْکَ بِسُوءِ عَمَلِی» عمل من بسوی تو مفتضحانه است «تَقَرُّباً إِلَى عِبَادِکَ» من در مقابل بندگان تو مقرّب میشوم، مردم میگویند: چه انسان خوبی امّا «وَ تَبَاعُداً مِنْ مَرْضَاتِک» از آنچه رضای توست دور میشوم، تو دیگر از من راضی نیستی.
[1] نهجالبلاغه، حکمت: 276
یکی از نکات بسیار بکری که عرفای عظیمالشّأن و متخلّقین به اخلاق الهی از این فرمایش مولیالموالی(علیه الصّلوة و السّلام) گرفتند، این است که کسی که ریا کاری بکند، پروردگار عالم او را به خودش واگذار میکند، در بین مردم خوب است، امّا عندالله تبارک و تعالی بیچاره است. هرچه به مردم نزدیک میشود، از خدا دور میشود و دیگر پرودگار عالم از او راضی نیست. دردناکترین موقعیّت برای بندگان خدا همین است.
شیخ العجائب، آیتالله شیخ بهاءالدّین عاملی معروف به شیخ بهاء(اعلی اللّه مقامه الشّریف)، برای خدا در دستگاه سلطنت وارد شده بود. به ایشان گفتند: بعضی از علماء بزرگوار هستند که از این دستگاه دور شدند، ولی در دل مردم جای دارند، به نظر میرسد شما با این همه علم و مسائل، خودتان را از چشم مردم انداختید.
ایشان فرمودند: اگر بدانم این عملم (ورود در دستگاه جور) جدّی همینقدر عامل شده که من از چشم مردم بیفتم، خدا را شاکرم.
البته به قول بعضی از بزرگان، دلیل این کار ایشان، حکم وجود مقدّس مولا، سیّد و صاحبمان، حجّت بن الحسن المهدی(صلوات اللّه و سلامه علیه و عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف) بود. میدانید ایشان تشیّع را زنده کرد و باعث حفظ تشیّع شد. بندگان خدا کار را فقط برای خدا انجام میدهند و مهم این است. بندگان خدا فقط بندهاند، تکلیف الهی را انجام میدهند، هرچه خدا امر کرد.
اصلاً معنی بندگی این است. به قول آن مرد خدا، بندگان خدا مثل عروسک خیمهشببازی در دست مولایشان هستند، هر طرف آقایشان بکشد، همان طرف میروند، دیگر برایشان مهم نیست مردم چه میگویند.
امیر بیان، امیرالمؤمنین، علیبنابیطالب(صلوات اللّه و سلامه علیه) میفرمایند: خدایا! پناه میبرم به حضرتت از این که ظاهرم در نزد مردم نیکو باشد، آنوقت ریاکارانه نزد مردم خودم را آرایش کنم، در حالی که تو بهتر از من، من را میشناسی میدانی من کیستم. او میداند و ظاهرم را به عنوان تکریم برای مردم آشکار کرده امّا باطنم خبیث است و هرچه به مردم نزدیک شوم، از رضای تو دور میشوم.
|
|
|