«رَأَیْتَ الْمُنافِقینَ یَصُدُّونَ عَنْکَ صُدُوداً»؛ منافقین میگویند: چرا باید هرچه خدا و رسول میگویند، عمل کنیم؟ ما هم آدم هستیم، ما هم عقل داریم، ما هم نظر داریم، باید اجماع نظرات ملاک باشد، در یک جامعه مدنی بالاخره نظر ما هم حاکم است!
پروردگار عالم یه پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) خطاب میکند: «أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذینَ یَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِما أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ یُریدُونَ أَنْ یَتَحاکَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ یَکْفُرُوا بِهِ وَ یُریدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُضِلَّهُمْ ضَلالاً بَعیداً»آیا نگاه نمیکنی و تعجّب نمیکنی از این که آنها گمان میکنند به آن چه که بر تو و بر پیامبران گذشته نازل شده ایمان دارند، امّا برای رفع نزاعهایشان به طاغوت - که خداوند دستور داده تا از آن دوری کنند و کافر به آن باشند - مراجعه میکنند. شیطان میخواهد آنها را شدیداً گمراه کند «یُریدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُضِلَّهُمْ ضَلالاً بَعیداً».
بعد میفرماید: «وَ إِذا قیلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ» وقتی به آنها گفته میشود به حکم خدا و رسول بازگردید؛ یعنی در برابر آنچه که خدا و رسول میگوید، مطیع محض باشید، «رَأَیْتَ الْمُنافِقینَ یَصُدُّونَ عَنْکَ صُدُوداً»؛ میگویند: چرا باید هرچه خدا و رسول میگویند، عمل کنیم؟ ما هم آدم هستیم، ما هم عقل داریم، ما هم نظر داریم، باید اجماع نظرات ملاک باشد، در یک جامعه مدنی بالاخره نظر ما هم حاکم است!
...«رَأَیْتَ الْمُنافِقینَ یَصُدُّونَ عَنْکَ صُدُوداً» شما گروه منافقین را میبینی که مردم را سخت از گرویدن به تو منع میکنند. «یَصُدُّونَ عَنْکَ صُدُوداً» یعنی هزار بهانه میآورند، تبلیغات میکنند که مگر او کیست؟! او هم یک آدم مثل من و تو است، چرا باید فکرمان را دست یک نفر بدهیم؟! ما هم آدم هستیم، او هم آدم است، چه کسی گفته پیغمبر(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) باید برای همه ما تصمیم بگیرد؟! بله، او خوبیهایی دارد، ما هم آنها را میدانیم و این را که او تا به حال امین بوده و بت نپرستیده، قبول داریم، امّا یعنی چه هر چه او گفت ما بپذیریم؟! مگر ما آدم نیستیم؟! مگر ما عقل نداریم؟! مگر ما تفکّر نداریم؟! مگر ما، مگر ما ...، مدام این تعابیر را میگویند که «صُدُوداً» اشاره به همین مطالب دارد.
گاهی در دانشگاهها و ... میگویند: در یک جامعه مدنی اصلاً رهبری یعنی چه؟! این که یکی باید حرف آخر را بزند، یعنی چه؟! برای چه امام(اعلی اللّه مقامه الشّریف) باید کسی را تعیین میکرد؟! اصلاً امام(اعلی اللّه مقامه الشّریف) دیکتاتور بود، برای چه قائم مقام را که اینها انتخاب کرده بودند، برداشت؟! و ... .
قرآن میفرماید: اینها موانعی سخت هستند و جالب این است که عنوان منافقین را هم برای اینها به کار میبرد «رَأَیْتَ الْمُنافِقینَ».
این را به عنوان کد به ذهنتان بسپارید: همیشه مشکل اصلی ادیان الهی، با منافقین خودشان است، نه با کفّار. همانطور که این مطلب در قرآن هم بیان میشود و برای همین است که قرآن میفرماید: پستترین جای جهنّم برای منافقین است، «إِنَّ الْمُنافِقینَ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّار»
«یَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِما أُنْزِلَ إِلَیْکَ»، آنها میگویند: ما هم ایمان داریم، ما با انقلاب مشکلی نداریم، ما میگوییم بعضی از این مطالب باید درست شود. شما به ما میگویید: ضدّ انقلاب؟! ضدّ انقلاب خودتان هستید. ما خودمان انقلابی هستیم، ما خودمان مسلمانیم، ما همراه پیغمبر(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) جنگیده ایم، به خدا ایمان داریم و «أشهَدُ أن لا اله اِلّا اللّه»، «أشهد أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه» میگوییم، ما هم معتقدیم قرآن کتاب خداست، ما هم کتابهای دیگر را قبول داریم و ... . آنها این مطالب را بیان میکنند ولی مانع تو میشوند و از پیوستن مردم به تو جلوگیری میکنند.
«فَکَیْفَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصیبَةٌ بِما قَدَّمَتْ أَیْدیهِمْ» وقتی مشکلی برایشان پیش میآید و رنج و مصیبتی از این کردار زشت خودشان میبینند، یعنی آبرویشان را میبریم، مثلاً مسجد ضرار را خراب میکنیم، «ثُمَّ جاؤُکَ یَحْلِفُونَ بِاللَّه إِنْ أَرَدْنا إِلاَّ إِحْساناً وَ تَوْفیقاً» اینها به خدا سوگند میخورند که ما در کار خود قصدی جز نیکویی و موافقت با مسلمانها نداشتیم.
- دقّت کنید، کأنَّ برای انقلاب ما هم هست - میگویند: ما هیچ کاری نداشتیم جز این که میخواستیم انقلاب را حفظ کنیم!
قرآن میفرماید: اینها دروغ میگویند و فقط منافقین هستند که چنین حرفهایی میزنند و قسم هم میخورند «ثُمَّ جاؤُکَ یَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنْ أَرَدْنا إِلاَّ إِحْساناً وَ تَوْفیقاً» و میگویند: ما اصلاً موفّقیت اسلام را میخواهیم، ما موفّقیت انقلاب را میخواهیم و ... .