این قسمت آیه بحث عصمت را بیان میکند، میفرماید: «أُولئِکَ الَّذینَ یَعْلَمُ اللَّهُ ما فی قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُم» خدا از قلب ناپاکشان آگاه است، پس ای رسول! از آنها روی بگردان.
یکی میآید خودش را کاملاً اسلامی و انقلابی نشان میدهد، خیلی راحت پشت سر پیغمبر(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) هم راه میرود، همه چیز هم میگوید، پیغمبر(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) از کجا بفهمد او کیست؟! آیا اگر عصمت نداشته باشد، میفهمد؟! ما باشیم منحرف میشویم، معصوم و تالی تلو معصوم است که درک میکنند و میفهمند که اینها دروغ میگویند. حیف که بعضی از تالی تلوهای معصوم نمیتوانند همه چیز را بیان کنند و این بیت در موردشان صدق میکند:
هر که را اسرار حقّ آموختند مهر کردند و دهانش دوختند
و إلّا بیان میکردند که اینها چه کاره اند، همانطور که در مورد پیغمبر(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) اینطور است که خداوند به ایشان میفرماید: «فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ عِظْهُم وَ قُلْ لَهُمْ فی أَنْفُسِهِمْ قَوْلاً بَلیغاً» با گفتار دلنشین و مؤثّر با اینها سخن بگو و نصیحت کن، شاید برگردند. بگو برگردید، دست از این نفاقتان بردارید، حقّه بازی بس است، ما که میدانیم شما چه کاره هستید. پس چه کسی میتواند این طور باشد؟ کسی که این مطالب از ناحیه خداوند برایش تبیین شده باشد.
در آیه بعد میفرماید: «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِیُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ» ما رسولی نفرستادیم مگر بر این مقصود که خلق به امر خدا، از او اطاعت کنند. رسولان به اذن خدا میآیند و طبیعی است که باید مردم را به سمت خدا ببرند، پس باید بلد باشند، آگاه و مواظب باشند و نباید خطا کنند و إلّا دین به بیراهه میرود.
شاید بفرمایید: پس چرا دینها تحریف شدند؟ میگوییم: دینها بعد از رسولان تحریف شدند. معمولاً بعد از رسولان، چون مردم از جانشینان حقیقی آنها اطاعت نکردند، دینها به انحراف کشیده شد و إلّا هیچ رسولی نیست که دین بیاورد و در پرده عصمت نباشد، بلکه حتماً معصوم است.
در ادامه آیه میفرماید: «وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحیماً» و اگر هنگامی که اینها به خودشان ستم کردند، از خدا آمرزش میخواستند و به تو رجوع میکردند که بر آنها استغفار کنی، خدا هم آنها را میپذیرفت.
ولی پروردگار عالم میفرماید: «فَلا وَ رَبِّکَ لا یُؤْمِنُونَ حَتَّى یُحَکِّمُوکَ فیما شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لا یَجِدُوا فی أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَیْتَ وَ یُسَلِّمُوا تَسْلیماً»به خدا قسم اینها اهل ایمان نمیشوند، مگر این که برایشان حکمی کنی که هیچگونه اعتراضی در دل نداشته باشند و کاملاً از دل و جان تسلیم شوند، که در آن صورت اهل ایمانند.
پروردگار عالم اینها را بیان میکند تا بگوید: تو خودت نمیتوانی، ماییم که تو را نگاه داشتیم....
پس یک دسته از آیات دیگری که دلالت بر عصمت دارد و پروردگار عالم بیان میفرماید: ما تو را حفظ کردیم، همین آیات است؛ چون حضرت حقّ به پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) میگوید: یا رسول الله! اینها در قلبشان چیز دیگری است و ما میدانیم اینها چه کاره هستند؛ یعنی علم به کار منافقین را یک به یک بر قلب پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) جاری میکند و این یعنی در پرده عصمت بودن.
البته بیان این مطالب به صورت آیه، برای تبیین به مردم است و إلّا این مطالب از قبل بر قلب مبارک پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) نازل شده بود؛ یعنی پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) همه مطالب را در قلب خودشان میفهمیدند که آن هم به خاطر قرار داشتن در پرده عصمت بود.
منتها پروردگار عالم این مطالب را بیان میکند که مردم بدانند با چه پیغمبری سر و کار دارند؛ پیغمبری که همه مطالب را میداند، ولی چون میخواهد در راه خدا حرکت کند، باید بعضی مواقع کوتاه بیاید و بعضی مواقع هم برخورد کند که این از حالات و خصوصیّات انبیاء است.