|
پایگاه اطلاع رسانی یاوران امام مهدی
(عج)
www.emammahdy.com
جمعه 7 دی 1403
روایات حکیم از سلوک عرفا 232
🌸روایات حکیم از سلوک عرفا 232 همنشینی با عالِم مهذّب 🍃کسی که سالک میگردد، باید بداند بهترین راه، راهی است که علمای حقیقی رفتند. اعاظم و بزرگان دین، از جمله عارف دلسوخته، حضرت آیتالله کشمیری(اعلی الله مقامه الشریف) در سفارشات خود این نکته را بیان میکردند و میفرمودند: راه علمای راه یافتهی زاهد از دنیا را بروید. علم باید در حضور خدا باشد و اهل علم باید در حضور خدا باشند. 🍃ایشان حتّی میفرمودند: با آنها که ظاهر عالمان را دارند، امّا عالم غیر عامل هستند، نباید معاشرت کرد که معاشرت با آنها سم است و وجود انسان را از همهی خوبیها تهی میکند. 🍃همانطور که انسان با اهل جهل نباید همنشینی کند، با عالمان غیر عامل هم نباید همنشینی کند. ای بسا عالمان غیر عامل بیشتر به انسان ضربه بزنند تا جهال. چرا که جهال به صورت ظاهر هیچ نمیدانند و ادّعایی هم ندارند، امّا عالمان غیر عامل مدّعی هم هستند و خود این ادّعا انسان را بیچاره میکند. لذا باید خیلی مواظب بود، حتّی ایشان میفرمودند: بدانید نشست و برخاست با اینها در سلوک شما اثرگذار است. 🍃چرا هر کس شاگرد حضرت شیخناالاعظم، مفید عزیز(روحی له الفدا)، اخ السّدید امام هماممان، حضرت حجّت بن الحسن المهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) شد، سیّد رضی، سیّد مرتضی و شیخ طوسی بیرون آمد؟ چون خود ایشان که اوّل مرجع دین و استاد الاساتید است؛ یعنی استاد حضرت خضر نبی است و خضر نبی استاد الانبیاء است؛ مهذّب بودند. 🍃در بیان مقام تهذیب ایشان همین بس که وجود مقدّسشان خواب دیدند، بی بی دو عالم، حضرت ثریای وجود عالم بشریت، حضرت زهرا(سلام الله علیها) دست سیّدان شباب اهل الجنه، الحسن و الحسین(صلوات الله علیهما) را گرفته، درب خانهی حضرت شیخنا الاعظم آورده بودند و فرمودند: ای شیخ! دو فرزند مرا درس بده. در عالم خواب تعجّب کرد که من درس بدهم؟! آن هم به چه کسانی؟! از خواب بیدار شد، صبح وقتی مادر سیّدین نیّرین، سیّد رضی و سیّد مرتضی در زد و آنها را به دست شیخ سپرد، حضرت شیخنا الاعظم متوجّه شد که چه خبر است. حضرت شیخنا الاعظم میدانست نگاه استاد و حتّی کلام استاد اثرگذار است، امّا چون این دو بزرگوار زیبارو بودند، دیگر به آنها نگاه نکرد. 🍃زمانی شخصی نذر کرده بود برای طلابی که در محضر شیخنا الاعظم بودند، شانههای نفیس بیاورد. حضرت شانهها را تقسیم کردند، ولی به این دو بزرگوار شانه ندادند. فردا مادرشان آمد، گفت: به فرزندان من شانه ندادید، علّت چیست؟ فرمودند: مگر اینها محاسن دارند؟ مادر با تعجّب گفت: شیخ چه میگویی؟ اینها هر روز پیش تو هستند، فرمودند: من نگاهشان نکردم، چون از همان ابتدا که دیدم اینها زیبارو هستند، از این که نکند نگاه من به آنها با دیگران متفاوت باشد، دیگر به آنها نگاه نکردم. 🍃لذا خوب درس دادن به تنهایی معیار نیست، ملاک اصلی نزد حق تعالی، تدریس با تهذیب است. در قدیم، روش و سیر شاگردپروری بزرگان و اعاظم دین این بود که شاگردانشان را با خود داشتند و با آنها بیشتر از لحاظ تهذیب نفس کار میکردند تا مباحث تعلیمی، دلیلش هم همین آیه قرآن کریم و مجید الهی است که میفرماید: «وَ یُزَکّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ»[1].
|
|
|