بسمه تعالی
شب چهارم ماه محرم الحرام 1445_حضرت آیت الله قرهی(مد ظله العالی)
حسینیه
ماه مدینه_1402/4/30
کار یهود، کشتن انبیا
بحث
ما راجع به نقش یهود در جریان عاشوراست. یکی از نکاتی که پروردگار عالم به صراحت
تبیین می فرماید، این است که یهود ملعون انبیای الهی را به شهادت می رساند. سه آیه
به صراحت عنوان قتل انبیا از ناحیه ی این
انسان های پلید را بیان می کند.
عرض
کردیم این یهود همان سپاه شیطانند. شیطانی که رجیم شد به واسطه ی سجده نکردن به
انسان و قسم یاد کرد که همه را به اغوا می کشانم و بر این قسم خودش هم پابرجا بود
و طریقه اش هم وسوسه است «الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی
صُدُورِ النَّاسِ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ» و بیان شد معمول این است که با ناس
کار دارد، جن با ما کار ندارد و آن ناس همان قوم یهود است.
اولین
آیه در سوره ی بقره آیه شصت و یکم است. بعد از اینکه حضرت موسی (علی نبینا و آله
علیه و علیه السلام) آن ها را از دست فرعون و فرعونیان نجات داد و آن ها را بیرون
برد، طعام آن ها حسب فرمایش پروردگار عالم که هم در تورات است و هم در انجیل و هم
در قرآن، مرغ بریان عالی بود، تازه این هم برای این بود که به آن سرزمین موعود
برسند تا آن جا مستقر بشوند و آن جا بتوانند کشت و زرع و مطالب دیگر داشته باشند، اما
اشکال گرفتند «وَإِذْ قُلْتُمْ یَا مُوسَىٰ لَنْ نَصْبِرَ عَلَىٰ طَعَامٍ وَاحِدٍ
فَادْعُ لَنَا رَبَّکَ یُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِهَا
وَقِثَّائِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا...» شروع کردند به ناشکری کردن.
جالب
است، این را گذرا بیان کنم، آن ها هیچ گاه به موسی کلیم ایمان نیاوردند، «فَادْعُ
لَنَا رَبَّکَ» حتی معلوم می شود به خود خدا هم ایمان نیاوردند، نگفتند: ربنا،
گفتند: «ربک» خدای خودت، رب تو. از خدای خودت درخواست کن«فَادْعُ لَنَا رَبَّکَ». قومی
واقعا پست تر از این قوم نبودند که انقدر انبیا را اذیت کردند که در تورات اشاره ای
دارد که پیامبرعظیم الشأنی مثل موسی کلیم از دست اینها گریه کرد؛ انقدر لجوج و
عنود بودند و مقابل انبیا ایستادند.
«فَادْعُ
لَنَا رَبَّکَ یُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِهَا
وَقِثَّائِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا» این ها را خواستند، حضرت جواب
داد: «قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِی هُوَ أَدْنَىٰ بِالَّذِی هُوَ خَیْرٌ» آیا
شما می خواهید خیر را با چیزهایی که پست ترند عوض کنید؟ یعنی پست ترین را شما می خواهید؟
اگر اینطور ناشکری می کنید «اهْبِطُوا مِصْرًا» به مصر برگردید «فَإِنَّ لَکُمْ
مَا سَأَلْتُمْ وَضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْکَنَةُ وَبَاءُوا
بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ کَانُوا یَکْفُرُونَ بِآیَاتِ اللَّهِ
وَیَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ الْحَقِّ ذَٰلِکَ بِمَا عَصَوْا وَکَانُوا
یَعْتَدُونَ» این قوم ناشکر که از موسی کلیم خواستند که غذاهای بهتری برای ما قرار
بده ما سبزیجات می خواهیم خیار، سیر، عدس، پیاز. موسای کلیمی که شما دست فرعون بودید،
دختران شما را می کشت، پسران شما را ذبح می کرد، آمد شما را نجات داد، بعد اینطور می گویید؟! حضرت فرمود: غذای پست به جای
بهتر می خواهید؟! حالا که اینطور است به مصر بروید، آنچه می خواهید، در آن جا برای
شما هست و ذلت و پریشانی برای شما خواهد بود. آن ها نسبت به آیات الهی کفر ورزیدند
و پیامبران را به ناحق کشتند.
پس
پروردگار عالم در این آیه بیان می کند یکی از کارهای این ها کشتن انبیا بود.
خیلی
جالب است وجود مقدس ابی عبدالله، حضرت حسین بن علی (صلوات الله و سلامه علیه) هم
همین را بیان فرمودند، موقعی که از ایشان خواستند که آقا نروید، فرمودند: چه می گویید؟
این ها یحیی را کشتند و سر بریدند - حالا خطبه حضرت را خواهم خواند –
امیرالمومنین
هم در جنگ صفین در جواب نامه معاویه به همین آیه اشاره می کنند که یهود انبیا را
می کشتند. سلیم بن قیس نقل می کند: عمر بن ابی سلمه میگوید در صفین با امیرالمومنین
بودیم - البته این قضیه مفصل است، بحث ما چیز دیگری است، نمی خواهم به این مطالب
بپردازم، فقط می خواهم جواب امیرالمؤمنین را بیان کنم - معاویه اباهریره را خواست،
نامه ای را داد تا برای حضرت آوردند.
امیرالمومنین، اسد الله الغالب، علی بن ابی
طالب (صلوات الله و سلامه علیه) - از صلوات جلیل خودتان را محروم نکنید، دیشب عرض
کردم در آن مکاشفه ای که آیت الله سید محمد حسن شیرازی داشت، به حبیب بن مظاهر گفته
بود: برای چه می خواهی به دنیا برگردی؟ فرموده بود: یکی این که در روضه ابی
عبدالله شرکت کنم، دیگر این که به عزاداران آب بدهم و سوم صلوات بر محمد و آل محمد
بفرستم که به قول بزرگان و عرفای عظیم الشان از جمله آیت الله العظمی بهجت، در همه
ی اذکار گشتیم، هیچ ذکری را بالا تر از ذکر صلوات بر محمد و آل محمد پیدا نکردیم.-
فرمودند: بروید و بگویید «یَا مُعَاوِیَةُ
إِنَّا أَهْلُ بَیْتٍ اخْتَارَ اللَّهُ لَنَا الْآخِرَةَ عَلَى الدُّنْیَا وَ لَمْ
یَرْضَ لَنَا الدُّنْیَا ثَوَاباً وَ قَدْ سَمِعْتَ رَسُولَ اللَّهِ ص أَنْتَ وَ
وَزِیرُکَ وَ صُوَیْحِبُکَ یَقُولُ إِذَا بَلَغَ بَنُو أَبِی الْعَاصِ ثَلَاثِینَ
رَجُلًا اتَّخَذُوا کِتَابَ اللَّهِ دَخَلًا وَ عِبَادَ اللَّهِ خَوَلًا وَ مَالَ
اللَّهِ دُوَلًا یَا مُعَاوِیَةُ إِنَّ نَبِیَّ اللَّهِ زَکَرِیَّا نُشِرَ
بِالْمِنْشَارِ وَ یَحْیَى ذُبِحَ وَ قَتَلَهُ قَوْمُهُ وَ هُوَ یَدْعُوهُمْ إِلَى
اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ وَ ذَلِکَ لِهَوَانِ الدُّنْیَا عَلَى اللَّهِ إِنَّ
أَوْلِیَاءَ الشَّیْطَانِ قَدِیماً حَارَبُوا أَوْلِیَاءَ الرَّحْمَنِ قَالَ
اللَّهُ إِنَّ الَّذِینَ یَکْفُرُونَ بِآیاتِ اللَّهِ وَ یَقْتُلُونَ
النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ حَقٍّ وَ یَقْتُلُونَ الَّذِینَ یَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ
مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِیمٍ یَا مُعَاوِیَةُ إِنَّ رَسُولَ
اللَّهِ ص قَدْ أَخْبَرَنِی أَنَّ أُمَّتَهُ سَیَخْضِبُونَ لِحْیَتِی مِنْ دَمِ
رَأْسِی وَ أَنِّی مُسْتَشْهَدٌ وَ سَتَلِی الْأُمَّةَ مِنْ بَعْدِی وَ أَنَّکَ
سَتَقْتُلُ ابْنِیَ الْحَسَنَ غَدْراً وَ أَنَّ ابْنَکَ یَزِیدَ سَیَقْتُلُ
ابْنِیَ الْحُسَیْنَ»
ما خاندانی هستیم که خدا برای ما آخرت را بر
دنیا ترجیح داده است و نخواست دنیا پاداش ما باشد و اما تو و وزیرت یعنی عمروعاص و
همراه حقیرت از رسول خدا شنیدید و من هم خودم شنیدم، فرمودند: هرگاه فرزندان
ابوالعاص به سی عدد برسند، کتاب خداوند را مایه درآمد و فساد خودشان می گیرند، بندگان
خدا را خادم می کنند، اموال دنیا را بین خودشان تقسیم می کنند. معاویه! پیغمبر بیان
فرمود: پیامبر خدا، یحیی بن زکریا را درحالی که مردم را دعوت به سمت پروردگار عالم
می کرد، کشتند - چه کسی؟ قوم یهود - این ها بخاطر خواری دنیا و این ها پیروان شیطانند
و با پیروان خدا می جنگند. «إِنَّ أَوْلِیَاءَ الشَّیْطَانِ قَدِیماً حَارَبُوا
أَوْلِیَاءَ الرَّحْمَنِ قَالَ اللَّهُ إِنَّ الَّذِینَ یَکْفُرُونَ بِآیاتِ اللَّهِ
وَ یَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ حَقٍّ وَ یَقْتُلُونَ الَّذِینَ
یَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِیمٍ».
لقمه حرام و کمرنگ شدن
حب اهل بیت
دو گروه در عالم بیشتر نیست. یک جبهه الله،
دو جبهه شیطان. البته یک روایتی داریم حضرت ثامنالحجج، عالم آل محمد می فرمایند:
شیطان تصور کرده است می تواند مقابل خدا بایستد؟! یکی از حماقت های شیطان این بود
که وقتی خدا به او مهلت داد، عوض توبه تصور کرد می تواند با خدا مقابله کند، یک
عده از انسان ها را به سمت خودش بیاورد، در جنود خودش قرار بدهد و تصور کند که با
خدا مبارزه می کند، نفهمید خودش هم مخلوق خداوند است، اشتباه بسیار بزرگی که کرد این
بود که نفهمید که خدا فرمود: تو سلطان آن ها نیستی، «وَ ما کانَ لَهُ عَلَیْهِمْ
مِنْ سُلْطان» فقط می توانی وسوسه کنی؛ چون تو اصلا آن ها را خلق نکردی و بعد خدا
می فرماید به جز یک عده ای که این ها می روند.
دوستان
من! عزیزان من! جوان های عزیز! فرزندان عزیزم! خیلی مواظب باشید. بنده مطالعاتی که
دارم، در احادیث و آیات و... سیر کردم در یک چیزی تمام حضرات معصومین مشترکند، خیلی
عجیب است و آن این است که می فرمایند: از یک چیز بترسید؛ لقمه حرام که این لقمه
حرام عامل بر نطفه ی حرام می شود و اگر لقمه ی حرام، نطفه ی حرام آورد، آن وقت است
که دیگر از درگاه پروردگار عالم دور می شوند.
دیدید
بعضی ها دستگاه ابی عبدالله را مسخره می کنند، اگر ریشه یابی کنیم میبینیم یک چیز
بیشتر نیست در مرحله اول لقمه حرامی بود که عامل شد آرام آرام خدای نکرده نعوذ
بالله نستجیر بالله پناه به ذات احدیت، به نطفه حرام برسند که اگر اینطور شد،
معلوم است، اهل جماعت هم در کتبشان دارند که اگر بیشتر از ما نداشته باشند، کمتر
ندارند؛ چون من کتاب های آن ها را بررسی کردم که «یا علی مبغضک زانیة» ای علی کسی
که بغض تو را داشته باشد زانیه است.
کسی
که در سینه اش ولو خیلی کم بغض و کینه آغاز بشود، امکان دارد لقمه حرام باشد که
گاها اینطور می شود، بعد آرام آرام دستگاه اهل بیت و روضه اهل بیت را به سخره می گیرد،
حب اهل بیت بیرون میرود.
یک
عده با معرفت بودند که تا میگفتند السلام علیک یا اباعبدالله فقط سلام می دادند،
روضه ای نیست، گریه میکردند، آن حبی که خودم دیده بودم آن مرد بزرگوار آن ولی خدا
که شب های تاسوعا دور حوض با چند نفر میگشتند فقط یک کلمه میگفتند عباس عباس
ابالفضل، سینه میزدند و اشک می ریختند. فقط یک کلمه عباس، هیچ چیزی نبود، هر سال
چند نفری بودند از جمله آیت الله حق شناس (اعلی الله مقامه الشریف) فقط روضه شان
همین بود دور حیاط می چرخیدند ابالفضل عباس! اما چه بود که میگفتند ابالفضل
حالشان متغیر می شد، اشک می ریختند، ناله می کردند و هر کسی که آنجا بود به اشک در
می آورند. این چه حالی است؟ این حب است و خدا نکند حبت کمرنگ بشود.
پیامبر
می فرمودند: آیا دین غیر از محبت است؟ یا محبت به شیطان دارد یا محبت به خدا دارد.
دو جبهه بیشتر در عالم نیست، یا جبهه الله است یا جبهه شیطان و غیر از این نیست.
اینجا
ببینید امیرالمومنین میفرمایند: بدانید دو سپاه در عالم بیشتر نیست. وسط نداریم.
ببینیم در کدام سپاهیم، عزیز دلم! در سپاه خداییم یا در سپاه شیطانیم.
لعن شده ی انبیا
حضرت
میفرمایند: پیروان شیطان با پیروان خدا درجنگ اند و خدا در کتابش فرمود کسانی که
نسبت به آیات خدا کافر شدند پیامبران را به ناحق می کشتند (سوره آل عمران آیه 21 )
که عزوجل میفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ یَکْفُرُونَ بِآیَاتِ اللَّهِ» تکفیر آیات
خدا و نشانه های خدا می کنند «وَیَقْتُلُونَ
النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ حَقٍّ وَیَقْتُلُونَ الَّذِینَ یَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ
مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِیمٍ» کسانی که انبیا را به قتل رساندند
و مردمی را که امر به عدالت و قسط میکردند به قتل رساندند خداوند فرمود این ها را
به کیفر دردناک بشارت ده.
دقت
کنید، این آیه برای یهود است یهود این کار را انجام داد. بعد حضرت اشاره میکنند معاویه!
- شما از این نسل هستید - پیامبر خبر داد که به ظاهر امت او محاسنم را به خون
آغشته میکند من را به شهادت میرساند بعد از من این ادامه پیدا میکند و تو از سر
دشمنی فرزندم حسن را با سم میکشی و فرزندت یزید ملعون فرزندم حسین را به قتل میرساند.
- معلوم میشود چه کسانی هستند - بعد از
آن هم یک ابن زانیه دیگری سر کار می آید. این روایت در بحارالانوار جلد 33 است.
پس
اینجا معلوم میشود که وقتی این ها با اولیا خدا و انبیا میجنگند و آن ها را می کشند،
طبیعی است دیگر این راه ادامه دارد. اولین کار یهود این است که دین را در نطفه خفه
کند. در نطفه خفه کردن چیست؟ «یَکْفُرُونَ بِآیَاتِ اللَّهِ وَیَقْتُلُونَ
الْأَنْبِیَاءَ بِغَیْرِ حَقٍّ».
سوره
آل عمران آیه 112 :«ضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الذِّلَّةُ أَیْنَ مَا ثُقِفُوا إِلَّا بِحَبْلٍ
مِنَ اللَّهِ وَحَبْلٍ مِنَ النَّاسِ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَضُرِبَتْ
عَلَیْهِمُ الْمَسْکَنَةُ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَانُوا یَکْفُرُونَ بِآیَاتِ
اللَّهِ وَیَقْتُلُونَ الْأَنْبِیَاءَ بِغَیْرِ حَقٍّ ذَلِکَ بِمَا عَصَوْا
وَکَانُوا یَعْتَدُونَ» یک خصوصیت یهود این است که پروردگار عالم بیان می فرماید
هر جا این ها یافت شدند مهر ذلّت بر آن ها خورده است. چرا؟ چرا اینگونه شدند؟ چون
آنها خشم خدا را در آوردند چون آنها آیات
خدا را تکفیر کردند و پیامبران را هم کشتند. این ها بخاطر همین گناه بزرگ همیشه در
حصرند.
بیان
کردم یکی از این خاخام ها در خود واشنگتون آمریکا به صهیونیست ها بیان کرد که شما
لعن شده ی خود انبیاء هستید. چون می دانید اینها یک عده یهودی هستند که مخالف
هستند بخاطر اینکه دولت تشکیل بدهند، نه اینکه با مسلمانان خوب هستند، گفتند باید
صبر کنیم تا خود حضرت موسی بیاید. آنها هم معتقد به این هستند که کسی بیاید که منجی
آخرالزمان است. خودشان میگویند که شما لعن شده از لسان انبیا هستید، همان چیزی که
ما در قرآن کریم و مجید الهی داریم که لعن شدند این ها از لسان داوود نبی و همچنین
از لسان حضرت عیسی بن مریم «لعن الذین کفروا من بنی اسرائیل علی لسان داوود و عیسی
بن مریم ذالک بما عصوا و کانوا یعتدون» لذا بخاطر همین این ها دائم با پیامبران
دعوا داشتند و آنها را میکشتند و در جریان پیامبر هم بیان خواهم کرد که چطور می خواستن
هاشم جد اعلا پیامبر را بکشند و چطور شد که برادرش مطلب آمد و فرزند هاشم را پیدا
کرد و اسمش را عبدالمطلب گذاشت که آنها متوجه نشوند و ... .
عصیان یهود
در
همین آیات الهی راجع به یهود دو چیز مشترک است، یکی این که وقتی دلایل و حجت الهی را
دیدند، عصیان کردند. مثل وهابیت ملعون که معجزه را دیده. بعضی ها می گویند دروغ
است، کدام معجزه؟ همه عالم هر سال در مکه، بیت الله، کعبه را دارند میبینند، جایی
که به امر پروردگار عالم دیوار شکافته شد، فاطمه بنت اسد داخل رفت و مولی الموالی
در آنجا بدنیا آمد.
زمینی
که ما به اسم مسجد میسازیم، اگر صیغه مسجد در آن خوانده شود، دیگر جنب و حائض نمیتواند
در آن وارد شود. کسی که نفاس دارد نمی تواند در آن وارد شود. زمین برای خودمان بود،
فقط صیغه مسجد خواندیم، آنجا که خانه خداست، تازه فاطمه بنت اسد آمده بگوید: خدایا
این زایمان را بر من آسان کن، خدا گفت: فاطمه بنت اسد! داخل بیا آن هم نه از در، دیوار
شکافته بشود!! خانه، خانه ی همین علی است، خانه امیرالمومنین است.
یک
جمله ای را دیدم خیلی عجیب است، به شافعی میگویند – می دانید اهل جماعت، چهار
مذهب دارند؛ حنفی، حنبلی، مالکی و شافعی. شافعی فقیه بود، شاعر هم بود. یک دیوانی
دارد، دیوان شافعی. شعرهای عالی هم دارد. این شعر معروف هم که همه شنیدید، از
شافعی است که یک قصیده بزرگ است، چند بندش معروف شده است: علی(ع) حُبُّهُ جُنَّه، قَسیمُ
النّارِ وَ الجَنَّة، وَصِی الْمُصْطَفی حَقا، اِمامُ الاْنْسُ وَ الْجِنَّة ؛ حبّ
علی سپر است، سپر از آتش جهنم. او میگوید که بهشت برود که جهنم، حقا وصی پیامبر
اوست، امام انس و جن است - به او میگویند: چرا این همه شعر راجع به امام علی و
اهل بیت گفتی؟ گفت: می ترسم چیزی بگویم که شما نمیتوانید درک کنید ولی میگویم.
شما نمی فهمید دوری که به دور بیت الله می زنید؛ طواف کعبه، طواف علیست.
پس
یکی از معجزات همین است که امیرالمومنین اینجا بدنیا آمده است. وهابیت یک بار دور
بیت را بستند، تمام ساختمان بیت الله را از اول آن سمت دیوار را بالا کشیدند،
دوباره دیوار شکاف خورد. کسانیکه دنبال معجزه می گردند و میگویند: معجزه برای قدیم
بوده است، همین الآن هر سال در ایام ذیحجه که مسلمانان به حج واجب می روند، طبق
روایت که همه اهل جماعت هم قبول دارند، مجبور میشوند پرده بیت الله را بالا ببرند
و این شکاف را هر سال همه مسلمانان میبینند، ولی اینها عصیان کردند. معجزات را می
بینند. هر جا خدا راجع به یهود میگوید که دو بازوی یهود وهابیت و بهائیت است، آخرش
این دو خصلت را راجع به یهود می فرماید: عصیان کردند. عصیان برای کیست؟ کسی که حق
را میبیند اما لجوج است. معجزه بالاتر از این؟ آخر سر دیدند نمی توانند شکاف را
بپوشانند، سیمان کشیدند، دوباره می ریزد.
امیرالمومنین
میفرمایند: شما ما را می کشید و همین آیه یهود را برایشان خواند. حالا چرا از یهودند؟
انشاءالله عرض میکنیم که امیه کی بود. امیه یک غلام بود. اصلا هیچ ارتباطی به
عبدالشمس نداشت. غلام عبدمناف و... بود. در تاریخی که خود اهل جماعت هم دارند در
تاریخ طبری و در تاریخ دمشقیه اهل جماعت موجود است. اصلا یهودی زاده بود و اینطور
نیست که میگویند دوتا قوم بودند، با هم فامیل بودند، نهایتشان به عبد مناف می خورد
و بنی هاشم و بنی امیه با هم فامیل بودند، خیر اصلا بنی هاشم و بنی امیه یک ریشه نیستند،
ان شاء الله اثبات خواهیم کرد که بعضاً اشتباه بیان کردند.
حضرت
فرمودند یزیدی که مادرش میسونه است. میسونه کیست؟ پدرش مسیحی است و مادرش یهودی
است. یک فاحشه ای که معاویه و عمروعاص و چند نفر دیگر با او بودند، وقتی یزید بدنیا
آمد، هر کدام گفتند: این پسر کیست؟ تا قرعه به نام معاویه افتاد؛ چون معاویه، لعنت
شده ی خداست اصلا نسلی نداشت. إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ ﴿۱﴾ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ﴿۲﴾ إِنَّ شَانِئَکَ
هُوَ الْأَبْتَرُ ﴿۳﴾ این ها ابتر بودند. اصلا یزید پسر معاویه نیست. یزید
را به معاویه نسبت دادند. یزید بیشتر شبیه عمرو عاص بود. در تاریخ است خود عمر و
عاص گاهی عصبانی می شد به معاویه می گفت: پسر من را که ضبط کردی، اما حداقل بعضی چیز
ها را یادش بده، مگر این فردا نمیخواهد خلیفه بشود، این یزید در دامن میسونه بزرگ
شده، چیزی از اسلام بلد نیست. خود معاویه انقدر حرص نمی زد که عمر و عاص حرص می
خورد؛ چون فرزند عمروعاص است.
ببینید
اسلام دست چه کسانی افتاده بود. برای همین ابی عبدالله فرمود: مثل منی بخواهم با یزید
بیعت کنم؟! اسلام دست یک سری ابن الزنا، ولدزنا افتاده است. همین ها در کربلا چه
کردند؟ گفتند: می خواهیم به بغض علی که در سینه هامان است، بکشیمت. مگر میشود کسی
شیعه امام علی یا اهل بیت باشد، این را بگوید؟! این ها شیعه اباسفیان بودند. معلوم
است زنا زاده ها بودند که به بغض امیرالمومنین با ابی عبدالله جنگیدند.