بسمه تعالی
شب پنجم ماه محرم الحرام 1445_حضرت آیت الله قرهی(مد ظله العالی)
حسینیه
ماه مدینه_31/4/1402
قتل هفتاد پیامبر از اذان صبح تا طلوع آفتاب
یکی
از جریان هایی که در حرکت ابی عبدالله (علیه
الصلاة و السلام) به سمت کوفه برای ایشان رخ داد، این بود که وقتی هنوز در مکّه
مکرّمه بودند، عبد الله ابن عمر متوجه شد حضرت می خواهند به سمت کوفه بروند، محضر
مبارک حضرت آمد؛ چون می دانست بنی امیّه چه انسان های پلیدی هستند و شهادت حضرت با
رفتن ایشان متقن است، قصد داشت به این طریق حضرت را منصرف کند. عرضه داشت: شما نروید،
به صورت ظاهر بیعت کنید و اطاعت ظاهری داشته باشید؛ چون مردم به شما نیاز دارند و
از شما بهره ببرند.
حضرت
در جواب او نکته ای را بیان کردند که این نکته خیلی عجیب است، فرمودند: ای پسر عمر!
آیا نمی دانی که نشانه پستی دنیا در نزد خدا این بود که سر بریده ی پیامبر خدا
حضرت یحیی (علی نبیّنا و آله و علیه الصلاة و السّلام) را به یک انسان آلوده و زشت
کار از آلودگان بنی اسرائیل دادند. کنایه از اینکه من بیعت کنم یا نکنم، این ها
کار خود را می کنند، کما اینکه بیان فرموده بود: مثل منی هیهات که بیعت با یزید
کند، یزیدی که ابن المیسونه است.
دیشب
بیان کردیم میسونه، مادر یزید است، اما پدرش معلوم نیست. قرعه به معاویه افتاد
و خود میسونه هم مادرش یهودی است و پدرش
بظاهر مسیحی و نصاری است.
حضرت
فرمودند: من با این بیعت نمی کنم اما فرض هم بگیرید بیعت کنم، این ها با یحیای نبی
چه کردند؟! بعد حضرت فرمودند: آیا نمی دانی بنی اسرائیل تا جایی پیش رفتند که
بامدادان تا طلوع فجر (نه تا شب) - به تعبیری از اذان صبح تا طلوع خورشید - هفتاد پیامبر الهی را به شهادت رساندند!! و بعد از این که فاجعه و جنایت به این
هولناکی انجام دادند، هیچ احساس زشتی نکردند، نگفتند فاجعه ای صورت گرفته، این جنایت،
جنایت عظیمی بود، بدون هیچ احساسی زشتی به خرید و فروش پرداختند، گویی که اصلا
فاجعه ای رخ نداده.
وجود
مقدس حضرت باقر العلوم، امام محمد باقر (صلوات الله و سلامه علیه) شیوه قتل انبیاء
توسط بنی اسرائیل را تشریح کردند، فرمودند: یک پیامبر بنی اسرائیل را می آوردند،
در حالی که دو پیامبر دیگر ایستاده بودند، سر او را از تن جدا می کردند، بلافاصله
چهار پیامبر دیگر را می آوردند، جلوی آن چهار نفر، سر این دو را از هم جدا می
کردند.
یعنی
آن چیزی که گاهی در کلیپ های داعش می دیدید، آن زمان که داعش خیلی هیاهو داشت و ...
. داعشی که این جنایات را می کرد و معلوم شد که همان دست یهود در کار است. دیدید، کلیپ
های آن آمد که وقتی داعشی ها مجروح شدند، این ها را در فلسطین اشغالی، اسرائیل بظاهر،
می بردند و در بیمارستان های آنجا در تل آویو و حیفا و ... درمان می کردند که نتانیاهو
بالاسر آن ها رفت، این نشان داد این ها چه کسانی هستند.
امام
باقر(صلوات الله و سلامه علیه) می فرماید: یکی را می آوردند، دو پیامبر بودند، جلوی
این دو نفر این را سر می بریدند، اول این کار را کردند، بعد چهار تا دیگر آوردند،
جلوی آن ها این دو نفر را کشتند، بعد 8 نفر آوردند، جلوی آن ها این چهارنفر را
کشتند، همین طور زوج زوج می آوردند تا هفتاد نفر را کشتند.
در
مجمع البیان طبرسی، جلد دوم و همچنین در کتاب ابن عطیه ی آندلسی ذیل این آیات، آیاتی
که راجع به بنی اسرائیل است «یقتلون النّبییّن بغیر الحق» آمده است که ابی عبدالله
فرمود: این ها یک روز از اذان صبح تا طلوع خورشید ، هفتاد نفر را سر بریدند.
در
روایت دیگری وجود مقدس باقر العلوم، امام محمد باقر (صلوات الله و سلامه علیه)
فرمودند: این ها را جمع می کردند و لو می دادند، در یک روز ۱۲۰ و در یک روایت دیگری ۳۰۰ پیامبر را به
شهادت رساندند. بعد حضرت می فرمایند: این ها بر نسل حضرت داوود (علی نبیّنا و آله و
علیه الصلاة والسلام) بودند.
با
نبیّ مکرّمی مثل حضرت داوود(علی نبیّنا و آله و علیه الصلاة والسلام) مقابله کردند،
آن وقت این قدر بی حیا و بی شرم اند، که تازه الآن هم عنوان ستاره آن ها، ستاره
حضرت داوود (علی نبیّنا و آله و علیه الصلاة والسلام) است!
بعد
حضرت قسم جلاله خوردند که به خاطر همین زبانشان بود، این ها می رفتند لو می دادند.
زبانت را نگه دار
جالب
است اولیاء و عرفا بیان می فرمایند: در این اعضای وجودی، اگر کسی توانست این مثلث
وجودی؛ چشم ، گوش و دهان را تحت اختیار عقل قرار بدهد، نه تحت اختیار نفس، آن نفسی
که اعدی عدوّ است، دشمن ترین دشمنان برای انسان است، برنده است و در این سه عنصر
وجودی بشر، این زبان از همه بدتر است.
گاهی
زبان نیش می زند، گاهی طعنه می زند، گاهی دروغ می گوید، گاهی غیبت می کند که «اشّد
منّ الزّنا» است، اسم زنا تن آدم را می لرزاند، انسان از اسمش وحشت دارد، آیت الله
مولوی قندهاری آن کنز خفی الهی (اعلی الله مقامه الشریف)، می فرمودند: آیت الله
آقا سید ابوالحسن اصفهانی در درس خارج فقه شان، در باب نکاح به بعضی از روایات در
باب زنا رسیدند، فقط یکبار اسمش را آوردند، بعد فرمودند آن عمل شنیعه ، آن عمل قبیحه.
من از لسان مبارک ایشان شنیدم، از کسی نقل قول نمی کنم، آیت الله مولوی قندهاری آن
کنز خفی الهی (اعلی الله مقامه الشریف) فرمودند: دو نفر بعد از درس به آقا اعتراض
کردند که این چه چیزی هست بفرمایید دیگر، عین روایت است. آقا چنان گریه کرد که اشک
بر روی محاسن مبارک ایشان ریخت، فرمود: به خدا قسم بازی نمی کنم، اسمش تنم را می لرزاند، نمی توانم
بیان کنم!
آن
وقت غیبت چه هست؟ «اشّد منّ الزّنا» اشّد باب افعل التّفضیل است؛ یعنی نه شدید، نه
شدید تر، بلکه شدید ترین است، بعد راحت انسان غیبت می کند، آن وقت تهمت چه هست؟ غیبت
یعنی موجودیّت داشته و نباید می گفتی و گفتی «اشّد منّ الزّنا»، تهمت یعنی موجودیّت
نداشته. ببینید لسان چه هست!
وجود
مقدس سید الساجدین، امام العارفین، آقا علی ابن الحسین (صلوات الله و سلامه علیه) می
فرمایند: - چقدر این روایت عالی و عجیب است - «انَّ لسان ابن آدمَ یُشرِفُ علی جمیع
جوارحِه کلَّ صباحِ فَیقولُ کیفَ اَصبَحتُم» هر روز صبح زبان به اعضا و جوارح
انسان بر می گردد می گوید چگونه صبح کردید؟ «فَیقولونَ بِخیرِ اِن تَرَکتَنا و یَقولونَ
الله الله فینا و یناشدونه و یقولون انّما نُصابُ و نُعاقَبُ بِک» می گویند اگر تو
ما را رها کنی، به خوشی، «یقولون الله الله فینا» خدا را بین خودمان قرار می دهیم،
یعنی به خود خدا قسم، تعبیری که بعضی ها دارند. علامه مجلسی (اعلی الله مقامه الشریف)
ذیل این مطلب می فرمایند: اینجا دارند این اعضا قسم می دهند خدا را خدا را بین
خودمان قرار می دهیم، تو را قسمت می دهیم «و یناشدونه» مواظب باش «انَّما نُصابُ و
نُعاقِبُ بِک» هر چه صواب می بریم از تو است، امّا اگر عقابی هم بکشیم از تو است.
تو ما را می توانی به بالا ترین درجات برسانی، می توانی ما را به اسفل سافلین
برسانی!
زبان
این است! خیلی زبان را مواظبت کنیم. شخصی خدمت پیامبر اکرم، محمد مصطفی (صلی الله علیه
و آله و سلم) آمد و عرضه داشت «یا رسول الله اوصنی» یا رسول الله! یک توصیه ای به
من کن - دیدید بعضی ها به بزرگان، عرفا و علما می رسند، مثلا به آیت الله العظمی
بهجت می رسند، می گویند: آقا! یک نکته ای به ما بگویید، یک پندی به ما بدهید، یک چیزی
بگویید به دردمان بخورد - حضرت فرمودند: «إِحفِظ لِسانَک» زبانت را مواظب باش،
مواظب این زبانت باش .
مجدداَ
گفت: «قال یا رسول الله اَوصِنی» حالا یک وصیت دیگر بکنید. باز حضرت فرمود: «إِحفِظ
لِسانَک» لسانت را مواظبت کن، برای سومین بار گفت: «یا رسول الله أَوصِنی»، «قال إِحفِظ
لِسانَک، ویهک و هل یکبُّ النّاس علی مَناخِرِهِم فی النّار». خیلی عجیب است! حضرت
فرمود: وای بر تو، این حفظ لسانی که به تو می گویم مهمّ است، زبانت را نگاه دار، آیا
مردم را جز دریدگی های همین زبان به دوزخ افکنده؟!
لقمه شبهه ناک و مردن روح
ببینید
چقدر این قوم عجیب و غریب است، دلیل هم چیست؟ دلیل نطفه است، دلیل لقمه است، همان
چیزی که عزیزان! باید بترسیم. والله ترس دارد. اگر لقمه شبهه ناک داخل زندگیمان آمد،
آهسته آهسته، تبدیل به لقمه حرام می شود، آن وقت اگر لقمه حرام داخل زندگیمان آمد،
روح انسان می میرد! جسم به صورت ظاهر زنده است، امّا این روح می میرد، این روح دیگر
در اختیار شیطان قرار می گیرد.
در
روایت داریم در ملاقاتی که شیطان با حضرت سلیمان داشت، حضرت سلیمان به شیطان گفت:
چه چیز باعث می شود که تو بر انسان مسلّط شوی؟ سه مطلب را بیان کرد و بعد خود شیطان
گفت: عجب اشتباهی کردم، نباید بگویم. گرچه همه انبیاء این را تذکار دادند ولی
انسان ها غافلند، غفلت می کنند، یادشان می رود، مدام به خودشان تذکار نمی دهند،
مواظب نیستند. شیطان ملعون بیان کرد: یکی از چیزهایی که باعث می شود مسلط شوم، این
است که در لقمه شان، در رزقشان وارد می شوم.
گاهی
زحمت می کشند امّا اجازه نمی دهم این لقمه حلال شود، آن را به لقمه حرام تبدیل می
کنم. سر شریک خود کلاه بگذارد، سر فلانی کلاه بگذارد، فکر کند زرنگ است. پیش خودش
هم زرنگی میداند، در حالی که عین حماقت است، نه زرنگی. قدیمی ها یک اصطلاحی دارند،
بعضی از آن هایی که اهل حال و معنا بودند، این را به صورت ضرب المثل در آوردند، می
گفتند: هر که از ما برده است ما برده ایم. او فکر می کند که برده است، زرنگ است، خیر،
زرنگ نیست، حماقت است!
یکی
دیگر از چیزهایی که شیطان بیان کرد، این بود که از طریق زنان وارد می شوم که این
هم بسیار درد است و در آخر الزّمان نشانه های آن را داریم می بینیم. مورد سوم هم
گفت که زبان آن ها را در اختیار می گیرم.
وای بر این زبان
حضرت
می فرمایند: یهودیان بر نسل حضرت داوود تسلط یافتند، تا جایی که ۱۲۰ الی ۳۰۰ نفر از آن ها را به شهادت رساندند. حضرت صادق
القول و الفعل نوع کشتن این ها را بیان می فرماید. وجود مقدس امام جعفر صادق
(صلوات الله و سلامه علیه) ذیل این آیه «یقتلون النبییّن بغیر الحق» فرمودند: به
خدا سوگند این ها فقط با شمشیر های خود نکشتند، بلکه اکثر این انبیاء را با زبان
های خود کشتند!
امام
صادق(صلوات الله و سلامه علیه) است، نه فلان عارف بالله ! نه فلان عالم ! معصوم
دارد بیان می فرماید، معصوم قسم می خورد، والله می گوید! قسمی که حتی خود همین
حضرات معصومین (علیهم السلام) به ما فرمودند هر حرفی را میخواهید بزنید قسم نخورید،
اما یک جایی خود حضرات مجبور می شوند قسم بخورند. این روایت در اصول کافی جلد دوم است، حضرت قسم یاد
می کند به خدا سوگند، والله این ها با شمشیر های خود نکشتند ، بلکه با زبان های خود
کشتند؛ یعنی راز آن ها را فاش کردند و به این سبب حاکمان این ها را می گرفتند می
کشتند.
بعد
حضرت می فرمایند: وای بر این زبان! این زبانی که عزیزان! خیلی باید از او مواظبت
کنیم. این زبانی که وقتی صبح می شود، اعضا و جوارح او را قسم می دهند که بگذار ما آرام
باشیم.
وجود
مقدس امام باقر(صلوات الله و سلامه علیه)، در اصول کافی، باب کتاب ایمان و کفر، در
باب لسان، می فرمایند: «ما من یومِ الّا و کلُّ عضوِ من اعضاء الجسد یُکَفّرُ
الّسان یقولُ نشدتک الله أَن نُعذّبَ فیک» روزی نیست مگر این که اعضا و جوارح به
زبان می گویند: تو را به خدا مبادا کاری کنی به واسطه تو ما به عذاب دچار شویم.
اولیاء
خدا، عرفای عظیم الشأن می فرمایند: وقتی این وسواس الخنّاس می آید، انسان را وسوسه
کند، اگر می خواهید تحت کنترل نفس قرار نگیرید، - که پیامبر رحمت، محمد مصطفی (صلی
الله علیه و آلهی و سلم) بیان می فرمایند: «اعدی عدوّک نفسک التی بین جنبیک» دشمن
ترین دشمنان تو ای انسان چه کسی است؟ «نفسک الّتی بین جنبیک» - سه عضو وجودی خود؛ چشم
، گوش و دهان را کنترل کنید؛ یعنی تحت کنترل عقل قرار دهید.
حضرت
می فرمایند: وقتی روز می شود اعضا به زبان قسم می دهند تو را به خدا نکند باعث
عذاب ما شوی«ما من یومِ الّا و کلُّ عضوِ من اعضاء الجسد یکفّرُ الّسان یقول نشدتک
الله أَن نعذِّبَ فیک».
بحث
راجع به جریان یهود در کربلا بود اما می خواهم این چند جلسه باقی مانده در این
حسینیه را راجع به این مطالب اخلاقی صحبت کنم. ان شاالله ادامه بحث یهود را دهه
دوم و سوم که جاهای دیگر هستیم بیان می کنم؛ چون گاهی می بینم خیلی به این مطالب نیاز
داریم. اوّل خدا را شاهد می گیرم، به این عزای ابی عبدالله (ع)، به این پرچم های
عزای ابی عبدالله (ع)، با خدای خودم عهد بستم هر موقع مباحث اخلاقی را مطرح کنم،
اوّل خطاب به نفس خودم باشد و بعد هم کسانی که مثل من بیچاره شاید گرفتار نفس دون
اند، این اعدی عدو، این زبان که اکثر خطایا از این آمده و ما گاهی آن را رها می کنیم،
به خصوص راجع به فحاشی.
شیطان، شریک فحاش
فحاشی
یکی از خصائصی است که باید مراعات کنیم، مواظب باشیم که نشانه عقل سلیم است. مراقب
باشیم این زبان فحاشی نکند، حرف های رکیک نزند، چیزی نگوید که خدای نکرده گرفتاری
برایش ایجاد کند و فردای قیامت نتواند جواب بدهد.
ملّای نراقی (اعلی الله مقامه الشریف) می فرماید :
اوّل چیزی که شیطان زبان را با آن می چرخاند و بعد هم به دروغ گویی می افتد، دشنام
است. فحش و بی ادبی است. زبان باز بشود فحاشی کند.
پیغمبر
اکرم محمّد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلّم) می فرمایند: فحاش چند خصلت دارد؛ یکی
این که شیطان، شریک و رفیق شخص فحاش است.
دیدید
بعضی ها مثل نقل و نبات فحش می دهند، اصلاً بعضی ها یک مرضی در وجودشان افتاده، همینطوری
دهان را باز می کنند، فحش می دهند. این زبان فردای قیامت مؤاخذه می شود. فکر می
کند رفیق هم هستند، باید فحش بدهند، تا دوستش را می بیند، می گوید: فلان فلان شده!!
حرف رکیک می زند، فکر می کند این نشانه رفاقت است. این نشانه حماقت است، نه رفاقت.
وجود مقدس حضرت صادق القول و الفعل فرمود: اگر می خواستید ببینید کسی عقلش سالم
است یا خیر، ببینید وقتی عصبانی می شود فحش می دهد، زبانش به بدی باز می شود، حرف
رکیک می زند یا خیر.
سؤال
کردند این که پیامبر فرمودند: شیطان، شریک و رفیق شخص فحاش است، یعنی چه؟ فرمودند:
گاهی خدای نکرده مردی به فکر زن دیگر است با همسرش هم بستر می شود یا بسم الله نمی
گویند، این جا شیطان شریک است. نتیجه اش چه می شود؟ بچه اش فحّاش در می آید. شریک
است یعنی این.
حتی
حضرت می فرمودند: کسی که دائم در حال فحش دادن به این و آن است؛ فلانی فلان فلان
شده، فلانی چنین چنان، بدانید این از زنا است. – حالا روایتش را می خوانم –
شوخی نیست، عزیزم! این ها را جدی بگیریم. مگر
قلبی سنگ شده باشد که این ها را به سخره بگیرد. بله یک عده هستند آیات الهی را به
سخره می گیرند، فرمایشات حضرات معصومین را به سخره می گیرند، مسخره می کنند، قلب
که سنگ بشود سخره می گیرد.
خصوصیات فحاش
خصوصیات
فحاش را طبق روایت، تیتروار بیان می کنم، بعد ان شاءالله روایات را می خوانم.
1.
شیطان، شریک و رفیق شخص فحاش است.
2.
بهشت بر فحّاش حرام می شود.
3.
آتش جهنم به فحاش وعده داده شده است. بعضی ها شوخی شوخی فحش می دهند. فحش، فحش
است، عزیزم! شوخی و جدی ندارد.
4.
فرد فحاش زنازاده است.
5.
فحاش از بدترین بندگان خداست.
6.
فحاش جفاکار می شود. در روایت، لئیم آمده است. لئیم یعنی پست و جفاکار هم می شود؛
یعنی نمی شود با فحاش رفاقت کرد، نهایتاً در حق دیگران جفا می کند. اگر دیدید کسی
زبانش دائم به فحش می چرخد، از او پرهیز کنید، ولو به شوخی فحش می دهد. از او بترسید
که یک روزی علیه شما کاری می کند. جفاکار است.
7.
فحاشی موجب عدم استجابت دعا می شود. دائم دعا کند، مستجاب نمی شود.
8.
ستمکار می شود، به دیگران ظلم می کند. به دیگران جفا می کند، هیچ، یک جایی به دیگران
ظلم هم می کند.
ابی
بصیر از وجود مقدس امام صادق (صلوات الله و سلامه علیه) نقل می کند: «من علامات
الشرک الشیطان الذی لا یشک فیه ان یکون فحاشاً» حضرت می فرمایند: از نشانه های این
که شیطان در نطفه انسان شریک می شود و شکی در آن نیست، این است که شخص فحاش باشد «لا
یبالی بما قال و لا بما قیل له» نه ابا دارد که چیزی راجع به او بگویند، نه او چیزی
راجع به دیگران بگوید.
دیدید
به بعضی ها می گویند: آقا! بی ادبی نکن، فحش نده، می گوید: جلو خودش هم می گویم!
اصلا ابا ندارد. در روایت است اگر کسی به میت لعن کند، میت مسلمان مومن، نه ناصبی،
پروردگار عالم به دید غضب به او نگاه می کند، او را طرد می کند، بعد خطاب می کند
اگر او ظالم بود، آنجا دارد ظلمش را می بیند، تو حق نداشتی لعنش کنی و اگر ظالم
نبود که برای تو چند برابر می نویسند؛ چون لعن کردی و فحش دادی.
آن
وقت بعضی از ما همین طوری راحت دهانمان باز می شود، نه قفلی دارد، نه هیچ چیزی. بی دلیل نیست که زمان پیغمبر بعضی ها ریگ در دهانشان
می انداختند، غیبت نکنند، تهمت نزنند - غیبتی که اشد من الزنا است، دیگر تهمت ببین
چیست- تازه برعکس به ما می گویند عزیزم! اگر عیبی هست، بپوشان. از نشانه های مومن این
است که اگر دید کسی عیبی دارد، ستار باشد، مثل خود خدا که ستار العیوب است، عیب دیگری
را بپوشاند. فرمودند: اگر عیبی دارد و می خواهد او را نصیحت کند، در خفا به او بگوید.
کما
اینکه محضر پیامبر عظیم الشأن آمد، عرضه داشت: یا رسول الله! در اینجا خرابه ای
هست، یک دختر و پسر اینجا... حضرت فرمود امیرالمومنین برود، امیرالمومنین رفتند،
قبل از اینکه برسند، چند تا سرفه کردند، آن ها از آن طرف فرار کردند. آمد پیش
پیامبر گفت: چه کسی را فرستادی؟! با این کارش آن ها را فراری داد. در یک روایت است
که پیامبر فرمودند: «سکلتک امک» مادرت به عزایت بنشیند، تو می خواهی آبروی مردم را
ببری.
می
فرمایند: شکی درش نیست، «من علامات الشرک الشیطان الذی لا یشک فیه ان یکون فحاشاً»
که فحاش، شیطان در نطفه اش شریک بوده. «لا یبالی بما قال و لا بما قیل له» از آنچه
به او بگویند و از آنچه او به دیگران بگوید، هیچ ابایی ندارد.
امام
صادق علیه الصلوة و السلام یک رفیق داشتند، همه می دیدند هر جا امام صادق می رود،
او هم با حضرت می رود. یک دفعه این شخص غلامش را سه بار صدا کرد، دید نیامد، دفعه
چهارم گفت: یابن فاعله! مثلاً مادر... . در
روایت است که حضرت سرش زیر بود، تا شنید، سر را بالا آورد، چنان به پیشانیش زد،
فرمود: سبحان الله! چه گفتی؟ گفت: آقا معلوم نیست که این مادرش کیست، این ها زندیق
هستند، حضرت فرمود: هر قومی برای خودش یک نکاحی دارد «هذا فراقٌ بینی و بینک الی یوم
القیامه» برو که دیگر نمیخواهم ببینمت.
آن
وقت یکی جلو ماشینش می پیچد، از ساحت قدس آقا جانمان معذرت میخواهم، راحت برمی گردد
نعوذ بالله، نستجیر بالله می گوید: ولد حرامِ، چنین چنان. می توانی فردا ثابت کنی؟!
راحت دهان باز می شود فحش مثل نقل و نبات بیرون می ریزد.
حالا
در روایات داریم که در مقابل این ها سکوت کنند، سرشان را پایین بیندازند، نشانه
عقل است. در روایت دیگر آمده موقعی که دعوا می شود، دو تا فرشته می آیند، به کسی
که در مقابل فحاش سکوت کرد و جواب به مثل نداد، می گویند: تو خوبی و تا موقعی که
جوابش را ندهی، در جنتی. به فحاش هم می گویند: تمام مطالبت هدر رفت.
مواظب
باشیم عزیزم! صبر، حلم و بردباری خیلی خوب است.