پایگاه اطلاع رسانی یاوران امام مهدی (عج) www.emammahdy.com
عرض کردیم: عدل خدا، عین فضلش است، ولی به خاطر گناهانمان، از فضلش مسئلت میکنیم؛ به خاطر همین تغییر میدهند، لطف میکنند، محبّت میکنند و از فضلشان، ما را به عدلشان میرسانند.
چرا در مقابل فضل پروردگار عالم، عدل او نهفته شده؟ عدل به چه معنا است؟ چرا باید به فضل تمسّک بجوییم؟
لذا از عظمت حضرت خدیجه کبری(علیها الصّلوة و السّلام) همین بس که رحم او، مرکز پرورش عطیّه الهی به نبیّ مکرّم(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) شد.
راجع به این که علت قول حقّ پروردگار عالم چیست که اصلاً قائل حقیقی در عالم، خود اوست و قول، قول ذوالجلال و الاکرام است، نکاتی را عرض کردیم.
عرض کردیم: قول ذوالجلال و الاکرام، قولی است که حقّ است و توضیحات آن را دادیم که حقّ یعنی آن قولی که ثابت، ابدی، همیشگی و لا یتغیّر است؛
یکی از اذکاری که حتّی باعث آمرزش گناهان کبیره میشود، ذکر صلوات بر محمّد و آل محمّد است. امّا حتّی این ذکر هم تمام گناهان کبیره به جز حقّالنّاس را میبخشد، چون حقّالنّاس فرق میکند و باید طرف مقابل راضی شود.
اولیاء خدا در باب روش رفتاری ذوالجلال والاکرام با بندگانش بیان میکنند: ذوالجلال و الاکرام در باب فضل، کرم، رحمت و جودش با بندگانش برخورد میکند.
در جلسه گذشته آیات الهی را خواندیم و بیان شد که حضرات معصومین(علیهم صلوات المصلین) هم، وقتی راجع به حضرت احدیّت سخن میگفتند، ذوالجلال والاکرام را این گونه توصیف میکردند که پروردگارعالم، صادقالوعد است.
پروردگار عالم وقتی وعده میدهد، وعده او عین حقیقت است. این صدق یعنی درست عین آنچه که هست.
عرض کردیم دعا به عنوان قرآن صاعد، بالاترین مرکز ارتباط انسان با خداست. هیچ چیز مثل دعا، انسان را به پروردگار عالم نزدیک نمیکند.
خصوصیّت ربیع، این است که انسان را زنده میکند و حیات به انسان مرحمت میکند. حیاتی که ماه مبارک رمضان به انسان، مرحمت میکند، عبودیّت است؛ یعنی انسان، عبدالله و بنده پروردگار عالم میشود.